نیم نگاهی به متغیرهای دخیل در شکل گیری و گسترش جنبش نرم افزاری
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
رسالت، ش 5480 ـ 5486، 13و20/10/83
آقای شاملی در تعریف جنبش نرمافزاری میگویند: اول باید ساحت علوم و فرهنگ را مشخص کنیم و سپس به تعریف آن بپردازیم. «فرهنگ» جنبه نرمافزاری زندگی بشر است و «تمدن» جنبه سختافزاری آن؛ ازاینرو، جنبش نرمافزاری به تحلیل جامعهشناختی یا روانشناسی اجتماعی و حتی به علوم ارتباطات هم مرتبط است. این اصطلاح با فرمایش مقام معظم رهبری بیشتر برجسته شده است.
ایشان در جواب تحلیل و تلقی زیرساختها و پیشفرضهای نظری میگوید: در ادبیات قرآنی زیرساخت جنبش نرمافزاری، فرهنگ سلطه است که در ابعاد اقتصادی، سیاسی، تکنولوژی و ... میباشد. برخی قائلاند توسعهیافتگی مغرب زمین، دستاورد حس استغنای حَسَن آنهاست. عدهای قائل هستند که دوران زندگی بشر، دوران کودکی، نوجوانی و جوانی دارد؛ ازاینرو، دوران وابستگی، عصر کودکی بشر است؛ مرحله نوجوانی، پختگی انسان است و جوانی دوران توسعهیافتگی اوست.
استغنا دو گونه است: یکی که همان غرور و شورش علیه خداست و دیگر حَسَن که پختگی انسان است. احساس توسعهیافتگی با ادبیات قرآن نیز سازگار است که در ساختار شخصیت انسان وجود دارد: «کَلاَّآ إِنَّ الاْءِنسَـنَ لَیَطْغَیآ * أَن رَّءَاهُ اسْتَغْنَیآ ».(1) آنچه غرب را به توسعهیافتگی رسانده است، خودیابی و خودباوری است. حضرت امام قدسسره و مقام رهبری نیز همیشه بر این نکته تأکید داشتند.
ایشان در جواب سخن عدهای که وابستگی به دین را سبب نرسیدن به خودیابی واقعی میتوانند، میگوید: اتفاقا دینمداری به آدمی شخصیتی میدهد تا به دیگری وابسته نباشد و بنده خدا گردد و این کلام مأخوذ از نهجالبلاغه است. باید دقت داشت که خودباوری، نقطه مقابل سلطهپذیری است و دین در صدد نفی سلطه است. در نوشتههای برخی از نویسندگان مشهور غرب، عباراتی از قبیل مجلس ترحیم خدا و... دیده میشود که مؤید عدم توسعهیافتگی و رشد به علت دوری از دینمداری است.
انسان هیچگاه در خلأ ایدئولوژیک زندگی نمیکند. حتی آنکه معتقد به انسانمداری
______________________________
1. علق: 6و7
______________________________
است، همچنان به بایدها و نبایدها پایبند است.
اساس آخرتگرایی و توجه دادن بشر به اینکه حیات ادامه دارد، یک جنبه مثبت است که زیرساخت جنبش نرمافزاری نیز میتواند باشد.
انتصاب ترسناک بودن دین اسلام توسط کشورهای غربی، ظلم به دین است. اقتضای دینمداری توسعهنایافتگی نیست؛ لازمه توجه به دستورات خداوند و التزام عملی و...، دست کشیدن از تکنولوژی نیست و این نوع تفکرات با محکمات دین سازگار نمیباشد. محکمات دین یک نگاه متعادلی دارد که انسان را از غوطهور شدن در دنیاگرایی بازمیدارد. ولی اگر حرکتها و تکاپوها به گونهای باشد که همه صبغه خدایی داشته باشند، کمال مطلوب است.
راهکارهای دستیابی به جنبش نرمافزاری در حوزه دین را اینگونه میتوان برشمرد: حرکت بزرگان دین از قبیل سید عبدالحسین شرف الدین رحمهمالله در تحکیم وحدت بین امت اسلامی. ایشان میگوید: حق از همان کانالی انتشار مییابد که باطل منتشر میشود و آن، استفاده از ابزارهاست. مسلما قلمرو تکنولوژی، رایانه است که میتوان با «پردازش اطلاعات» در آن از سلطه دیگران نجات یافت. بعد از نرمافزار، دستیابی به سختافزار و آن هم تولید انبوه آنست، یعنی تکنولوژی و صنعت. بنابراین، با سرمایهگذاری روی منابع انسانی و بهینهسازی آموزش و پرورش رسمی و غیررسمی، میتوان به این دستاورد رسید.
