دیدگاه امام خمینی قدس سره در خصوص حقوق مردم در حکومت
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
رسالت اقتصادی، ش 11، تیر 84
نویسنده در این مقاله، دیدگاه امام خمینی قدسسره را در خصوص حقوق مردم در حکومت بررسی میکند و از آنجا که امام خمینی در مناسبتهای مختلف، هم به اصل حقوق مردم و هم بر چارچوبهای کلی آن در دایره حقوق اجتماعی ـ اقتصادی اشاره داشتهاند، در این منظر دیدگاههای ایشان در شش عنوان مطرح میگردد:
1. اصل آزادیهای فردی
حضرت امام درباره آزادیهای فردی فرموده است: «اسلام، انسان را آزاد خلق کرده است و انسان را مسلط بر خودش و بر مالش و بر نوامیسش خلق فرموده است.... حکم اسلام است که اگر کسی حمله برد به منزل کسی، برای آن کسی که مورد حمله واقع شده جایز است کشتن او، اسلام این قدر با آزادیها موافق است». پس، از ظاهر سیاق سخن امام، این نکته قابل توجه است که منظور ایشان، تجاوز به حریم خصوصی بوده و آزادی انسان در این حریم سلب شده است؛ زیرا سخن وی در مورد آزادیها است. همچنین امام، منزل را به عنوان حریم خصوصی افراد فرض کرده و نکته دیگر اینکه، جمله «اسلام تا اینقدر با آزادیها موافق است»، ظاهرا اشاره به همان جواز کشتن دارد که در برابر حمله به منزل بوده؛ یعنی حمله به منزل، تعرض به آزادیها فرض شده و عمل کشتن در برابر حمله، نهایت موافقت اسلام با آزادیها را نشان میدهد.
2. حدود و قلمرو آزادی
انسان از آغاز به این حقیقت توجه داشته که آزادی مطلق، زندگی اجتماعی را به مخاطره میاندازد و همه در این نکته متفقالقول هستند که آزادی مطلق در خارج از ذهن، امکان بروز ندارد و اینگونه آزادی، عین هرج و مرج است. به همین علت امام خمینی در سخنان خویش، اینگونه آزادیها را محدود میکند و در واقع چارچوب قانونی و اجرایی میبخشد. پس مهمترین مرزهای آزادی از دیدگاه امام خمینی را میتوان ممنوعیتهای شرعی و توطئه بر علیه نظام حکومت مشروع اسلامی برشمرد.
حضرت امام در اینباره فرموده است: «حاکم حقیقت قانون است. مردم و مسلمانان در دایره مقررات شرعی آزادند». همچنین در جای دیگری میفرماید: «ما آزادیم هروئین بفروشیم؟ آزادیم تریاک بفروشیم؟... همچو آزادی نیست... آزادیای که در اسلام است در حدود قوانین اسلام است».
دومین حد آزادی در اندیشه امام، آزادی تا مرز توطئه ذکر شد که ایشان در اینباره میفرماید: «در مملکت ما آزادی اندیشه هست، آزادی قلم هست، آزادی بیان هست، ولی آزادی توطئه و آزادی فساد کاری نیست، شما اگر توقع دارید که ما بگذاریم که بر ما توطئه کنند و مملکت ما را به هرج و مرج بکشند، به فساد بکشند و مقصودشان از آزادی این است، در هیچ جای دنیا همچو آزادی نیست».
همچنین آزادی تا مرز فساد و آزادی تا مرز اضرار مردم نیز در حیطه ممنوعیت شرعی قرار میگیرند که به بیاناتی چند از ایشان بسنده میکنیم، «در یک رژیم اسلامی، آزادیها صریح و کامل نخواهند بود، تنها آزادیهایی به ملت داده نخواهند شد که بر خلاف مصلحت مردم باشد و به حیثیت فرد لطمه وارد سازد». پس آزادی در حکومت اسلامی به گونهای است که مضر به حال خود شخص و صلاح و تربیت او هم نباشد و نتیجه رعایت قوانین و مقررات شرعی در حکومت اسلامی، توجه به ضرر، صلاح و تربیت افراد است.
3. حق رفاه اجتماعی برای همه
حضرت امام در بیانات خویش، به ویژگیهای جمهوری اسلامی اشاره کرده و فرموده است: «با جمهوری اسلامی، سعادت، خیر و صلاح برای همه ملت است. اگر احکام اسلام پیاده شود مستضعفین به حقوق خودشان میرسند، تمام اقشار ملت به حقوق خودشان میرسند؛ در جمهوری اسلامی زورگویی نیست؛ در جمهوری اسلامی آزادی است، استقلال است. همه اقشار ملت در جمهوری اسلامی باید در رفاه باشند...».
پس، با توجه به سخن ایشان میتوان به این نکته اشاره کرد که رفاه از حقوق حقه همه مردم است.
