هایدگر و آینده فلسفه در غرب و شرق
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
همشهری، ش 3867و3868، 15و16/9/84
در این مقاله گزارشی نستبا تفصیلی درباره شخصیت فلسفی و تفکرات فلسفی هایدگر، ارائه شده است. متن حاضر گزیدهای از مقالات و سخنرانیهای همایش بینالمللی «هایدگر و آینده فلسفه در غرب و شرق» میباشد، که در تاریخ 5/9/84 در مؤسسه حکمت و فلسفه ایران برگزار شد. در این گزارش چکیده چند مقاله و سخنرانی ارائه شده، که تحت عناوین مهمی مانند: هایدگر در قرن بیستم، آینده فلسفی غرب، غفلت در جهان مدرن، هایدگر و اصالت جهان، هایدگر و پایان فلسفه ارائه شده است. در این همایش سعی شده است، دیدگاههای فلسفی هایدگر، با دیدگاههای فلسفی در شرق و اسلام، نزدیک جلوه داده شود و هایدگر به عنوان یک فیلسوف شرقی، معرفی گردد. نگاه ویژه هایدگر به هستی و اصالت وجود، از مهمترین این رویکردها در همایش میباشد که درصدد است، عمق دیدگاه فلسفی هایدگر را بکاود.
در بخش دیگری از این گزارش به ریشههای هایدگرشناسی در ایران پرداخته شده و دیدگاه هایدگر درباره آینده فلسفه، در جهان تبیین گردیده است. بررسی امکان وجود تفسیری عرفانی، از اندیشههای هایدگر و نقش هایدگر در جامعه جهانی کنونی، هایدگر و متافیزیک و فهم نادرست از اندیشههای هایدگر نزد ایرانیان، از دیگر موارد مورد بحث در همایش مذکور میباشد که عناوین برجسته این گزارش را شامل میشود.
نگاهی به اسلامیسازی معرفت (1) و (2)
عبدالجبار رفاعی/ سیدیاسر قزوینی
همشهری، ش 3861 ـ 3863، 8و9/9/84
جناب آقای عبدالجبار رفاعی در مقالهای که، روزنامه همشهری آن را به چاپ رسانده، به موضوع اسلامیسازی معرفت اشاره و ضمن بیان این نکته، که اسلامیسازی، شناخت امروزه، دایره گستردهای یافته و علاوه بر علوم انسانی، علوم طبیعی و تطبیقی را نیز دربرگرفته و به اصطلاحی برای صورتبندی اسلامی تمام علوم و دانشها بدل شده و آوازه این بحث، مرزهای اسلامی را در نور دیده و به اقصی نقاط جهان و دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی کشیده شده است، به تعریف و کلاً چیستی اسلامیسازی شناخت میپردازد و نظریه اندیشمندان را، در این زمینه، مورد بررسی قرار داده است، میگوید: این پروژه و بحث بدین معنی نیست که، تمام موضوعات را، ذاتا منسوب به دین کنیم تا مشروعیتی دینی بر فرآوردههای علم بشری بیفزاییم و بر مبنای منطق فراگیر لاهوتی و زبانی، نتایج علم را، برای دین مصادره کنیم، بلکه سخن از باز تعریف صورتبندی روششناختی و معرفتشناختی علوم و قوانین آن است.
نویسنده در ادامه، نظریه و تعریف عمادالدین خلیل و دکتر عرفان عبدالحمید را، در این مورد آورده و میگوید: این رویکردها تلاش میکنند تا ابعاد این نظریه را، از رهگذر بیان منابع معرفت اسلامی و کشف فضا و ارزش این منابع روشن سازند و ابتنای این نظریه را، بر دو قرائت، یعنی قرائت کتاب الاهی و قرائت هستی نشان دهند. این رویکردها علاوه بر این در تلاشاند، تا برخی عناصر زنده و پویای میراث اسلامی را با علوم انسانی غربی پس از غربال و خارج کردن از صبغه الحادی، درهم آمیزند.
