آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

نویسنده در این مقاله به نقش طبقه تجار و بازرگانان در انقلاب مشروطه اشاره و سعی نموده که نقش تجار و بازرگانان را برجسته‏تر از سایر اقشار و طبقات جلوه دهد و تجار را بازیگران اصلی صحنه سیاسی در مشروطه قلمداد نماید. از آن جهت که آنها در حیطه اقتصادی نتوانستند کاری از پیش ببرند به حیطه سیاسی وارد شدند و در این عرصه نقش مهمی را ایفا نمودند. نویسنده انگیزه اصلی بازرگانان را در ایفای نقش در مشروطه رسیدن به حقوقشان که حمایت دولت از آنها و واگذار کردن امتیازات و اختیارات تجاری بود می‏داند چنان‏که رسیدن امین‏الضرب به ریاست ضراب‏خانه از این نمونه شمرده شده است.

متن

تجار در دوره اول قاجار در یک ساختار سنتی به تعامل اقتصادی متناسب با آن شیوه می‏پرداختند ولی در دوره دوم با حضور غربی‏ها در کشور در زمینه‏های سرمایه گذاری در راه و ارتباطات، تجارت و تأسیس شرکت‏ها و صنایع و واگذاری امتیازهایی از سوی دولت به دولت‏های بیگانه شرایط دگرگون شد و لزوم تحول و دگرگونی را در شکل فعالیت تجارت به شکل سنتی ضروری ساخت. تجار نیز برای راه‏یابی به شرایط جدید به فعالیت پرداختند. تلاش برای تشکیل بانک که تمامی این تلاش‏ها برای به دست گرفتن بازار داخلی و رقابت با سرمایه‏های بیگانه بود به نتیجه مطلوب و دل‏خواه نرسید و به شکست منجر شد. ازاین‏رو، از آنجایی‏که حیطه اقتصادی نتیجه مطلوب را به دست نداد تجار در حیطه سیاسی وارد شدند و به ایجاد تشکل‏های گروهی پرداختند. در واقع این تلاش کوششی برای دست‏یابی به هویتی مستقل و آگاه بود. تشکیل مجلس وکلای تجار و ماجرای تحریم تنباکو از این نمونه است. در واقع در سال‏های پیش از مشروطیت نوعی دست‏یابی به انسجام و آگاهی طبقاتی در این گروه مشاهده می‏شود. مجلس وکلای تجار نخستین تجمع گروهی تجار برای بهره‏گیری از امتیازات اقتصادی ـ سیاسی بود.
تجار ضرورت حمایت دولت از خود را احساس کرده بودند و انتظار داشتند که دولت با قوانین حمایتی از منافع تجار داخلی حمایت کند. مجلس وکلای تجار تلاشی بود برای حفظ این منافع که نمایندگان تجار در مورد مسائل آنان تصمیم‏گیری کنند. در مورد رابطه این طبقه با دولت به‏طور مختصر باید اشاره کنم رابطه متقابلی بین تجار و دولت برقرار بود. تجار بزرگ غالبا با اعضای قدرتمند حکومت همکاری داشتند. این رابطه دوستی می‏توانست فضای امن و مناسب تجارت را به‏طور نسبی فراهم کند. همچنین در گرفتن امتیازهایی از دولت کمک می‏کرد. حتی پست‏هایی نیز به تجار داده می‏شد از جمله ریاست ضراب‏خانه که با امین‏الضرب بود. اعضای تجارت گاه از تجار وام‏هایی می‏گرفتند. عدم حمایت از تجار داخلی و بی‏ضابطگی در همه امور از موارد مورد انتقاد و اعتراض تجار بود.
تحرکات سیاسی به‏طوری که تظاهرات و اعتصاب‏هایی باشد، البته به صورت همکاری‏هایی با روحانیون محلی در تغییر حکام مثلاً در کاشان یا اصفهان یا دیگر شهرها وجود داشته ولی این‏گونه اعتراض‏ها به نظر در قالب همان اعتراض‏های سنتی است که گاه می‏توان رد پایی از آن یافت و اهمیت ویژه‏ای ندارد. اما آنچه در شکل جدید قابل توجه است شکل‏گیری آگاهی و انسجام طبقاتی این گروه است که در تشکیل مجلس وکلای تجار به وجود آمد که پیش از این هم به آن اشاره شد.
