پیوند قرآن و سنت در افق سه نگاه
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
فصلنامه فقه، ش 43، بهار 84
در نشریه وزین فقه (کاوشی نو در فقه اسلامی) شماره 43، مقالهای با عنوان: «پیوند قرآن و سنت در افق سه نگاه» آمده است. در سر مقاله این مقاله تلاش شد تا پیوند قرآن و سنت را در اندیشه فقهی و اصولی همه گروهها، در مجموعه فکری شیعه و اهل سنت یک امر رفت و برگشتی بداند. سپس با اشاره به کاستیهای بزرگ در این زمینه، عدم بررسی مقایسهای و تطبیقی دیدگاههای مطرح شده در این راستا و تکرویهای پراکنده و گاه آشفته را از جمله موانع بر سر راه میداند. نگارنده مقاله به عنوان ارائه یک راه حل، میگوید: شاید کلیدیترین موضوع برای گشودن درست این پرونده علمی، شناسایی و بررسی نظریههای کلانی باشد، که به عنوان لایههای پنهان و گاه آشکار در ورای دیدگاههای مختلف در این زمینه، حضور دارد. از این جهت، در این نوشتار همّ خود را مصروف شناسایی این نظریهها کرده است و شناسایی این نظریه را دستمایهای برای بحثهای جدی و گفتمان جدید و کارآمد میداند. نگارنده در متن مقاله، بحث را دردو محور مورد بررسی قرار داده است. در محور اول، به بررسی اجمالی نظریههای سه گانه اشاره کرده است، نظریه عبارتند از: 1. نظریه تغییر؛ 2. نظریه تفسیر؛ 3. نظریه تفصیل. در محور دوم، به بررسی تفصیلی نظریههای سه گانه اشاره کرده است. در این بخش ابتدا به جایگاه بحث «تخصیص کتاب به روایات» اشاره و سپس در بررسی تفصیلی نظریه تغییر، گفته است؛ در واقع نظریه تغییر در دامان دو روش اصولی یعنی؛ 1. نظریه در ادبیات 2. نظریه در ادبیات شاطبی که بنیانگذار مقصدگرایی است شکل گرفته است. در بررسی تفصیلی نظریه تفسیر، ابتدا دلالت ظنی قرآن را در ارتباط با سنت در پنج نکته بیان کرد و به دنبال آن این نظریه را در زمینه تخصیص کتاب به خبر واحد، مورد بررسی قرار داد و در پایان فرمود: عنصر محوری در این نظریه «فهمناپذیر بودن مرادهای واقعی تمام ظواهر قرآنی یا پارهای از آنها است و به بررسی تفصیلی این دو دیدگاه اشاره و دیدگاه نسل اول اخباری و علماء شیعه و سنی را در این راستا مورد نقد و بررسی قرار داده است. در بررسی پایانی به تفصیل و تحلیل نظریه تفصیل اشاره و این نظریه را از ابتکارات علامه طباطبایی دانسته است. نکاتی که در ذیل این نظریه بیان کرده عبارتند از: 1. متوقف نبودن فهم قرآن به کلام پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم ؛ 2. نمیتوان با کنار نهادن سنت و نادیده گرفتن آن به احکام شرعی دست یافت؛ 3. نقش سنت به معنای رفع ابهام از قرآن نیست، به معنای بیان تفاصیل حکمی است که قرآن اصل آن را ارائه کرده است؛ 4. آنچه را پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم به عنوان تفاصیل بیان میکند، از ناحیه خداوند به او وحی میشده است. نگارنده مقاله، بررسی تطبیقی و مقایسهای این نظریههای کلان را راه حل مناسب برای زدودن کاستیهای موجود دانسته و دستمایه آن را گفتمانهای جدید علمی و بحثهای جدّی و کارآمد.