4. حق مالکیت
امام خمینی، به عنوان یک مجتهد جامعالشرایط هم اصل مالکیت انسان را قبول دارد و هم در مورد حدود مالکیت، با توجه به مقتضیات اجتماعی و مصالحی که به وسیله حکومت مشروع اسلامی تشخیص داده می شود، سخنانی ایراد فرمودهاند. ایشان یکی از اختیارات ولی فقیه را، محدود کردن اموال مردم در صورتی که مصالح مسلمین اقتضا کند، میدانند و در این رابطه فرمودهاند: «... در اسلام اموال مشروع و محدود به حدودی است... مالکیت را در عین حال که شارع مقدس محترم شمرده است، لکن ولیِ امر میتواند همین مالکیت محدودی که بیند خلاف صلاح مسلمین و اسلام است، همین مالکیت مشروع را مخدودش کند به یک حد معینی و با حکم فقیه از او مصادره بشود».
بنابراین، میتوان گفت آن مصلحتی که حکومت مشروع اسلامی بر پایه آن، حق مالکیت را محدود میکند، مهمتر از حق شناخته شده مالکیت شخصی است؛ به عنوان مثال اگر کسی اموال هنگفت خود را وسیلهای برای تجاوز و تعدی به مردم یا توطئه برعلیه حکومت اسلامی قرار دهد و یا به وسیله آن نظام اقتصادی کشور را در خلاف جهت منافع عمومی مختل سازد، بایستی با رعایت و توجه به شرایط و اوضاع و احوال جامعه با او برخورد گردد که البته ممکن است این برخورد فقط در صورتی که اموال و داراییهای او تصرف گردد مؤثر باشد، در این صورت است که حق مالکیت با محدودیت روبه رو میگردد.
5. حق آموزشی
امام خمینی در مورد حق آموزشی فرموده است: «همه مردم حق دارند بر حسب استعدادشان از آموزش یکسان به ترتیبی که قانون پیشبینی کرده برخوردار گردند... اینگونه آموزش اجباری و رایگان خواهد بود».
6. حق کار و شغل
حضرت امام، همانطور که به حق آموزش و تعلیم و تربیت بها میدهند و ارزش قائل میشوند، به حق کار نیز اهمیت داده و میفرماید: «همه مردم حق دارند و مکلفند که کار کنند». در همین باره در پاسخ به پرسش از آزادی شغل برای مارکیستها فرمودهاند: «در اسلام آزادی انتخاب شغل بر هر فردی بر حسب ضوابط قانونی محفوظ است».
نویسنده در این مقاله، دیدگاه امام خمینی قدسسره را در خصوص حقوق مردم در حکومت بررسی میکند و از آنجا که امام خمینی در مناسبتهای مختلف، هم به اصل حقوق مردم و هم بر چارچوبهای کلی آن در دایره حقوق اجتماعی ـ اقتصادی اشاره داشتهاند، در این منظر دیدگاههای ایشان در شش عنوان مطرح میگردد:
1. اصل آزادیهای فردی
حضرت امام درباره آزادیهای فردی فرموده است: «اسلام، انسان را آزاد خلق کرده است و انسان را مسلط بر خودش و بر مالش و بر نوامیسش خلق فرموده است.... حکم اسلام است که اگر کسی حمله برد به منزل کسی، برای آن کسی که مورد حمله واقع شده جایز است کشتن او، اسلام این قدر با آزادیها موافق است». پس، از ظاهر سیاق سخن امام، این نکته قابل توجه است که منظور ایشان، تجاوز به حریم خصوصی بوده و آزادی انسان در این حریم سلب شده است؛ زیرا سخن وی در مورد آزادیها است. همچنین امام، منزل را به عنوان حریم خصوصی افراد فرض کرده و نکته دیگر اینکه، جمله «اسلام تا اینقدر با آزادیها موافق است»، ظاهرا اشاره به همان جواز کشتن دارد که در برابر حمله به منزل بوده؛ یعنی حمله به منزل، تعرض به آزادیها فرض شده و عمل کشتن در برابر حمله، نهایت موافقت اسلام با آزادیها را نشان میدهد.
2. حدود و قلمرو آزادی
انسان از آغاز به این حقیقت توجه داشته که آزادی مطلق، زندگی اجتماعی را به مخاطره میاندازد و همه در این نکته متفقالقول هستند که آزادی مطلق در خارج از ذهن، امکان بروز ندارد و اینگونه آزادی، عین هرج و مرج است. به همین علت امام خمینی در سخنان خویش، اینگونه آزادیها را محدود میکند و در واقع چارچوب قانونی و اجرایی میبخشد. پس مهمترین مرزهای آزادی از دیدگاه امام خمینی را میتوان ممنوعیتهای شرعی و توطئه بر علیه نظام حکومت مشروع اسلامی برشمرد.
