آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

جام‏جم، 31/5/83
مقاله با انتقاد از مفهوم سرگرمی مطلق، یعنی استفاده از اوقات فراغتی که بدون هیچ اجبار اجتماعی است آغاز می‏شود. این سرگرمی عامل ایجاد تنگناهای اجباری توده‏ای بیشتر برای فرد است. حقیقت سازمان‏دهی اوقات فراغت، گرفتار کردن انسان‏ها توسط صنایع فرهنگی است که نوعی «بندگی سازمان‏دهی شده» است. نویسنده سپس به مفاهیمی همچون «جوامع کنترل» و «از دست رفتن فردیت» اشاره می‏کند و با گزارشی از اندیشه‏های فروید در زمینه روان‏شناسی توده‏ها، به بحث کنترل رسانه‏های گروهی توسط گروهی محدود می‏پردازد.
این نوشته در موارد متعددی به سخنان آدرنو و هورکهایر و دیگر منتقدان عملکرد رسانه‏ها استناد می‏کند و سیطره تولید کنندگان اقتصادی بر فرهنگ و رفتار مصرف کنندگان را به تصویر می‏کشد. قابل توجه است که تمام این برنامه‏ریزی‏های تبلیغی بر اساس نظریه ضمیر ناخودآگاه فروید تشکیل می‏گیرند.
محصولات زمان‏دار به این مفهوم است که دستگاه‏های تبلیغی به گونه‏ای عمل مشخص می‏کنند که برای هر محصول مصرفی زمانی می‏کنند و ذهن مخاطب را آماده پذیرش این زمان‏داری می‏نمایند تا تولید کالای مصرفی دچار بحران نگردد. نقش رادیو و تلویزیون در این عرصه به خوبی قابل مشاهده است. نتیجه این فرایند ایجاد ضمیر ناخودآگاه جمعی و از بین رفتن میل فردی است. چراکه داشتن میل، مستلزم اختیار و تمایز از دیگران است.
ارتباط فرد و جمع و چگونگی بروز فردیت انسان در جامعه، گام بعدی نوشته است. در بحث بعدی که به نقش رسانه‏های گروهی در جوامع کنترل می‏پردازد گفته شده است که در قرن بیستم با کنترل مصرف و رفتارهای اجتماعی و سیاسی، بهترین شرایط پیوند بین تولید و مصرف به وجود آمده است.
شهروندان و نمایندگان آنان باید و در پی سیاستی باشند که ویژگی‏های خاص هویتی فرهنگی را مد نظر داشته باشد. در غیر این صورت، ناسیونالیسم افراطی و انتگریسم، رشد خواهد کرد. سیاست‏مداران باید سیاست‏مداران فرهنگی باشند، تا سازمان‏های اجتماعی را از ساختارهای جامعه فوق‏صنعتی نجات دهند؛ چرا که فردیت یافتن بر پایه سازمان اجتماعی استوار است.

تبلیغات