تجار و روحانیون در طول دوره قاجار به یکدیگر نزدیک شده بودند و این همکاری در حوادث بعدی منجر به مشروطیت شد. در تحصن اعتراضی تجار در پیش از مشروطه این همکاری بین سران تجار و روحانیون وجود داشت.
تحصن در سفارت که عمدتا از تجار، اصناف و طلاب بود و تعداد متحصنین را تا چندین هزار تن ذکر کرده‏اند، تحصنی مؤثر و کلیدی در پیروزی جنبش بود. بار مالی این تحصن بزرگ به عهده تجار بود. با پیروزی جنبش مشروطیت تجار در تنظیم نظام‏نامه انتخابات و در شوراهای نظارت بر انتخابات شرکت داشتند.
اشاره
چنان‏که از تاریخ و وقایع انقلاب مشروطه روشن است و اسناد و مدارک این‏دوره به خوبی گویای این حقیقت است که این انقلاب و حادثه یک رویداد اجتماعی فراگیر در ایران بود که بذرهای آن پیش از این رویداد کاشته شده بود و آنچه در پیکره این پدیده بزرگ دمیده می‏شد و آن را زنده و بالنده می‏نمود یک نفس حیات‏بخش فرهنگی بود، لذا هرگز نمی‏توان این رویداد مهم تاریخ ایران را با قالب‏های بی‏روح سازگار نمود، بنابراین نقش اصناف و تجار نیز با تاثیر پذیری از آن روح دمیده شده قابل قبول و تأثیرگذار است و گرنه صرف توجه به تجارت و یا برخورداری از امتیازات و.... هرگز نمی‏تواند جمعی را در گروهی گرد هم آورده و بر علیه جریانات مختلفی بسیج نماید تا جایی که جان‏نثاری و جان‏فشانی در این راه سهل باشد. روحیه استبداد ستیزی و عدالت‏خواهی و استعمارستیزی ریشه در فرهنگ بالنده دین مبین اسلام دارد که از زبان دانشمندان و عالمان و فقیهان بزرگ شیعه در ایران برمی‏خواست و توده‏ها را بیدار می‏کرد، بذرهایی که به وسیله عالمان روشن‏فکری مثل سید جمال در اندیشه‏های شاگردانش کاشته شد و از جانب آنها پی‏گیری و در پیدایش حوادث بزرگی چون مشروطه نمایان گشت.
نقشی که روشن‏فکران جامعه عصر مشروطه که عبارت بودند از تحصیل‏کردگان حوزه‏های علمی در پیروزی و شکل‏گیری مسروطه ایفا کردند، هزگر نمی‏توانست متأثر از پرداخت سهم امام بازرگانان به علما باشد، و آنچه علمای شیعه در مشروطه دنبال می‏کردند در مشروطه با این مفاهیم نمی‏تواند محدود شود که شاید خواننده مقاله از این مقاله چنین برداشتی داشته باشد انگیزه علما در حمایت از مشروطه برخواسته از ثروت تجار و بازرگانان بوده است، درحالی‏که نویسنده در لابلای مقاله خود قصد تجار را در شرکت و همراهی مشروطه جلب حمایت دولت از آنها و واگذاری امتیازات و اختیارات تجاری به آنها انگاشته است که این مطلب نیز قصوری در حق این اصناف خواهد بود زیرا برخی از تجار این دوره خود از صاحبان علم و تحصیل‏کردگان حوزه‏ها بودند که با علمای بزرگ مرتبط و متأثر از آنها بودند. علاوه بر این انگیزه تجار و بازرگانان در همراهی با مشروطه‏خواهان و حمایت از آنها که متأثر از رهبری علمای بزرگ بود همان انگیزه عدالت‏طلبی و استبداد و استعمارستیزی بود و کاملاً با انگیزه علما و مراجع هم‏سویی داشت و آنچه تجار و بازرگانان را به تحصن وادار می‏کرد فتوای علما و مراجع بود و آنها تابعی از راه علما بودند.