تفسیر و علوم قرآنی در چندین رویکرد
گفتوگو با محمد هادی معرفت
فصلنامه پژوهش و حوزه، سال پنجم ش 19و20، تیر 84
در نشریه وزین پژوهش حوزه، شمارههای 19 و 20، تحت عنوان «تفسیر و علوم قرآنی در چندین رویکرد» گفتوگویی با آیتاللّه محمد هادی معرفت انجام گرفت که در جای خود دقیق، علمی و خواندنی است. در این نشست علمی، ابتدا سیمایی از زندگینامه و زندگی علمی آیتاللّه معرفت بیان و سپس به گفتوگو و پرسش و پاسخ علمی اشاره شد. در این نشست علمی، تلاش شد تا به بحثهای کلیدی مانند تعامل پیوند میان علوم قرآنی و تفسیر، جغرافیای علوم قرآنی و مرزهای آن، اجتهادی بودن امر تفسیر، انواع رویکردها در تفسیر، مقایسه انواع تفسیر و میزان اعتبار آنها، اشکالات وارده بر تفاسیر عرفانی، تفاوت میان تفسیر
در نشریه وزین فقه (کاوشی نو در فقه اسلامی) شماره 43، مقالهای با عنوان: «پیوند قرآن و سنت در افق سه نگاه» آمده است. در سر مقاله این مقاله تلاش شد تا پیوند قرآن و سنت را در اندیشه فقهی و اصولی همه گروهها، در مجموعه فکری شیعه و اهل سنت یک امر رفت و برگشتی بداند. سپس با اشاره به کاستیهای بزرگ در این زمینه، عدم بررسی مقایسهای و تطبیقی دیدگاههای مطرح شده در این راستا و تکرویهای پراکنده و گاه آشفته را از جمله موانع بر سر راه میداند. نگارنده مقاله به عنوان ارائه یک راه حل، میگوید: شاید کلیدیترین موضوع برای گشودن درست این پرونده علمی، شناسایی و بررسی نظریههای کلانی باشد، که به عنوان لایههای پنهان و گاه آشکار در ورای دیدگاههای مختلف در این زمینه، حضور دارد. از این جهت، در این نوشتار همّ خود را مصروف شناسایی این نظریهها کرده است و شناسایی این نظریه را دستمایهای برای بحثهای جدی و گفتمان جدید و کارآمد میداند. نگارنده در متن مقاله، بحث را دردو محور مورد بررسی قرار داده است. در محور اول، به بررسی اجمالی نظریههای سه گانه اشاره کرده است، نظریه عبارتند از: 1. نظریه تغییر؛ 2. نظریه تفسیر؛ 3. نظریه تفصیل. در محور دوم، به بررسی تفصیلی نظریههای سه گانه اشاره کرده است. در این بخش ابتدا به جایگاه بحث «تخصیص کتاب به روایات» اشاره و سپس در بررسی تفصیلی نظریه تغییر، گفته است؛ در واقع نظریه تغییر در دامان دو روش اصولی یعنی؛ 1. نظریه در ادبیات 2. نظریه در ادبیات شاطبی که بنیانگذار مقصدگرایی است شکل گرفته است. در بررسی تفصیلی نظریه تفسیر، ابتدا دلالت ظنی قرآن را در ارتباط با سنت در پنج نکته بیان کرد و به دنبال آن این نظریه را در زمینه تخصیص کتاب به خبر واحد، مورد بررسی قرار داد و در پایان فرمود: عنصر محوری در این نظریه «فهمناپذیر بودن مرادهای واقعی تمام ظواهر قرآنی یا پارهای از آنها است و به بررسی تفصیلی این دو دیدگاه اشاره و دیدگاه نسل اول اخباری و علماء شیعه و سنی را در این راستا مورد نقد و بررسی قرار داده است. در بررسی پایانی به تفصیل و تحلیل نظریه تفصیل اشاره و این نظریه را از ابتکارات علامه طباطبایی دانسته است. نکاتی که در ذیل این نظریه بیان کرده عبارتند از: 1. متوقف نبودن فهم قرآن به کلام پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم ؛ 2. نمیتوان با کنار نهادن سنت و نادیده گرفتن آن به احکام شرعی دست یافت؛ 3. نقش سنت به معنای رفع ابهام از قرآن نیست، به معنای بیان تفاصیل حکمی است که قرآن اصل آن را ارائه کرده است؛ 4. آنچه را پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم به عنوان تفاصیل بیان میکند، از ناحیه خداوند به او وحی میشده است. نگارنده مقاله، بررسی تطبیقی و مقایسهای این نظریههای کلان را راه حل مناسب برای زدودن کاستیهای موجود دانسته و دستمایه آن را گفتمانهای جدید علمی و بحثهای جدّی و کارآمد.
تفسیر و علوم قرآنی در چندین رویکرد
گفتوگو با محمد هادی معرفت
فصلنامه پژوهش و حوزه، سال پنجم ش 19و20، تیر 84
در نشریه وزین پژوهش حوزه، شمارههای 19 و 20، تحت عنوان «تفسیر و علوم قرآنی در چندین رویکرد» گفتوگویی با آیتاللّه محمد هادی معرفت انجام گرفت که در جای خود دقیق، علمی و خواندنی است. در این نشست علمی، ابتدا سیمایی از زندگینامه و زندگی علمی آیتاللّه معرفت بیان و سپس به گفتوگو و پرسش و پاسخ علمی اشاره شد. در این نشست علمی، تلاش شد تا به بحثهای کلیدی مانند تعامل پیوند میان علوم قرآنی و تفسیر، جغرافیای علوم قرآنی و مرزهای آن، اجتهادی بودن امر تفسیر، انواع رویکردها در تفسیر، مقایسه انواع تفسیر و میزان اعتبار آنها، اشکالات وارده بر تفاسیر عرفانی، تفاوت میان تفسیر