شبیه سازی انسان از دیدگاه فقه اهل سنت
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
فصلنامه فقه حوزه، ش 45، پاییز 84
در این پژوهش سعی شده است تا از منظری فقهی، حکم شبیهسازی یا تولید مثل غیرجنسی از دیدگاه فقهای اهل سنت مورد کنکاش قرار گیرد. نگارنده به دیدگاه منفی مفتیهای بزرگ اهل سنت، مبنی بر نامشروع بودن هرگونه شبیهسازی در عرصه انسانی اشاره کرده و دلایل این مفتیان، بر حرمت شبیهسازی انسان را، بیان میکند. وی معتقد است که، عالمان فقهی اهل سنت دلایل مختلف کلامی، فقهی، اخلاقی، اجتماعی، روانشناختی و علمی، مبنی بر عدم جواز شبیهسازی انسان ارائه نمودهاند که هر یک، در جای خود جای بحث و بررسی جداگانه دارد.
مهمترین این دلایل که نویسنده به صورت اجمالی به آنها اشاره کرده عبارتند از: لزوم تولید مثل جنسی، اختلاط انساب، ابهام در روابط خویشاوندی، نبود پدر در موارد خاص، ابهام در نفقه و ارث، از بین رفتن نهاد ازدواج و نابودی خانواده، از بین رفتن مفهوم مادری، امکان شکلگیری روابط نامشروع، ترویج همجنسگرایی و سوء استفاده مجرمان از مقوله شبیهسازی انسان و انجام امور تبهکاریهای اجتماعی میباشد. نویسنده همچنین به اهمیت مقاصد پنجگانه شریعت در زندگی انسانها یعنی دین، عقل، نفس و مال و نسب از منظر اهل سنت به ویژه مذهب مالکی اشاره کرده و اظهار میدارد که، از نظر فقه اهل سنت تشریع احکام تکلیفی و وضعی نیز در مجموع جهت حفظ این اهداف صورت گرفته است و شبیهسازی انسانی این اهداف اساسی و ضروری زندگی را از میان میبرد و موجب خلط نسب گردیده و این امر از نظر دین اسلام حرام است. نویسنده ضمن اشاره به حالتهای مختلف شبیهسازی، همه حالتهای آن، اعم از حالتی که تخمک از همسر و هسته از شوهر و غیر از این حالات، از نظر مفتیان اهل سنت حرام است. نویسنده در نقد دیدگاه ایشان اظهار میدارد که: شبیهسازی انسانی، منطقا نه مستلزم جنس واحد است و نه نافی آن، یعنی چنین نیست که برای انجام دادن شبیهسازی انسانی باید حتما تنها از هسته سلول زن استفاده کرد و باز چنین نیست که، نباید از هسته زن استفاده کرد و از نظر علمی شبیهسازی انسانی در این موارد ساکت است و این بستگی به انتخاب و قانونگذاری ما دارد، که چه باید کرد. بدین ترتیب، ملازمهای منطقی میان شبیهسازی انسانی و نابودی کامل نهاد ازدواج وجود ندارد.
نویسنده مقاله، دیدگاههای فقهای اهل سنت، مبنی بر حرمت شبیهسازی به دلیل از بین رفتن روابط خویشاوندی و خلط نسب را، نیز مورد حمله قرار داده و معتقد است که، این دلایل عموما غیرمنطقی بوده، زیرا؛ این تصویر خیالی و بدبینانه چنان در میان مخالفان شبیهسازی انسانی رواج یافته که، گاه سخنانی به زبان میآورند و توجهی به لوازم منطقی آنها، که بسیار نیز روشن است، ندارند و یکی از نمونههای این سخنان همین ادعا است، که شبیهسازی انسانی موجب از بین رفتن ازدواج است و هیچ گونه توجیه عقلانی برای آن ندارند.
نویسنده در میان فقهای اهل سنت، که دلایل فقهی شبیهسازی انسانی را پذیرفته و دلایل فقهای دیگر اهل سنت را رد کرده شیخ محمد محروس دانسته، که از فقهای حنفی مذهب در عراق است. خلاصه نظر وی در این مورد آن است که، شبیهسازی میتواند وسیلهای برای تکاثر بشری محسوب شود. اما برای پیشگیری از برخی پیامدهای منفی آن، باید همان اصول مربوط به زوج را در اینجا رعایت کرد.
پندارهای بنیادین علوم و فلسفه بین رشتهای
محمدرضا بهشتی
سیاست روز، ش 1317، 14/9/84
این مقاله سخنرانی دکتر بهشتی به مناسبت روز جهانی فلسفه است، که ایشان دو موضوع اصلی را مورد مداقه و تأکید قرار میدهند؛ 1. توجه دانشجویان و عالمان فلسفه، نسبت به مشکلات بنیادین زندگی فردی و اجتماعی و اهتمام به حل آن.