حضرت امام در اینباره فرموده است: «حاکم حقیقت قانون است. مردم و مسلمانان در دایره مقررات شرعی آزادند». همچنین در جای دیگری میفرماید: «ما آزادیم هروئین بفروشیم؟ آزادیم تریاک بفروشیم؟... همچو آزادی نیست... آزادیای که در اسلام است در حدود قوانین اسلام است».
دومین حد آزادی در اندیشه امام، آزادی تا مرز توطئه ذکر شد که ایشان در اینباره میفرماید: «در مملکت ما آزادی اندیشه هست، آزادی قلم هست، آزادی بیان هست، ولی آزادی توطئه و آزادی فساد کاری نیست، شما اگر توقع دارید که ما بگذاریم که بر ما توطئه کنند و مملکت ما را به هرج و مرج بکشند، به فساد بکشند و مقصودشان از آزادی این است، در هیچ جای دنیا همچو آزادی نیست».
همچنین آزادی تا مرز فساد و آزادی تا مرز اضرار مردم نیز در حیطه ممنوعیت شرعی قرار میگیرند که به بیاناتی چند از ایشان بسنده میکنیم، «در یک رژیم اسلامی، آزادیها صریح و کامل نخواهند بود، تنها آزادیهایی به ملت داده نخواهند شد که بر خلاف مصلحت مردم باشد و به حیثیت فرد لطمه وارد سازد». پس آزادی در حکومت اسلامی به گونهای است که مضر به حال خود شخص و صلاح و تربیت او هم نباشد و نتیجه رعایت قوانین و مقررات شرعی در حکومت اسلامی، توجه به ضرر، صلاح و تربیت افراد است.
3. حق رفاه اجتماعی برای همه
حضرت امام در بیانات خویش، به ویژگیهای جمهوری اسلامی اشاره کرده و فرموده است: «با جمهوری اسلامی، سعادت، خیر و صلاح برای همه ملت است. اگر احکام اسلام پیاده شود مستضعفین به حقوق خودشان میرسند، تمام اقشار ملت به حقوق خودشان میرسند؛ در جمهوری اسلامی زورگویی نیست؛ در جمهوری اسلامی آزادی است، استقلال است. همه اقشار ملت در جمهوری اسلامی باید در رفاه باشند...».
پس، با توجه به سخن ایشان میتوان به این نکته اشاره کرد که رفاه از حقوق حقه همه مردم است.
4. حق مالکیت
امام خمینی، به عنوان یک مجتهد جامعالشرایط هم اصل مالکیت انسان را قبول دارد و هم در مورد حدود مالکیت، با توجه به مقتضیات اجتماعی و مصالحی که به وسیله حکومت مشروع اسلامی تشخیص داده می شود، سخنانی ایراد فرمودهاند. ایشان یکی از اختیارات ولی فقیه را، محدود کردن اموال مردم در صورتی که مصالح مسلمین اقتضا کند، میدانند و در این رابطه فرمودهاند: «... در اسلام اموال مشروع و محدود به حدودی است... مالکیت را در عین حال که شارع مقدس محترم شمرده است، لکن ولیِ امر میتواند همین مالکیت محدودی که بیند خلاف صلاح مسلمین و اسلام است، همین مالکیت مشروع را مخدودش کند به یک حد معینی و با حکم فقیه از او مصادره بشود».
بنابراین، میتوان گفت آن مصلحتی که حکومت مشروع اسلامی بر پایه آن، حق مالکیت را محدود میکند، مهمتر از حق شناخته شده مالکیت شخصی است؛ به عنوان مثال اگر کسی اموال هنگفت خود را وسیلهای برای تجاوز و تعدی به مردم یا توطئه برعلیه حکومت اسلامی قرار دهد و یا به وسیله آن نظام اقتصادی کشور را در خلاف جهت منافع عمومی مختل سازد، بایستی با رعایت و توجه به شرایط و اوضاع و احوال جامعه با او برخورد گردد که البته ممکن است این برخورد فقط در صورتی که اموال و داراییهای او تصرف گردد مؤثر باشد، در این صورت است که حق مالکیت با محدودیت روبه رو میگردد.
5. حق آموزشی
امام خمینی در مورد حق آموزشی فرموده است: «همه مردم حق دارند بر حسب استعدادشان از آموزش یکسان به ترتیبی که قانون پیشبینی کرده برخوردار گردند... اینگونه آموزش اجباری و رایگان خواهد بود».
6. حق کار و شغل
حضرت امام، همانطور که به حق آموزش و تعلیم و تربیت بها میدهند و ارزش قائل میشوند، به حق کار نیز اهمیت داده و میفرماید: «همه مردم حق دارند و مکلفند که کار کنند». در همین باره در پاسخ به پرسش از آزادی شغل برای مارکیستها فرمودهاند: «در اسلام آزادی انتخاب شغل بر هر فردی بر حسب ضوابط قانونی محفوظ است».