موعود از منظر پروفسور هانری کربن
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
رسالت، ش 5654، 27/5/84
این مقاله بعد از اشارهای بسیار کوتاه به نوع مطالعات هانری کربن، نظر او را درباره انتقال مفاهیم عرفانی از لسان ائمه اطهار به آثار عرفانی اهل سنت نقل کرده و از کلمات علامه طباطبایی شاهدی برای حساسیت کربن نسبت به حقایق مذهب تشیع ذکر میکند. به نظر کربن اعتقاد به امام غایب میتواند مبدأ احیای زندگی معنوی دنیای امروز باشد، به گزارش نویسنده از آثار کربن، تشیع براساس فلسفهای نبوی، متوجه انتظار است. انتظار تجلای کامل کلیه معانی پنهانی و روحانی که در انتظار امام غایب ممثل شده است. ولایت در دوران غیبت همان هدایت ارشادی امام است. کربن مفاهیم انسان کامل، ولایت و قطبالاقطاب را نه زاییده فکر ابن عربی که بر آمده از اساس تفکر شیعی میداند. و به برخی از صوفیان مثال زده و تذکرة اولیا، عطار را شاهد میآورد. وی حتی ملامتهای وارد در لسان ائمه نسبت به صوفیه را اعتراض به غصب مقام ولایت میداند نه اصل این مفاهیم. نویسنده ضمن نقل برداشتهای کربن از روایات مربوط به ظهور امام غایب(عج) غفلت او از قیام مسلحانه حضرت را نکوهش میکند. کربن خود مردم را حجاب بین آنها و امام میداند چرا که قلب مردم که وسیله معرفت امام است در دوران غیبت منقلب شده است.
فراز بعدی مقاله به تبیین کربن از عالم مثال و تطبیق آن با افق حضرت ولی عصر(عج) اختصاص دارد.
کربن ظهور را به رستاخیز صغری تشبیه نموده و آن را مقدمه قیامت میداند بنابراین قیام حضرت حجت، مجالی برای تحقق فلسفه وجودی بشر است. به نظر کربن تفاوتهای میان باور شیعه به امامان با باور مسیحیان وجود دارد و امامان را اسماء اللّه میداند بدون آنکه به دامن تشبیه و تجسیم بیافتد.
در بخشهای پایانی نویسنده ضمن تأیید اینکه قیام و ظهور، پیروزی تأویل بر تنزیل است باز هم تأکید میکند که کربن از قیام عاشورا و قیام مسلحانه دوره ظهور و کلاً از وجه اجتماعی و سیاسی شیعه غافل شده است.
این مقاله بعد از اشارهای بسیار کوتاه به نوع مطالعات هانری کربن، نظر او را درباره انتقال مفاهیم عرفانی از لسان ائمه اطهار به آثار عرفانی اهل سنت نقل کرده و از کلمات علامه طباطبایی شاهدی برای حساسیت کربن نسبت به حقایق مذهب تشیع ذکر میکند. به نظر کربن اعتقاد به امام غایب میتواند مبدأ احیای زندگی معنوی دنیای امروز باشد، به گزارش نویسنده از آثار کربن، تشیع براساس فلسفهای نبوی، متوجه انتظار است. انتظار تجلای کامل کلیه معانی پنهانی و روحانی که در انتظار امام غایب ممثل شده است. ولایت در دوران غیبت همان هدایت ارشادی امام است. کربن مفاهیم انسان کامل، ولایت و قطبالاقطاب را نه زاییده فکر ابن عربی که بر آمده از اساس تفکر شیعی میداند. و به برخی از صوفیان مثال زده و تذکرة اولیا، عطار را شاهد میآورد. وی حتی ملامتهای وارد در لسان ائمه نسبت به صوفیه را اعتراض به غصب مقام ولایت میداند نه اصل این مفاهیم. نویسنده ضمن نقل برداشتهای کربن از روایات مربوط به ظهور امام غایب(عج) غفلت او از قیام مسلحانه حضرت را نکوهش میکند. کربن خود مردم را حجاب بین آنها و امام میداند چرا که قلب مردم که وسیله معرفت امام است در دوران غیبت منقلب شده است.
فراز بعدی مقاله به تبیین کربن از عالم مثال و تطبیق آن با افق حضرت ولی عصر(عج) اختصاص دارد.
کربن ظهور را به رستاخیز صغری تشبیه نموده و آن را مقدمه قیامت میداند بنابراین قیام حضرت حجت، مجالی برای تحقق فلسفه وجودی بشر است. به نظر کربن تفاوتهای میان باور شیعه به امامان با باور مسیحیان وجود دارد و امامان را اسماء اللّه میداند بدون آنکه به دامن تشبیه و تجسیم بیافتد.
در بخشهای پایانی نویسنده ضمن تأیید اینکه قیام و ظهور، پیروزی تأویل بر تنزیل است باز هم تأکید میکند که کربن از قیام عاشورا و قیام مسلحانه دوره ظهور و کلاً از وجه اجتماعی و سیاسی شیعه غافل شده است.