آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

خردنامه، ش 45، 18/1/84
نویسنده بر آن است تا دیدگاه امام خمینی قدس‏سره در بحث ولایت فقیه را روشن نماید. بدین منظور به صورت فشرده به بررسی اندیشه فقهی ـ سیاسی امام می‏پردازد. در ابتدا، روند تاریخی مباحث فقهی از دیدگاه امام بیان می‏شود. در قرن‏های دوازده و سیزده کتاب‏هایی در زمینه ولایت فقیه در عصر غیبت تألیف شد، از جمله عوائدالایام اثر ملا احمد نراقی، عوند اثر میرفتاح حسینی مراغی، البیع، جواهرالکلام و مکاسب اثر شیخ انصاری. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران این‏گونه تألیفات به سه گروه کلی تقسیم می‏شوند: کتاب‏هایی در شرح و تبیین دیدگاه امام؛ کتاب‏هایی در نفی نظریه ولایت فقیه و کتاب‏هایی که به‏طور مستقل به موضوع پرداخته‏اند.
طرح ولایت فقیه در آثار امام خمینی را می‏توان در چهار مرحله بیان کرد:
مرحله اول، در مباحث کتاب کشف الاسرار و در پاسخ به شبهات کتاب اسرار هزار ساله. ایشان در نمونه‏ای از این کتاب می‏فرماید: «جز سلطنت خدایی، همه سلطنت‏ها بر خلاف مصلحت مردم بوده و «جور» است و جز قانون خدایی، همه قوانین باطل و بیهوده است». همچنین در استدلال برای حکومت فقیه می‏نویسند: «مبانی عمده‏اش اخبار و احادیث ائمه علیهم‏السلام است». دلایل روایی حکومت فقیه از نظر امام عبارتند از: الف) توقیع شریف امام زمان(عج)؛ ب) روایت منقول از حضرت علی علیه‏السلام ؛ ج) روایت مقبوله عمربن‏حنظله و د) روایت سیدالشهدا علیه‏السلام در تحفة‏العقول.
مرحله دوم، در کتاب رسائل، مبحث اجتهاد و تقلید و تحریرالوسیله، مبحث امر به معروف و نهی از منکر و کتاب البیع، بحث ولایت فقیه. دیدگاه حضرت امام در این مرحله عمدتا استدلالی است. از دید ایشان حاکم باید دارای دو صفت علم به قانون (فقاهت) و عدالت باشد که در این زمینه به روایات علی‏بن‏حمزه، موثقه سکونی، صحیحه قداح از ابی‏عبداللّه‏ و ابی‏البختری استناد کرده است.
مرحله سوم، دفاع از ولایت فقیه با تصویب اصل 110 قانون اساسی. امام خمینی در مجموعه سخنرانی‏ها و مصاحبه‏های سال 1358 شبهه خودکامه شدن حکومت را دفع کرده و چنین می‏فرماید: «اینکه در قانون اساسی هست، بعضی شئون ولایت فقیه است، نه همه شئون آن و از ولایت فقیه آن طور که در اسلام قرار دارد و هیچ‏کس ضرر نمی‏بیند؛ یعنی آن اوصافی که در «ولی» هست، «فقیه» هم دارد تا با آن اوصاف، خدا او را ولی قرار داده است». مرحله چهارم، تبیین اختیارات و شرایط ولی فقیه. به دنبال اظهارنظرها و نامه‏های که به امام خمینی از سال 1366 تا یک ماه قبل از رحلت ایشان نوشته شد، شرط مرجعیت از رهبری در اصل 107 قانون اساسی برداشته شد.
ادله حضرت امام در مبحث ولایت فقیه، شامل ادله نقلی و عقلی است. دلیل عقلی، تام است و دلیل نقلی، مؤیدی بر آنچه از عقل به دست می‏آید. از منظر امام، بحث ولایت فقیه مطلبی ضروری و بدیهی است و دلیل عقلی، تنبهی بیش نیست و تصور آن برای تصدیقش کافی نمی‏باشد. نویسنده در دلایل نقلی به روایات مرسله صدوق، علی بن حمزه بطائنی، موثقه سکونی، توقیع منسوب به امام زمان(عج)، مقبوله عمربن‏حنظله و صحیحه قداح تمسک جسته‏اند.
از دیدگاه امام، آزادی از مفاهیم بدیهی و در حد قوانین یک مملکت است و چون مملکت ایران، اسلامی است، پس قوانین آن، قوانین اسلام است. رؤسای سه قوه موظف‏اند که از حدود معین شده تخلف نکنند. آزادی یکی از موهبت‏های بزرگ الاهی بر بندگان است و هر کس موظف است به شایستگی از آن استفاده کند و این نعمت الاهی را با رعایت حد و مرزهای الاهی و بایدها و نبایدهای فقهی در جهت رشد و تکامل و تعالی فرهنگی، عقیدتی، تربیتی، اجتماعی پژوهشی و ... به کار گیرد.

تبلیغات