آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

معرفت، ش 95، آبان 84
نویسنده محترم در مقدمه، به نمونه‏ها و شواهد تاریخی استناد می‏جوید که، برخی مورخان، از قرن‏ها پیش، در اثر تزویر و پول و یا ارعاب و تهدید برخی قدرت‏ها، به تحریف تاریخ پرداخته‏اند. لذا برخی از مطالبی که، در کتاب‏های تاریخ توسط افرادی به نام مورخ و وقایع‏نگار ثبت شده، نه تنها حقیقت نیست، بلکه گاه قلب حقیقت است.
قرنی که گذشت، تحولات شگرفی در تمام شئون حیات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی انسان‏ها پدید آمد؛ کتاب‏ها و آثار گوناگوی در انبوهی از موضوعات تألیف یا ترجمه و چاپ شد.
ایشان در بخش دیگری به زندگی و فعالیت‏های علمی آرنولد توین‏بی متولد 1889 در انگلستان اشاره و از تألیفات مهم وی «نظر به تاریخ جهان و غرب» در ده مجلد را نام می‏برد. در بخش‏هایی از این کتاب، به مطالبی ناروا و دور از واقعیت پیرامون اسلام و مسلمانان پرداخته است. تضادهایی در نوشته‏های او نسبت به اسلام دیده می‏شود که به برخی از آنها اشاره می‏کنیم.
توین‏بی در تقسیم‏بندی و ارتباط تمدن‏ها با مذاهب، بهایی را با «شیعه امامی» در یک ردیف دانسته است؛ در جای دیگر، از تمدن اسلام به عنوان تمدن درجه دوم، تمجید می‏کند، اما آن‏را در میان پنج تمدن بزرگ و اصلی در جهان، از جمله تمدن‏هایی می‏داند که، به مرحله سقوط رسیده است. وی به جای بیان ضعف‏ها و بی‏لیاقتی‏های زمامداران اسلامی و تفرقه آنها، فرهنگ و تمدن اسلامی را متهم به ضعف و نداشتن عامل محرک اجتماع می‏نماید.
وی حضرت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم را در ردیف پطرس و پولس و... نام می‏برد. او جهان اسلام را، از هر طرف در محاصره تمدن غرب می‏داند. و در چنین وضعیتی، مسلمان دو واکنش از خود نشان می‏دهند: گروهی «محافظه کار» و گروهی «متعصب» خواهند شد.
در تمام آثار توین‏بی اظهارنظر پیرامون تشکیل دولت و حکومت و انواع آن، به اشکال گوناگون بیان شده است. او به نمونه‏هایی از تراوشات روح اسلامی اشاره می‏کند که، در معرض تمدن غربی قرار گرفته و ممکن است نطفه‏ای برای ادیان بزرگ جهانی و فردا محسوب گردد، مانند نهضت بهایی و نهضت احمدیه.
سه وجه اصلی تمدن از نظر او: محتوا، وسیله و غایت است. خدا سازنده تاریخ و تمدن است. اما بلافاصله در تناقضی آشکار می‏گوید: خدا دائما در تحقق تمدن مداخله نمی‏کند، مردم سازندگان تاریخند، و در جایی دیگر، ابلیس را سازنده اصلی تمدن و تاریخ می‏داند.
توین‏بی که در عقاید و نوشته‏هایش، سخت متأثر از اشپنگلر آلمانی بوده، در رابطه با عامل اصلی رشد و نقش اقلیت نخبه و مقابله با تهاجم خارجی و نقش مردم در این رابطه دچار تناقض شده و می‏گوید: «قدرت الاهی اقلیت نخبه اصل است». وی ضمن آن‏که تمدن غرب را در معرض انقراض و تجزیه می‏داند، تمدن مسیحیت غربی را تمدن برگزیده خدا می‏داند. در آثار اولیه توین‏بی چهار نکته مهم است: 1. اعتقاد به انحطاط غرب؛ 2. اعتقاد به یک قدرت برتر؛ 3. ریشه کن کردن تولید کنندگان بی‏اصل و نسب (کارگران و مردم ساده)؛ 4. اعتقاد به تمدن برگزیده. ایشان در مورد فرهنگ معتقد است که، قوام و عامل اصلی جامعه و تمدن «فرهنگ مشترک» می‏باشد؛ که جوهر و ذات این مفهوم را دین می‏داند. وی در مورد روان‏شناسی تلاقی تمدن‏ها می‏گوید: وقتی اشعه یک تمدن، به یک جسم خارجی اجتماعی می‏تابد، مقاومت جسم خارجی اجتماعی مانند منشوری که اشعه را تجزیه می‏کند، اشعه تمدن را بازتاب می‏نماید. این مقاومت جسم خارجی اجتماعی است، که از انتشار کامل یک فرهنگ در فرهنگ دیگر جلوگیری می‏کند و از راه انتخاب کاملاً فیزیکی تنها کم‏اهمیت‏ترین و زیان‏بخش‏ترین عناصر را می‏گیرد.
مدرنیته و چالش‏های دین‏باوری
گفت‏وگو با طه عبدالرحمن
هفته نامه پگاه، ش 173، 19/9/84
از ایشان درباره معنای مدرنیته سؤال شد، در جواب گفتند: مدرنیته معنای مجملی دارد، ولی می‏توان گفت: مدرنیته نوعی الگوی تمدنی است، که از آغاز قرن شانزدهم و همزمان با رنسانس و جنبش اصلاح دینی، در غرب بوجود آمد. ایشان درباره ویژگی مدرنیته می‏گوید: مدرنیته دو ویژگی دارد. نخست پیشرفت‏خواهی و انباشتگی که نتیجه‏اش تکامل‏یافتگی است و دوم تحولات درونی و خودبنیادی آن است، که ما این خصیصه را، مدرنیته می‏نامیم.
از دکتر طه عبدالرحمن سؤال شد، آیا باور دارید که مدرنیته دو ویژگی به نام علمانیت (سکولاریسم) و عقلانیت دارد؟ در جواب گفتند: عقل‏باوری یا اصالت عقل را ما عقلانیت نمی‏دانیم، بلکه آن‏را، اصالت تجربه نام‏گذاری می‏کنیم؛ اما در خصوص علمانیت، برداشت ما مسلمانان با غربی‏ها متفاوت است. در نگاه آنها علمانیت (سکولاریسم) به معنای جهانی بودن و بی‏اعتنایی به جهان آخرت است، ولی در نگاه ما علمانیت، از علم اخذ شده و علم همان، عالم است پس عَلمانیت یا عِلمانیت، معادل سکولاریسم نیست، بلکه مقابل سکولاریسم دین جهان باوری یا نادینی‏گری است. در ادامه نقایص وکالتی مدرنیته می‏گوید:
نقص نخست عقل‏باوری، مخالفت با ایمان‏باوری است و در آن (مدرنیته) اعتنا به دنیا، بسیار بیشتر از دنیاطلبی و بی‏اعتنایی به آخرت است.

تبلیغات