آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

اطلاعات، 12و13/5/83
جناب حجت الاسلام و المسلمین رسول جعفریان تأثیر گذاران نهضت مشروطه را چند گروه معرفی می‏کند:
گروه اول: علما(روحانیون) هستند که علمدار آزادی‏خواهی و عدالت‏خواهی بودند. هر چند علما عهده‏دار ولایت شرعی بودند، ولی با این جنبش عملاً به صورت جدی وارد عرصه سیاست شدند و بر تهمت‏های ناروای غربیان در مقایسه کشیشان مسیحی با روحانیان خط بطلان کشید. موضع‏گیری در موقعیت‏های مختلف در جریان نهضت تنباکو، حکم تحریم امتیاز لاتاری و حذف امتیاز رویتر از شاخصه‏های آزادی‏خواهی روحانیت می‏باشد.
در کل، ایشان عالمان مرتبط با مشروطه را بر سه دسته می‏داند: دسته اول، شیخ فضل‏اللّه‏ نوری که هراس نفوذ اندیشه‏های جدید و الحادی منورالفکرها را داشت؛ دسته دوم، سیدین بهبهانی و طباطبایی بودند که با عملکرد نه چندان روشن و شفاف می‏کوشیدند قانون غرب را با شریعت دینی تطبیق دهند یا از آن حمایت می‏کردند؛ و دسته سوم، علمای نجف بودند که در برابر نهضت و به ویژه شیخ فضل‏اللّه‏ مخالفت کردند که مخالفت آنها در دو عرصه بود: 1. مخالفت مبنایی فقهی درباره مشروعیت مشروعه بود که آیا نیاز به قید است یا خیر؟
2. عده‏ای به خاطر ساده بودن موضوع آن را رها کردند. در کل سه گروه: عده‏ای با صداقت به نفع مشروعه، عده‏ای از زاویه ظلم‏ستیزی و گروهی به خاطر غرب‏گرایی آن و رواج اندیشه‏های الحادی دست به مبارزه و عمل زدند. آنچه که در این رخداد به چشم می‏آید، آن است که از طرف علما رساله‏های علمی نگاشته شد که فتح بابی در فقه سیاسی شده بود؛ هرچند با شکست مشروطه این فقه سیاسی به انزوا گرایید.
گروه دوم: مشروطه ضد استبداد و نه ضد استعمار می‏باشد. این گروه، استعمار را ابزار پیشرفت می‏دانستند و با مخالفت با استبداد، استعمارگران را پذیرفتند و با وجود مخالفت با ظلم و استبداد و نیز مبارزه با روس‏ها، به دامن غرب گراییدند.
گروه سوم: حرکت مشروطه‏خواهی و ابعاد آن می‏باشد. نگارنده با بیان حرکت مشروطه‏خواهی در سه شهر تهران، تبریز و اصفهان که همگی با یک ایده به مبارزه با ظلم هماهنگ شده بودند، ولی اشتراک آنها را تنها در الفاظ می‏دانند و شیخ فضل‏اللّه‏ را شاخص‏ترین اینها در شناخت غربیان و اندیشه‏های الحادی آنها به شمار می‏آورد.
ایشان کتاب تذکرة‏الفاضل و ارشادالجاهل را اثری مثبت در ارزیابی این حرکت می‏داند که بیانگر مشروعیت غرب با تکیه بر فلسفه تفکیک مطلق سیاست از دین است که این حقیقت را شیخ به دقت فهمیده بود و شاید همین سبب به دار کشیده شدن ایشان شد.
گروه چهارم: تأثیر انگلیسی‏ها در تحولات ایران عصر قاجار است. نگارنده معتقد است که بیشتر نویسندگان غربی و نیز توده مردم در بعد سیاست خارجی، دخالت خارجی‏ها را پررنگ می‏بینند و به آنها بدبین هستند که انگلیسی‏ها با شعار مشروطه‏خواهی بعد از پس زدن روس‏ها جایگاه خود را تثبیت کردند.
گروه پنجم: مشروطه و منورالفکرها. تحصیل‏کرده‏های داخلی در این عصر با سفر به غرب به منظور فراگیری علوم روز برای بازسازی ایران پس از جنگ جهانی اول، با وارد شدن در عرصه ترجمه علوم غربی زمینه ساخت فرهنگی کشور را رقم زدند و در قالب منورالفکرها قد علم کردند و با تشکیل فراماسونری و شرکت در درس آدمیت، در گسترش فرهنگ اومانیستی قدم گذاشتند و برای تبلیغ و ترویج این اندیشه‏ها با استفاده از حساسیت مردم و برخی روحانیون و نفوذ آنها، امیال خود را پی گرفتند و از طریق روزنامه‏ها، مثل روزنامه قانون و حتی بعدها تدوین قانون اساسی و برابری حقوق همه اقلیت‏ها و نفی حکم قصاص، اعتراض شخصیت‏های علمی همچون آخوند خراسانی و ... را برانگیختند.
در نهایت نگارنده بر این باور است که مشروطه به رغم آن‏که به دست روحانیون و ضمن عدالت‏خواهی آغاز شد، وسیله‏ای برای تضعیف قدرت روحانیت و انزوای آنها در واپسین سال‏های انقلاب مشروطیت گردید.

تبلیغات