در این مقاله گزارشی نستبا تفصیلی درباره شخصیت فلسفی و تفکرات فلسفی هایدگر، ارائه شده است. متن حاضر گزیدهای از مقالات و سخنرانیهای همایش بینالمللی «هایدگر و آینده فلسفه در غرب و شرق» میباشد، که در تاریخ 5/9/84 در مؤسسه حکمت و فلسفه ایران برگزار شد. در این گزارش چکیده چند مقاله و سخنرانی ارائه شده، که تحت عناوین مهمی مانند: هایدگر در قرن بیستم، آینده فلسفی غرب، غفلت در جهان مدرن، هایدگر و اصالت جهان، هایدگر و پایان فلسفه ارائه شده است. در این همایش سعی شده است، دیدگاههای فلسفی هایدگر، با دیدگاههای فلسفی در شرق و اسلام، نزدیک جلوه داده شود و هایدگر به عنوان یک فیلسوف شرقی، معرفی گردد. نگاه ویژه هایدگر به هستی و اصالت وجود، از مهمترین این رویکردها در همایش میباشد که درصدد است، عمق دیدگاه فلسفی هایدگر را بکاود.
در بخش دیگری از این گزارش به ریشههای هایدگرشناسی در ایران پرداخته شده و دیدگاه هایدگر درباره آینده فلسفه، در جهان تبیین گردیده است. بررسی امکان وجود تفسیری عرفانی، از اندیشههای هایدگر و نقش هایدگر در جامعه جهانی کنونی، هایدگر و متافیزیک و فهم نادرست از اندیشههای هایدگر نزد ایرانیان، از دیگر موارد مورد بحث در همایش مذکور میباشد که عناوین برجسته این گزارش را شامل میشود.
نگاهی به اسلامیسازی معرفت (1) و (2)
عبدالجبار رفاعی/ سیدیاسر قزوینی
همشهری، ش 3861 ـ 3863، 8و9/9/84
جناب آقای عبدالجبار رفاعی در مقالهای که، روزنامه همشهری آن را به چاپ رسانده، به موضوع اسلامیسازی معرفت اشاره و ضمن بیان این نکته، که اسلامیسازی، شناخت امروزه، دایره گستردهای یافته و علاوه بر علوم انسانی، علوم طبیعی و تطبیقی را نیز دربرگرفته و به اصطلاحی برای صورتبندی اسلامی تمام علوم و دانشها بدل شده و آوازه این بحث، مرزهای اسلامی را در نور دیده و به اقصی نقاط جهان و دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی کشیده شده است، به تعریف و کلاً چیستی اسلامیسازی شناخت میپردازد و نظریه اندیشمندان را، در این زمینه، مورد بررسی قرار داده است، میگوید: این پروژه و بحث بدین معنی نیست که، تمام موضوعات را، ذاتا منسوب به دین کنیم تا مشروعیتی دینی بر فرآوردههای علم بشری بیفزاییم و بر مبنای منطق فراگیر لاهوتی و زبانی، نتایج علم را، برای دین مصادره کنیم، بلکه سخن از باز تعریف صورتبندی روششناختی و معرفتشناختی علوم و قوانین آن است.
نویسنده در ادامه، نظریه و تعریف عمادالدین خلیل و دکتر عرفان عبدالحمید را، در این مورد آورده و میگوید: این رویکردها تلاش میکنند تا ابعاد این نظریه را، از رهگذر بیان منابع معرفت اسلامی و کشف فضا و ارزش این منابع روشن سازند و ابتنای این نظریه را، بر دو قرائت، یعنی قرائت کتاب الاهی و قرائت هستی نشان دهند. این رویکردها علاوه بر این در تلاشاند، تا برخی عناصر زنده و پویای میراث اسلامی را با علوم انسانی غربی پس از غربال و خارج کردن از صبغه الحادی، درهم آمیزند.