در تفسیر و تحلیل رویدادهای اجتماعی به آنچه بیشتر بی‏لطفی می‏شود، فرهنگ و روح حرکت‏دهنده به آن رویدادهاست که گاهی با عناصر مادی مقایسه می‏شود، درحالی‏که از لحاظ روان‏شناختی این مسئله به روشنی قابل اثبات است که انسان جان خویش را با هیچ ثروتی قابل معاوضه ندانسته و عوض نمی‏کند، اما در این رویدادها انگیزه‏ای در او وجود دارد که گذشتن از جان و جان‏نثاری را افتخار می‏داند. این از خودگذشتگی متعلق به طبقه خاصی نیست، چنان که جز بازرگانان طبقه بازرگانان و از طبقات دیگر نیز در انقلاب مشروطه به شهادت رسیدند و در برابر آرمان‏های خود سینه خود را سپر گلوله‏های آتشین و سرخ نمودند.
نویسنده مقاله خود در متن مقاله به نقش و همکاری طبقه بازرگانان و طلاب و روحانیون در تحصن‏ها اشاره نموده است. عاملی که این اشتراک را به وجود می‏آورد و در انقلاب مشروطه تجار را به طبقه علما و طلاب نزدیک می‏کرد عامل مهم مذهبی و فرهنگی بود؛ که نه تنها بازرگانان و طلاب علوم دینی حتی کشاورزان و کارگران و سایر طبقات را گرد هم جمع می‏نمود. عوامل دیگر نظیر توجه به تجارت و جلب حمایت دولت عوامل بسیار ناچیز و قابل اغماض بوده بودند نقشی که مراجع و علمای دین در پیروزی و شکل‏گیری مشروطه داشتند برخاسته از عوامل مادی نبوده که به خاطر دریافت سهم امام از تجار جامعه را به آشوب و حرج و مرج بکشد بلکه آنچه در انقلاب‏های ارزشی که مشروطه نیز یقینا یکی از این انقلاب‏ها است نهفته، رسالت الاهی بود چنان‏که شیخ فضل اللّه‏ نوری بر سر این رسالت حاضر شد چوبه دار را انتخاب کند. استعمارستیزی و استبدادستیزی از شعارهای محوری دین اسلام و از تأکیدات قرآن کریم است، گریز از طاغوت و حکومت طواغیت از اصول اولیه اسلام و محور هدایت ائمه دین بوده است. از جهتی نفی سلطه کافرین (استعمار) نیز از جمله اصول مهم اسلام و یکی از برجسته‏ترین شعارهای قرآن کریم است، چنان که قاعده نفی سبیل و نفی تسلط کافر بر مسلمان در منابع فقهی و دینی بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
اگر خواسته تجار در مشروطه نیل به اهداف مادی بود بایستی پس از مشروطه این صنف در رویدادهای دیگر حضور فعال نداشتند در هر صورت، یا به خاطر نیل به هدفشان در مشروطه و جلب توجه دولت یا به خاطر عدم رسیدن به آرمان‏های تجاری خودشان و شکست نباید در رویدادهای ا جتماعی بعدی شرکت فعال داشته باشند و با علما نیز نباید همکاری می‏کردند چون علما آنها را در نیل به اهداف یاری نکرده بودند. و از این پس به خاطر عدم موفقیت در مشروطه نباید به علما سهم امام می‏پرداختند اما تاریخ ایران تا پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن به خوبی نشان‏دهنده این واقعیت است که وابستگی و همکاری و اطاعت تجار به علما و مراجع دین برخاسته از یک نهال سبز مذهبی است چون آنها همواره در کنار مراجع دینی بوده‏اند و با هیچ مانعی از آنها جدا نشده‏اند در پیروزی انقلاب اسلامی و قبل از آن در ملی کردن صنعت نفت و در هشت سال جنگ تحمیلی طبقه بازرگانان و تجار خود و فرزندانشان به امر مراجع دینی و رهبر بزرگ ایران امام خمینی قدس‏سره در جبهه‏های جنگ حق علیه باطل شرکت جسته و از جان خویش دریغ نکردند. در این راه تمام طبقات اجتماعی ایران شریک بوده و از مرجعیت اطاعت می‏کردند.

تبلیغات