آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

ایران، 20/4/83
اختلافات ایالات متحده آمریکا با اتحادیه اروپا، دست‏مایه گفت‏وگویی بین ساموئل هانتینگتون و آنتونی گیدنز قرار گرفته است. هانتینگتون این اختلاف را محصول ساختار قدرت جهانی می‏داند که با حضور یک ابر قدرت و چند قدرت مهم منطقه‏ای شکل گرفته است. کشورهای درجه سوم برخی مناطق برای گریز از سلطه قدرت‏های منطقه‏ای، به آمریکا روی می‏آورند. صف‏بندی کشورها بر سر مسئله عراق در سازمان ملل، شاهد این مدعاست.
گیدنز مشکلات دو طرف را ناشی از مشکلات باقی‏مانده از دوران جنگ سرد می‏داند و این مشکلات را در سه مقوله اصلی یعنی معنای غرب، ماهیت اروپا و نیروی نظامی آمریکا در ارتباط با اروپا گروه‏بندی می‏کند. وی تأکید می‏کند که امروزه دو مفهوم از غرب وجود دارد. غرب اول به یک نظام مشروطه، مجموعه‏ای از حقوق فردی، حاکمیت قانون و آزادی‏های مدنی اشاره دارد. ولی غرب دوم بیشتر یک ساخت ژئوپولتیک دارد. مشکلات غرب نیز مربوط به معنای دوم از غرب است.
هانتینگتون اختلاف بعدی را اختلاف فرهنگی آمریکا و اروپا می‏داند؛ زیرا آمریکاییان مردمی مذهبی، ملی و دارای گرایش‏های متعصبانه و اخلاق‏زده هستند؛ درحالی‏که کشورهای اروپایی سکولار هستند و نه ملی‏گرا.
گیدنز نظر او را رد کرده و تصریح می‏کند تفاوت در این است که در آمریکا همه چیز سیاسی شده است، حتی دین. ولی هانتینگتون با ارائه آمارهایی از کشورهای مختلف، بر مدعای خود تأکید می‏ورزد و از رواج دوباره دین در جهان خبر می‏دهد و البته می‏پذیرد که دین در آمریکا سیاسی شده است.
گیدنز با مراجعه به مفهوم غرب یک، گسترش دموکراسی در جهان امروز را دارای علتی ساختاری می‏داند. در پاسخ، هانتینگتون نیز عامل فرهنگی را مؤثر شمرده و می‏گوید که بیشتر کشورهایی که دموکراسی را پذیرفته‏اند، یا فرهنگی نزدیک به فرهنگ آمریکا و اروپای غربی داشته‏اند و یا آمریکا در آنجا حضور طولانی مدتی داشته است. ولی از آن‏جایی که همیشه بنیادگرایان کشورهای اسلامی، پیروز انتخابات‏اند، باید در مورد عراق خویشتن داری بیشتری از خود نشان دهیم. گیدنز منازعه غالب روزگار ما را نه جنگ تمدن‏ها، بلکه منازعه بین جهان‏بینی و بنیادگرایی می‏داند؛ جهان‏بینی را هسته غرب یک و بنیادگرایی را نیز فراتر از بنیادگرایی مذهبی و ملی ارزیابی می‏کند. هانتینگتون غرب را دچار مشکل مشروعیت می‏بیند و برای حل مشکل نیز پیشنهاد می‏کند که به آمریکا و یا سازمان ملل مشروعیت بیشتری داده شود. درحالی‏که گیدنز برای مشروعیت یابی، قوانین بی‏طرفانه را پیشنهاد می‏کند. هانتینگتون بهتر می‏بیند که اعضای شورای امنیت افزایش یابد و حق «وتو» نیز منحصر به آمریکا شود تا بازتاب ساختار قدرت در جهان امروز باشد. همچنین برای حل اختلاف آمریکا و اروپا، بازگشت به میراث تاریخی ـفرهنگی مشترک غرب را راه‏گشا می‏داند؛ یعنی اصولی همچون، دین‏پیرایی، روشنگری و از همه مهم‏تر جدایی قدرت معنوی از قدرت دنیوی، تکثرگرایی اجتماعی، حقوق فردی.
در پایان، هانتینگتون مشکلات غرب با جهان اسلام را برمی‏شمرد و دامنه خشونت‏های اجتماعی و فرقه‏ای که مسلمانان در آن دخیل‏اند را بسیار گسترده می‏داند. شناسایی مشترکات اروپا و آمریکا برای مقابله با مسلمان ستیزه جو، اولویت فراوانی دارد.

تبلیغات