آقای شاملی در تعریف جنبش نرمافزاری میگویند: اول باید ساحت علوم و فرهنگ را مشخص کنیم و سپس به تعریف آن بپردازیم. «فرهنگ» جنبه نرمافزاری زندگی بشر است و «تمدن» جنبه سختافزاری آن؛ ازاینرو، جنبش نرمافزاری به تحلیل جامعهشناختی یا روانشناسی اجتماعی و حتی به علوم ارتباطات هم مرتبط است. این اصطلاح با فرمایش مقام معظم رهبری بیشتر برجسته شده است.
ایشان در جواب تحلیل و تلقی زیرساختها و پیشفرضهای نظری میگوید: در ادبیات قرآنی زیرساخت جنبش نرمافزاری، فرهنگ سلطه است که در ابعاد اقتصادی، سیاسی، تکنولوژی و ... میباشد. برخی قائلاند توسعهیافتگی مغرب زمین، دستاورد حس استغنای حَسَن آنهاست. عدهای قائل هستند که دوران زندگی بشر، دوران کودکی، نوجوانی و جوانی دارد؛ ازاینرو، دوران وابستگی، عصر کودکی بشر است؛ مرحله نوجوانی، پختگی انسان است و جوانی دوران توسعهیافتگی اوست.
استغنا دو گونه است: یکی که همان غرور و شورش علیه خداست و دیگر حَسَن که پختگی انسان است. احساس توسعهیافتگی با ادبیات قرآن نیز سازگار است که در ساختار شخصیت انسان وجود دارد: «کَلاَّآ إِنَّ الاْءِنسَـنَ لَیَطْغَیآ * أَن رَّءَاهُ اسْتَغْنَیآ ».(1) آنچه غرب را به توسعهیافتگی رسانده است، خودیابی و خودباوری است. حضرت امام قدسسره و مقام رهبری نیز همیشه بر این نکته تأکید داشتند.
ایشان در جواب سخن عدهای که وابستگی به دین را سبب نرسیدن به خودیابی واقعی میتوانند، میگوید: اتفاقا دینمداری به آدمی شخصیتی میدهد تا به دیگری وابسته نباشد و بنده خدا گردد و این کلام مأخوذ از نهجالبلاغه است. باید دقت داشت که خودباوری، نقطه مقابل سلطهپذیری است و دین در صدد نفی سلطه است. در نوشتههای برخی از نویسندگان مشهور غرب، عباراتی از قبیل مجلس ترحیم خدا و... دیده میشود که مؤید عدم توسعهیافتگی و رشد به علت دوری از دینمداری است.
انسان هیچگاه در خلأ ایدئولوژیک زندگی نمیکند. حتی آنکه معتقد به انسانمداری
______________________________
1. علق: 6و7
______________________________
است، همچنان به بایدها و نبایدها پایبند است.
اساس آخرتگرایی و توجه دادن بشر به اینکه حیات ادامه دارد، یک جنبه مثبت است که زیرساخت جنبش نرمافزاری نیز میتواند باشد.
انتصاب ترسناک بودن دین اسلام توسط کشورهای غربی، ظلم به دین است. اقتضای دینمداری توسعهنایافتگی نیست؛ لازمه توجه به دستورات خداوند و التزام عملی و...، دست کشیدن از تکنولوژی نیست و این نوع تفکرات با محکمات دین سازگار نمیباشد. محکمات دین یک نگاه متعادلی دارد که انسان را از غوطهور شدن در دنیاگرایی بازمیدارد. ولی اگر حرکتها و تکاپوها به گونهای باشد که همه صبغه خدایی داشته باشند، کمال مطلوب است.
راهکارهای دستیابی به جنبش نرمافزاری در حوزه دین را اینگونه میتوان برشمرد: حرکت بزرگان دین از قبیل سید عبدالحسین شرف الدین رحمهمالله در تحکیم وحدت بین امت اسلامی. ایشان میگوید: حق از همان کانالی انتشار مییابد که باطل منتشر میشود و آن، استفاده از ابزارهاست. مسلما قلمرو تکنولوژی، رایانه است که میتوان با «پردازش اطلاعات» در آن از سلطه دیگران نجات یافت. بعد از نرمافزار، دستیابی به سختافزار و آن هم تولید انبوه آنست، یعنی تکنولوژی و صنعت. بنابراین، با سرمایهگذاری روی منابع انسانی و بهینهسازی آموزش و پرورش رسمی و غیررسمی، میتوان به این دستاورد رسید.