نویسندگان:
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

همشهری، ش 3613 ـ 3615، 26و28/10/83
در تعریف امر جهانی‏شدن یک سری مناقشات وجود دارد که البته از قسم نظری هستند. ما به دو علت در ادارک و برخورد با این پدیده‏ها دارای مناقشاتی هستیم: یکی اینکه ما در متن پدیده جهانی‏شدن قرار داریم و تا از مسئله‏ای فاصله نگیریم، نمی‏توانیم تعریف دقیقی از آن ارائه دهیم و دیگر اینکه پایه‏های این مسئله جهانی‏شدن در درون خودش یکسری تعارضات دارد. البته نکته دیگر هم این است که جهانی‏شدن در طی سال‏های اخیر از کانالی وارد اندیشه‏های جهانی شد که شاید تا حدودی ناسالم بوده است. مسئله جهانی‏شدن را در دو بعد اقتصادی ـ سیاسی از یک سو و فرهنگی ـ هنری از سوی دیگر تفکیک می‏کنیم که در بعد اول، گونه‏ای سلطه‏طلبی و در بعد دوم، گونه‏ای هنوایی حاکم است. در بعد فرهنگی ـ هنری هم می‏توان اضافه کرد که یک زمان از هنر به عنوان یک مفهوم شهودی صحبت می‏کنیم؛ یعنی از سبک‏ها و مکاتب ادبی مشخص که در تاریخ هنر، جلوه دارد. در این صورت، هنر به هیچ وجه به دنبال سلطه نیست و ابزار سلطه هم قرار نمی‏گیرد. اما یک زمان از هنر با جلوه‏ها و مصادیقی که دارد بحث می‏کنیم مثل سینما، تلویزیون، موسیقی و ... که متأسفانه شاهد گونه‏ای از سلطه هستیم. در این بین، ما در کشورمان برخلاف دارا بودن محتوای عمیق معنوی در هنر، در بعد تکنیکی نتوانسته‏ایم خودمان را با جهان هماهنگ سازیم. از آن طرف، فشار تبلیغات غربی‏ها هم در مهجور بودن هنرهای ما بی‏تأثیر نیست، اما هنرهای غربی با وجود اینکه در وجه معنا ضعیفند اما چون در بعد تکنیکی قوی هستند توانسته‏اند بر هنرهای جهانی سلطه یابند. هنرهای شرقی اصولاً خصلت زمینی و این جهانی ندارند و جنبه شهودی آنها غلبه دارد. حال باید گفت راه چاره برای یافتن مخاطب جهانی چیست؟ باید متناسب با زمان مدرن، روایتی از یک معنا را انتخاب کرد که اولاً، دغدغه انسان معاصر باشد و ثانیا، انسان بعدنگر امروز بتواند با آن ارتباط برقرار کند. مثلاً نباید از قیام امام حسین علیه‏السلام تصویری ارائه کرد که فقط شیعیان آن‏را بفهمند، بلکه باید وارد نمادهایی شد که آن نمادها بتواند با تمام انسان‏ها رابطه بر قرار کنند و بتواند برای همه جهانیان جذاب باشد. این مطلب که کدام نوع هنری، امروزه به نیازهای بشری بیشتر می‏پردازد، بستگی دارد به اینکه نیازهای بشری امروز را در چه چیزهایی بدانیم و آیا اصلاً بشر امروز نیازمند است یا نه؟ که من معتقدم این بشر به یک بی‏نیازی کاذب رسیده است که ناشی از مادی‏گرایی است و وقتی این پرده جهل در یک لحظه، کنار رود متوجه خواهد شد که خیلی چیزها را نمی‏داند. در پایان این نکته بسیار مهم را خاطرنشان می‏کنیم که ما باید در صدد بازتولید آثار کلاسیک خودمان باشیم تا به نحوی بتوانیم ارتباطات‏مان را گسترده‏تر گردانیم؛ چون به نظر می‏رسد که جهان همچنان تشنه معنا و معنویت شرقی به ویژه از نوع ایرانی‏اش است. منتها مشکل اساسی ما که شاید از آغاز ورود کاملاً غلط مدرنیته به ایران تا کنون رخ داده است، بریدن از گذشته و سنت‏مان و درست نفهمیدن مدرنیته است.

تبلیغات