آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

یادنامه، ضمیمه روزنامه شرق، ش 518، تیر 84
در این گفت‏وگو مصاحبه شونده ابتدا ضمن تأکید بر جایگاه مهم شریعتی در تاریخ تفکر ایران و اسلام معتقد است که هر کس اهل مطالعه در تاریخ اندیشه ایران و اسلام باشد به سراغ شریعتی خواهد رفت با این همه در پاسخ به پرسش دوم، او شریعتی را متعلق به زمان و مکان گذشته می‏داند که جذابیت فراوانی برای جوان امروز ندارد و به نوعی تاریخ مصرف او را تمام شده می‏داند و البته نبوغ شریعتی را که به کارگیری ادبیات فارسی در خدمت مفاهیم اجتماعی و انقلابی، همیشگی می‏داند و تاریخ مصرفش تمام نخواهد شد. وی لزوم مطالعه شریعتی را از این جهت می‏داند که نسل امروز نباید با گذشته خود قطع ارتباط کند.
آقای صدری از میان سه عنوان متفکر، روشن‏فکر و کنش‏گر اجتماعی، روشن‏فکر را برای معرفی شریعتی انتخاب می‏کند و خصوصیت او را سنتزسازی و دغدغه مشکلات زمانه می‏داند. که روشن‏فکر آنها را خوب می‏فهمد و از پیچیدگی آنها می‏کاهد و به شکلی قابل فهم به مردم عرضه می‏کند و در جست‏وجوی راه‏حل است. وی البته عناوین متفکر و کنش‏گر اجتماعی را نیز بر شریعتی قابل صدق می‏داند.
در این مصاحبه یک پرسش درباره انتقاد شریعتی به فلسفه و اصولاً چالش او با اهل فکر است. پاسخ صدری به این نکته آن است که این نیز خود نوعی فلسفه است که شریعتی در آن وامدار مارکس است. ولی در پاسخ به پرسش بعدی این نکته را نقطه ضعف شریعتی و نسل شریعتی می‏داند که با فلسفه و فکر مخالف‏اند.
دکتر صدری ضمن پذیرش آنکه شریعتی برخی مفاهیم چپ و مارکسیستی را با شیعه آمیخته است این نکته را از ویژگی‏های او برشمرده و تحسین می‏کند و اصولاً ویژگی روشن‏فکر را آمیزش سنّت‏ها به هم و ارائه نسخه جدید می‏داند.
وی خطایی بودن روشن‏فکران و شریعتی را یک نقطه ضعف می‏داند و آن را یکی از نشانه‏های توسعه‏نیافتگی جامعه ما معرفی می‏کند ولی شکل جدی‏تر را آن می‏داند که روشن‏فکر ایرانی منبع و مأخذ اندیشه‏هایش را ارائه نمی‏کند.
پروتستانتیسم اسلامی موضوع پرسش بعدی است. که پاسخ دهنده ضمن اشتباه دانستن مقایسه اسلام و مسیحیت در این زمینه تأکید می‏کند که رفرم در مسیحیت به دست خود روحانیّت انجام شد و اصولاً در هر رفرم مذهبی نسل جدیدی از روحانیون حاکم می‏شوند و روحانیّت از بین نمی‏رود. و تصریح می‏کند که برای رفرم در اسلام باید در مدارس علمیه روحانیون معتقد به رفرم پرورش یابند.
در پاسخ به پرسش بعدی، تأکید می‏شود که اگر حکومت پهلوی آزادی بیشتری می‏داد، شریعتی اصلاح‏طلب می‏شد نه انقلابی و سپس به پرسشی درباره به پارادوکس‏های شخصیتی شریعتی می‏پردازد که هم پرخاشگر اجتماعی است، هم خلوتی عارفانه دارد. و فیلسوفی است که فارسی را به خدمت گرفته و همه فهم سخن می‏گوید. نقد نهایی دکتر صدری بر شریعتی و روشن‏فکران نسل او آن است که فضایی احساسی ایجاد کردند ولذا هنوز هم عقل در جامعه ایرانی پایگاه محکمی نیافته است و سرنوشت انسان‏ها و استعدادهای بسیاری تغییر یافت.

تبلیغات