چه کسی به کامپیوتر نیازمند است؟
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
سیاحت غرب، ش 14
کامپیوتر به صورت نسنجیده و بدون بررسى، وارد شبکه آموزشى ما شده است؛ دبستانها به شدت به دنبال سختافزارها هستند و دانشگاهها روى آموزش از راه دور سرمایهگذارى مىکنند. با وجود این، کامپیوتر چه مشکلى را در مدرسهها حل کرده است.
داشتن یک اتاق پر از رایانه و تغذیه شدن با خطوط بسیار زیاد اینترنت، چیزى بیشتر از یک مدرسه بىروح را ثابت نخواهد کرد. یک صفحه نمایش که با نمودارها و جدولها کامل مىشود، شور، علاقه و جذابیت ایجاد نمىکند. استفاده از نوارهاى ویدئویى، تلویزیونها و کامپیوترها، بچهها را به خواندن بىرغبت مىکند. جریانى از پاسخهاى سریع الکترونیک، کنجکاوى را فرومىنشاند. زمانى را که شما صرف پرسه زدن در شبکه مىکنید، ساعاتى هستند که فرصت آموزش مهارتهاى زیادى را که در نحوه برخورد با دیگران ضرورى هستند، از شما مىگیرد. مشاغل فردا نیز مانند مشاغل امروز، متعلق به افرادى است که مهارتهاى اجتماعى بیشترى دارند. بنابراین، این مهارتهاى اجتماعى به وسیله زمانى که با کامپیوتر هدر مىدهیم، تضعیف مىشوند.
نویسنده در جایى از مقاله مىگوید: من در امریکاى شمالى تنها کسى هستم که عقیده دارد یاد گرفتن، سرگرمى نیست و کیفیت آموزش، نیاز بهکار، انضباط، مشارکت و مسئولیت هم از جانب معلم و هم از جانب دانشآموز دارد. شما باید خودتان تکلیف خودتان را انجام دهید. راه میانبرى براى بالا بردن کیفیت وجود ندارد. تبدیل کردن یادگیرى به یک مسئله ساده تفریحى، مهمترین کارى را که در زندگى مىتوان انجام داد، بىارزش مىکند: یاد گرفتن و یاد دادن. این کار هم فرآیند آموزش و هم محصول آنرا بىارزش مىکند. معلمان سعى مىکنند آموزش را با تفریح و سرگرمى تلفیق کنند و دانشآموزان توقع دارند که بدون تلاش و کار بیاموزند. و تحصیل دانش، به بازىهاى کامپیوترى تبدیل شود. در مدارس، کامپیوتر هیچ مشکلى را حل نکرده است و به جاى آنکه در آن به خواندن و نوشتن تشویق کنند، با ارائه یک کپى از دروس، آموزش در مدرسه را بىاهمیت جلوه دادهاند.
کامپیوتر به صورت نسنجیده و بدون بررسى، وارد شبکه آموزشى ما شده است؛ دبستانها به شدت به دنبال سختافزارها هستند و دانشگاهها روى آموزش از راه دور سرمایهگذارى مىکنند. با وجود این، کامپیوتر چه مشکلى را در مدرسهها حل کرده است.
داشتن یک اتاق پر از رایانه و تغذیه شدن با خطوط بسیار زیاد اینترنت، چیزى بیشتر از یک مدرسه بىروح را ثابت نخواهد کرد. یک صفحه نمایش که با نمودارها و جدولها کامل مىشود، شور، علاقه و جذابیت ایجاد نمىکند. استفاده از نوارهاى ویدئویى، تلویزیونها و کامپیوترها، بچهها را به خواندن بىرغبت مىکند. جریانى از پاسخهاى سریع الکترونیک، کنجکاوى را فرومىنشاند. زمانى را که شما صرف پرسه زدن در شبکه مىکنید، ساعاتى هستند که فرصت آموزش مهارتهاى زیادى را که در نحوه برخورد با دیگران ضرورى هستند، از شما مىگیرد. مشاغل فردا نیز مانند مشاغل امروز، متعلق به افرادى است که مهارتهاى اجتماعى بیشترى دارند. بنابراین، این مهارتهاى اجتماعى به وسیله زمانى که با کامپیوتر هدر مىدهیم، تضعیف مىشوند.
نویسنده در جایى از مقاله مىگوید: من در امریکاى شمالى تنها کسى هستم که عقیده دارد یاد گرفتن، سرگرمى نیست و کیفیت آموزش، نیاز بهکار، انضباط، مشارکت و مسئولیت هم از جانب معلم و هم از جانب دانشآموز دارد. شما باید خودتان تکلیف خودتان را انجام دهید. راه میانبرى براى بالا بردن کیفیت وجود ندارد. تبدیل کردن یادگیرى به یک مسئله ساده تفریحى، مهمترین کارى را که در زندگى مىتوان انجام داد، بىارزش مىکند: یاد گرفتن و یاد دادن. این کار هم فرآیند آموزش و هم محصول آنرا بىارزش مىکند. معلمان سعى مىکنند آموزش را با تفریح و سرگرمى تلفیق کنند و دانشآموزان توقع دارند که بدون تلاش و کار بیاموزند. و تحصیل دانش، به بازىهاى کامپیوترى تبدیل شود. در مدارس، کامپیوتر هیچ مشکلى را حل نکرده است و به جاى آنکه در آن به خواندن و نوشتن تشویق کنند، با ارائه یک کپى از دروس، آموزش در مدرسه را بىاهمیت جلوه دادهاند.