الزامات گسترش فقه سیاسی
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
جامجم، 24/6/83
مقاله حاضر در ابتدا به مبانى استدلال نگارنده مبنى بر لزوم تولید دانشهاى بومى و اسلامى در حوزه علوم انسانى و فرهنگى مىپردازد و سپس ضرورت تأسیس رشته فقه اسلامى را مطرح مىنماید. پدیدههاى عالم به سه گروه پدیدههاى مکانیکى (فیزیکىــ شیمیایى)، پدیدههاى ارگانیکى (فیزیکىــ شیمیایى و حیاتى) و پدیدههاى سوپرارگانیک تقسیم مىشوند. در گروه سوم علاوه بر عوامل دو گروه قبل عامل جدیدى به نام معنا وارد مىشود. در دو مورد اول اختلافنظر کمتر است؛ اما در مورد سوم به دلیل وجود عامل معنا، اختلافنظر زیادى پیش مىآید. رشته فقه سیاسى هم یکى از آن مقولاتى است که اختلافنظر بسیارى در مباحث آن وجود دارد. نظام سیاسى متأثر از فرهنگ سیاسى است. فرهنگ سیاسى به عنوان مجموعهاى از دانشها، ارزشها، احساسات و باورها، تعیین کننده تلقى هیئت حاکمه و مردم، از سیاست و رفتارهاى سیاسى است. فرهنگ اسلامى و ملى به عنوان محتواى باطنى اصیل و بومى ما ایرانیان و فرهنگهاى غربى به عنوان عنصر وارداتى، از مهمترین فرهنگهاى مؤثر بر وضعیت ایران معاصر بودهاند. میزان تأثیر و تأیینکنندگى هر یک از فرهنگهاى مذکور، به حضور آن در عرصههاى مختلف تصمیمگیرى نظام حکومتى و اجتماعى بستگى داشته است. بنابراین در این راستا باید به بحث در مورد وظایف و تکالیف انسان مسلمان در عرصههاى مختلف پرداخت و رشتههاى جدید تأسیس کرد تا نیازهاى مردم ایران براى تحقق آرمانهایشان شناخته شود. در این جهت مىتوان انواع فقه سیاسى را مورد بحث قرار داد: فقه سیاسى به معناى عام؛ یعنى نگرشى که لازم است بر سراسر فقه حاکم باشد. در این دیدگاه، تلاشها صرف شعار جدایى دین از سیاست مىشود. مورد دوم، فقه سیاسى به معناى خاص است که مراد از آن، بخشى از مسائل فقهى است که به طور خاص به موضوعات سیاسى و حکومتى مىپردازد. در اینجا فقه سیاسى در کنار رشتههاى دیگر فقهى مورد مطالعه قرار مىگیرد. در کل، مىتوان با کمک فقه و برخى احکام دیگر به استخراج احکام امورى پرداخت که واضع شریعت بیان نکرده است.
از ویژگىهاى مهم زندگى، تغییر و تحول است؛ درحالىکه نصوص و قواعد دینى ثابت است. بنابراین از وظایف مهم فقه و فقیه سیاسى هماهنگ کردن نصوص ثابت و واقعیتهاى متغیر زندگى است. بر همین اساس، طبیعى است که اندیشه سیاسى فقها در بستر زمان متحول شود؛ همانگونه که آیتاللّه نایینى و امام خمینى قدسسره جزء احیاگران فقه سیاسى در ایران و جهان اسلام و معاصر به شمار مىآیند. اساسا پویندگى و تنظیم درست مسائل سیاسى، مطابق شرایط زمان و مکان، تابع بالندگى و وضعیت فقه سیاسى است. تأسیس این رشته نیز در مقاطع مختلف، تأمین کننده بخشى از این نیاز خواهد بود.
مقاله حاضر در ابتدا به مبانى استدلال نگارنده مبنى بر لزوم تولید دانشهاى بومى و اسلامى در حوزه علوم انسانى و فرهنگى مىپردازد و سپس ضرورت تأسیس رشته فقه اسلامى را مطرح مىنماید. پدیدههاى عالم به سه گروه پدیدههاى مکانیکى (فیزیکىــ شیمیایى)، پدیدههاى ارگانیکى (فیزیکىــ شیمیایى و حیاتى) و پدیدههاى سوپرارگانیک تقسیم مىشوند. در گروه سوم علاوه بر عوامل دو گروه قبل عامل جدیدى به نام معنا وارد مىشود. در دو مورد اول اختلافنظر کمتر است؛ اما در مورد سوم به دلیل وجود عامل معنا، اختلافنظر زیادى پیش مىآید. رشته فقه سیاسى هم یکى از آن مقولاتى است که اختلافنظر بسیارى در مباحث آن وجود دارد. نظام سیاسى متأثر از فرهنگ سیاسى است. فرهنگ سیاسى به عنوان مجموعهاى از دانشها، ارزشها، احساسات و باورها، تعیین کننده تلقى هیئت حاکمه و مردم، از سیاست و رفتارهاى سیاسى است. فرهنگ اسلامى و ملى به عنوان محتواى باطنى اصیل و بومى ما ایرانیان و فرهنگهاى غربى به عنوان عنصر وارداتى، از مهمترین فرهنگهاى مؤثر بر وضعیت ایران معاصر بودهاند. میزان تأثیر و تأیینکنندگى هر یک از فرهنگهاى مذکور، به حضور آن در عرصههاى مختلف تصمیمگیرى نظام حکومتى و اجتماعى بستگى داشته است. بنابراین در این راستا باید به بحث در مورد وظایف و تکالیف انسان مسلمان در عرصههاى مختلف پرداخت و رشتههاى جدید تأسیس کرد تا نیازهاى مردم ایران براى تحقق آرمانهایشان شناخته شود. در این جهت مىتوان انواع فقه سیاسى را مورد بحث قرار داد: فقه سیاسى به معناى عام؛ یعنى نگرشى که لازم است بر سراسر فقه حاکم باشد. در این دیدگاه، تلاشها صرف شعار جدایى دین از سیاست مىشود. مورد دوم، فقه سیاسى به معناى خاص است که مراد از آن، بخشى از مسائل فقهى است که به طور خاص به موضوعات سیاسى و حکومتى مىپردازد. در اینجا فقه سیاسى در کنار رشتههاى دیگر فقهى مورد مطالعه قرار مىگیرد. در کل، مىتوان با کمک فقه و برخى احکام دیگر به استخراج احکام امورى پرداخت که واضع شریعت بیان نکرده است.
از ویژگىهاى مهم زندگى، تغییر و تحول است؛ درحالىکه نصوص و قواعد دینى ثابت است. بنابراین از وظایف مهم فقه و فقیه سیاسى هماهنگ کردن نصوص ثابت و واقعیتهاى متغیر زندگى است. بر همین اساس، طبیعى است که اندیشه سیاسى فقها در بستر زمان متحول شود؛ همانگونه که آیتاللّه نایینى و امام خمینى قدسسره جزء احیاگران فقه سیاسى در ایران و جهان اسلام و معاصر به شمار مىآیند. اساسا پویندگى و تنظیم درست مسائل سیاسى، مطابق شرایط زمان و مکان، تابع بالندگى و وضعیت فقه سیاسى است. تأسیس این رشته نیز در مقاطع مختلف، تأمین کننده بخشى از این نیاز خواهد بود.