آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

همشهری، ش 3861 ـ 3863، 8و9/9/84
جناب آقای عبدالجبار رفاعی در مقاله‏ای که، روزنامه همشهری آن را به چاپ رسانده، به موضوع اسلامی‏سازی معرفت اشاره و ضمن بیان این نکته، که اسلامی‏سازی، شناخت امروزه، دایره گسترده‏ای یافته و علاوه بر علوم انسانی، علوم طبیعی و تطبیقی را نیز دربرگرفته و به اصطلاحی برای صورت‏بندی اسلامی تمام علوم و دانش‏ها بدل شده و آوازه این بحث، مرزهای اسلامی را در نور دیده و به اقصی نقاط جهان و دانشگاه‏ها و مراکز تحقیقاتی کشیده شده است، به تعریف و کلاً چیستی اسلامی‏سازی شناخت می‏پردازد و نظریه اندیشمندان را، در این زمینه، مورد بررسی قرار داده است، می‏گوید: این پروژه و بحث بدین معنی نیست که، تمام موضوعات را، ذاتا منسوب به دین کنیم تا مشروعیتی دینی بر فرآورده‏های علم بشری بیفزاییم و بر مبنای منطق فراگیر لاهوتی و زبانی، نتایج علم را، برای دین مصادره کنیم، بلکه سخن از باز تعریف صورت‏بندی روش‏شناختی و معرفت‏شناختی علوم و قوانین آن است.
نویسنده در ادامه، نظریه و تعریف عمادالدین خلیل و دکتر عرفان عبدالحمید را، در این مورد آورده و می‏گوید: این رویکردها تلاش می‏کنند تا ابعاد این نظریه را، از رهگذر بیان منابع معرفت اسلامی و کشف فضا و ارزش این منابع روشن سازند و ابتنای این نظریه را، بر دو قرائت، یعنی قرائت کتاب الاهی و قرائت هستی نشان دهند. این رویکردها علاوه بر این در تلاش‏اند، تا برخی عناصر زنده و پویای میراث اسلامی را با علوم انسانی غربی پس از غربال و خارج کردن از صبغه الحادی، درهم آمیزند.
دکتر عبدالجبار، در بین دو قرائت موجود از اسلامی‏سازی معرفت، یعنی بازخوانی قرآن یا بازخوانی جهان هستی، قائل به این است که، این دو قرائت، مکمل یکدیگر می‏باشند چون، هر یک از این دو قرائت، جز به وسیله دیگری کمال نمی‏یابند، بازخوانی قرآن ما را، به جهان هستی و بازخوانی جهان هستی ما را، به آموزه‏های قرآن کریم رهنمون می‏شوند.
نویسنده در ادامه، به فرآیند اسلامی‏سازی معرفت اشاره و طبق نظر بعضی از نویسندگان، آن را هم‏زمان با ظهور اسلام تلقی کرده و به رشد تدریجی آن پرداخته و در این میان تلاش اندیشمندان بزرگ این عرصه را متذکر شده و از علامه طباطبایی(ره) و شاگردش شهید مطهری(ر)، به خاطر بحث در «اصول فلسفه و روش رئالیسم» تجلیل کرده استا. وی می‏گوید: به جرأت می‏توان گفت که، رهیافت‏های فلسفی علامه طباطبایی(ره) از هر نظر، نسبت به کارهای دیگری که تا آن روزگار در جهان اسلام شکل گرفته بود، بی‏نظیر است. این رهیافت نه تنها فلسفه مادی غرب را، به چالش کشید و نه تنها به مأخذی برای تلاش‏های بعدی در جهان اسلام تبدیل شد، بلکه برای نخستین بار بود که، در آن پس از صدرالدین شیرازی یک فیلسوف فلسفه مادی غرب را به چالش کشید.
نویسنده در ادامه این مقاله، نگاهی نقدآمیز به مسئله اسلامی‏سازی کرده و به‏رغم وفور تولیدات فکری و آثار زیادی که به تطبیق این نظریه در عرصه‏های گوناگون علم پرداخته‏اند، آنها را کافی ندانسته و زوایای گوناگون این بحث را نیازمند به بازنگری، دقت و توجه اندیشمندان می‏داند و در نهایت به ارزیابی طرح اسلامی‏سازی شناخت اشاره و به یک سری کمبودها و مباحث مورد نیاز برای بحث در این حوزه اشاره کرده و خواستار توجه بیشتر دانشمندان اسلامی در این موضوع شده است.
نقد عرفان پست‏مدرن (1)، (2)، (3) و (4)
حمیدرضا مظاهری سیف
کیهان، ش ش 18393، 18396، 18399 و 18404، 8،12،15و22/9/84
این مقاله با هدف معرفی و نقد ساختار درونی عرفان پست‏مدرن، تنظیم شده است و این عرفان را، معنویتی دروغین و فریبنده می‏داند که برای برطرف کردن بحران تمدن غرب به وجود آمده است

تبلیغات