آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

همشهری، ش 3717، 18/3/84
نویسنده این مقاله می‏کوشد تا با تکیه بر مبانی فلسفه اسلامی، به تحلیل مفهوم «دعوت و دعوت‏گری» بپردازد. به نظر وی آنچه که در دعوت موضوعیت دارد، علم دعوت شونده است و رفتن او به سوی مقصد از طریق همین فهمیدن و دانستن. بنابراین، در مفهوم دعوت، یک درخواست نهفته است، درخواستی که باید به علم و آگاهی برای انسان فهم شود. البته انسان موجودی ذاتا فعال است که بخشی از افعال و معلومات او، ارادی و بخشی از آنها نیز غیرارادی است. یکی از مؤثرترین راه‏ها برای تغییر اعمال و افعال انسان، تغییر آگاهی یا علم حصولی او نسبت به جهان خارج است و هر انسانی نسبت به حالات مطلوب و نامطلوب خود، علم حصولی و علم حضوری دارد. اما از آنجایی که اعمال ارادی افراد مبتنی بر علوم حصولی خویش است، می‏توان اعمال را به عنوان درست یا نادرست توصیف کرد.
خداوند خود یک دعوت‏گراست. دعوت‏گری لازمه رحمت و علم است. دعوت‏گر بودن
______________________________
1. نحل، 16: 97
______________________________
خدا این است که از ذات او در قبال موجودی همچون انسان که تطور وجودی او بر پایه اعمال ارادی و در نتیجه علم حصولی وی شکل می‏گیرد، فعل دعوت صادر می‏شود. دعوت‏گری یک صفت کمال است. بنابراین، همه موجودات، بسته به درجه و نحوه وجودشان، به نوعی دعوت گرند و هر چقدر درجه وجودی یک موجود بالاتر باشد، دعوت او کامل‏تر و صفت دعوت‏گری در او بارزتر است و نیز باعث کمال و رشد وجودی موجودات ناقص می‏شود.
ارتباطات انسانی، آگاهانه یا ناخودآگاه، از طریق ایجاد علم حصولی برای انسان‏های دیگر، آنها را به سویی سوق می‏دهد. ولی در دنیای امروز چنین ادعا می‏شود که هر کس کاری به دیگران نداشته باشد و از تأثیرگزاری بر روی دیگران بیشتر احتراز جوید، فردی فرهیخته است و این کار، تنها برای حفظ آزادی‏های شخصی افراد جامعه یا حفظ قانون ضرورت دارد که همان ادب بورژوایی (لیبرالی) است: «عقیده هر کس برای خودش محترم است و باید اجازه داد هر کس همان‏گونه که هست، باشد».
در واقع، خیلی از تواضعات و ادب‏ورزی‏هایی که امروزه رایج است و خیلی از احتراماتی که برای هم قائل می‏شویم، نه تواضع و ادب است، بلکه یک بی‏احترامی تمام عیار است. پس چرا به اسم حفظ حرمت انسان‏ها، از دعوت کردن انسان به سوی پاکی و صفا سرباز زنیم و اجازه دهیم تا خرخره در لجن‏زارها فرو روند؟
تن دادن به ادب لیبرالی و اجتناب از دعوت دیگران، توهمی است که نه عقل بر آن صحه می‏گذارد و نه دین آن را می‏پسندد. به اسم قبیح بودن هر گونه دعوت‏گری، انسان‏ها را به سوی اخلاق لیبرالی دعوت کردن، اگر یک مغالطه فریب‏کارانه نباشد، دست‏کم یک تناقض آشکار است.

تبلیغات