2. ضرورت توجه فلسفه به رشتههای دیگر و ضرورت گسترش شاخههای «میان رشتهای» فلسفه. ایشان با توجه به اینکه برخی افراد، در همه موضوعات اظهارنظر میکنند و میگوید، آنهایی که اینطور وانمود میکنند دو دستهاند: دسته اول کسانی هستند که واصلاند یعنی رسیدهاند و کاری نمیتوان با آنها کرد و از این نظر میتوانند قاطعانه صحبت کنند و دسته دوم کسانی هستند که نمیتوانند و چون چیزی نمیدانند، خیلی قاطعانه صحبت میکنند. هیچ فردی نمیتواند ادعا کند که در شاخههای فلسفه احاطه پیدا کرده است،
در این پژوهش سعی شده است تا از منظری فقهی، حکم شبیهسازی یا تولید مثل غیرجنسی از دیدگاه فقهای اهل سنت مورد کنکاش قرار گیرد. نگارنده به دیدگاه منفی مفتیهای بزرگ اهل سنت، مبنی بر نامشروع بودن هرگونه شبیهسازی در عرصه انسانی اشاره کرده و دلایل این مفتیان، بر حرمت شبیهسازی انسان را، بیان میکند. وی معتقد است که، عالمان فقهی اهل سنت دلایل مختلف کلامی، فقهی، اخلاقی، اجتماعی، روانشناختی و علمی، مبنی بر عدم جواز شبیهسازی انسان ارائه نمودهاند که هر یک، در جای خود جای بحث و بررسی جداگانه دارد.
مهمترین این دلایل که نویسنده به صورت اجمالی به آنها اشاره کرده عبارتند از: لزوم تولید مثل جنسی، اختلاط انساب، ابهام در روابط خویشاوندی، نبود پدر در موارد خاص، ابهام در نفقه و ارث، از بین رفتن نهاد ازدواج و نابودی خانواده، از بین رفتن مفهوم مادری، امکان شکلگیری روابط نامشروع، ترویج همجنسگرایی و سوء استفاده مجرمان از مقوله شبیهسازی انسان و انجام امور تبهکاریهای اجتماعی میباشد. نویسنده همچنین به اهمیت مقاصد پنجگانه شریعت در زندگی انسانها یعنی دین، عقل، نفس و مال و نسب از منظر اهل سنت به ویژه مذهب مالکی اشاره کرده و اظهار میدارد که، از نظر فقه اهل سنت تشریع احکام تکلیفی و وضعی نیز در مجموع جهت حفظ این اهداف صورت گرفته است و شبیهسازی انسانی این اهداف اساسی و ضروری زندگی را از میان میبرد و موجب خلط نسب گردیده و این امر از نظر دین اسلام حرام است. نویسنده ضمن اشاره به حالتهای مختلف شبیهسازی، همه حالتهای آن، اعم از حالتی که تخمک از همسر و هسته از شوهر و غیر از این حالات، از نظر مفتیان اهل سنت حرام است. نویسنده در نقد دیدگاه ایشان اظهار میدارد که: شبیهسازی انسانی، منطقا نه مستلزم جنس واحد است و نه نافی آن، یعنی چنین نیست که برای انجام دادن شبیهسازی انسانی باید حتما تنها از هسته سلول زن استفاده کرد و باز چنین نیست که، نباید از هسته زن استفاده کرد و از نظر علمی شبیهسازی انسانی در این موارد ساکت است و این بستگی به انتخاب و قانونگذاری ما دارد، که چه باید کرد. بدین ترتیب، ملازمهای منطقی میان شبیهسازی انسانی و نابودی کامل نهاد ازدواج وجود ندارد.
نویسنده مقاله، دیدگاههای فقهای اهل سنت، مبنی بر حرمت شبیهسازی به دلیل از بین رفتن روابط خویشاوندی و خلط نسب را، نیز مورد حمله قرار داده و معتقد است که، این دلایل عموما غیرمنطقی بوده، زیرا؛ این تصویر خیالی و بدبینانه چنان در میان مخالفان شبیهسازی انسانی رواج یافته که، گاه سخنانی به زبان میآورند و توجهی به لوازم منطقی آنها، که بسیار نیز روشن است، ندارند و یکی از نمونههای این سخنان همین ادعا است، که شبیهسازی انسانی موجب از بین رفتن ازدواج است و هیچ گونه توجیه عقلانی برای آن ندارند.
نویسنده در میان فقهای اهل سنت، که دلایل فقهی شبیهسازی انسانی را پذیرفته و دلایل فقهای دیگر اهل سنت را رد کرده شیخ محمد محروس دانسته، که از فقهای حنفی مذهب در عراق است. خلاصه نظر وی در این مورد آن است که، شبیهسازی میتواند وسیلهای برای تکاثر بشری محسوب شود. اما برای پیشگیری از برخی پیامدهای منفی آن، باید همان اصول مربوط به زوج را در اینجا رعایت کرد.
پندارهای بنیادین علوم و فلسفه بین رشتهای
محمدرضا بهشتی
سیاست روز، ش 1317، 14/9/84
این مقاله سخنرانی دکتر بهشتی به مناسبت روز جهانی فلسفه است، که ایشان دو موضوع اصلی را مورد مداقه و تأکید قرار میدهند؛ 1. توجه دانشجویان و عالمان فلسفه، نسبت به مشکلات بنیادین زندگی فردی و اجتماعی و اهتمام به حل آن.
2. ضرورت توجه فلسفه به رشتههای دیگر و ضرورت گسترش شاخههای «میان رشتهای» فلسفه. ایشان با توجه به اینکه برخی افراد، در همه موضوعات اظهارنظر میکنند و میگوید، آنهایی که اینطور وانمود میکنند دو دستهاند: دسته اول کسانی هستند که واصلاند یعنی رسیدهاند و کاری نمیتوان با آنها کرد و از این نظر میتوانند قاطعانه صحبت کنند و دسته دوم کسانی هستند که نمیتوانند و چون چیزی نمیدانند، خیلی قاطعانه صحبت میکنند. هیچ فردی نمیتواند ادعا کند که در شاخههای فلسفه احاطه پیدا کرده است،