آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

همشهری، ش 3698و3699، 25و26/2/84
این مقاله، ترجمه‏ای از سخنرانی آقای فلاطوری، پیرامون مفهوم عدالت در اسلام و مسیحیت و رابطه رحمت و عدالت خداوندی در قرآن و سنت اسلامی می‏شود. ایشان چنین گفته است: در فرهنگ لغات اسلامی و یا قرآنی دو واژه برای عدالت وجود دارد: یکی، «عدل» که به معنای خود عدالت است و دیگری، «قسط» که نتیجه و یا حاصل عدالت را نشان می‏دهد. اسلام ـ یعنی تسلیم خدا شدن ـ مبتنی بر اصل عدالت است، آنچه بعدها برای توجیه توصیف اسلام به عنوان دین قانون در برابر دین لطف (مسیحیت) مورد استفاده قرار گرفت. صرف نظر از اینکه «رحمت» (= مهربانی و لطف) بیش از 700 بار در قرآن آمده است، واژه‏هایی به معنای غضب و یا عدالت (عدل و قسط) تنها بخش کوچکی از آن را تشکیل می‏دهند؛ یعنی عدالت و آنچه که به آن مربوط می‏شود، نباید در برابر رحمت یعنی لطف و مهربانی، لحاظ شود. سه مفهوم انتقام، عدالت و دین قانون غالبا باعث پیچیدگی داوری در مورد دین اسلام و یهودیت می‏شوند، درحالی‏که مطابق قرآن، همه ادیان الاهی یک خصیصه مشترک و منحصر به فرد دارند که در عین حال کل محتوای دین را تعیین می‏کند؛ یعنی رحمت، رأفت و لطف. قرآن و نیز سنت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم بیشتر معطوف به این هدف‏اند که وحی را ذیل مفهوم رحمت یا باز نمودی از رحمت، یعنی لطف و رأفت خدا معرفی کنند و در قرآن چنین آمده است: (رَبَّنا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْما)؛ یعنی پروردگارا علم و رحمت تو شامل همه چیز می‏شود.
برطبق قرآن و سنت، کل عالم وجود از نگاه وجودشناختی و جهان‏شناختی براساس عدالت، موجود شده است.
این مفهوم توصیفی در قرآن است، جایی‏که برای تشریح فعل خدا گفته می‏شود قائم بالقسط، در اینجا عدالت به معنای یک فعل نیست، بلکه عدالتی را که نتیجه بی‏فعل عادلانه است نشان می‏دهد. عدالت به معنای تطابق لحاظ کهیان‏شناسی، وجودشناسی و تشریعی ارسال پیامبران است و این هدف در قرآن لفظا با تورات و انجیل ارتباط دارد.
فلاطوری بعد از ذکر این مقدمه، وارد بحث مکاتب و مذاهب موجود در جهان اسلام شده است. به نظر وی، در محتوای مکتب معتزلی، صفات خدا به دو بخش صفات ذاتی و فعلی تقسیم می‏شود که می‏توان آنها را تحت دو مفهوم «توحید خداوند» و «عدل» قرار داد که از این مفاهیم، «قسط» استنتاج می‏شود. بنابراین، عدل از جانب معتزله به عنوان بالاترین اصل خداوند لحاظ می‏شود. مکتب سقراطی ـ افلاطونی ـ ارسطویی نیز در توصیف فضایل، قائل به چهار فضیلت اصلی، حکمت، شجاعت، خویشتن‏داری و عدالت است که عدالت به معنای اعتدال در سه فضیلت دیگر است. در اینجا سخن بر سر این است که آیا انسان با نیروی عقلش توانایی تشخیص خوب و بد را دارد، در این رابطه، معتزله از نظریه «ارزش‏ها فی‏نفسه دارای ارزش هستند» را بیان می‏کند که عدالت در اینجا به معنی اعتدال ارزش‏هاست، ارزش‏های نیک و بد. در مذهب امامیه علاوه بر قرآن، توحید خدا، نبوت و اعتقاد به معاد، عدل نیز جزء اصول مذهب دانسته می‏شود. عدالت در عمل، اساس نزاع بزرگی میان شیعه و سنی بوده است؛ چرا که عدالت، نزد شیعیان یکی از اصول مذهب و نزد اهل تسنن، اصلی کلی برای عمل است و مفهوم عدالتی که شالوده حکومت اسلامی بوده در قرآن آمده است: «ای کسانی که ایمان آورده‏اید به گواهی برای خدا قیام کنید در آن حال که به عدالت گواه باشید و شدت دشمنی گروهی، شما را وادار نکند که به عدالت رفتار نکنید، به عدالت رفتار کنید که به تقوا نزدیک‏تر است». و از آنجا که خدا کل عالم را بر پایه عدل بنا کرده، خلفا و رئیس حکومت، مفتی، پیشنماز و قضاوت نیز باید در احکامشان این اصل را به کار برند. عمدتا جنبه منفی در عدالت قضایی اجتماعی، محفل قانون‏مداری غالب است، که در صورت همراهی آگاهانه سختی عدالت با ملایمت عفو، حکم قضایی و عدالت و نمونه‏ای از جنبه خدایی ارائه می‏دهد. این عدالت، چیزی است که در قرآن بالفظ قصاص بیان شده و مرز نهایی مجازات را تعیین می‏کند، اما خواستار تلافی نیست. فلاطوری بعد از ذکر چند مثال از عمر، حضرت علی علیه‏السلام و...، عدالت را به عنوان صفت قاضی نام برده و در ادامه چنین گفته است: نظام قضایی اسلام به این صورت، کمی دیر شکل گرفته است، یعنی 100 سال ابویوسف بهترین و باهوش‏ترین شاگرد امام ابوحنیفه ـ بنیان گدار فرقه حنفی ـ اولین قاضی طراز اول اسلام است و در کتاب «مبسوط» سرخسی ـ یکی از مهم‏ترین فضلای حنفی ـ درفصل مربوط به حکم حقوقی، سندی برای اینکه یک قاضی چگونه باید رفتار کند، موجود است. بنابراین، اسلام عدالتی را می‏شناسد که به گفته قرآن: «پیوسته به عدل قیام کنید در آن حال که برای خدا گواه باشید و اگر چه آن گواهی به زیان خودتان یا پدر و مادرتان و خویشانِ نزدیکتان باشد». که این محتوا نیز آموزه‏های مسیح و موسی را تشکیل می‏دهد.

تبلیغات