ولایت همگانی
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
رسالت،22/2/83
نویسنده محترم در این نوشتار به تبیین و تحلیل این مطلب پرداخته است که خداوند متعال نام «حکومت اسلامی»، که در تمامی بعثتها و همچنین هدف از انقلاب ما بوده است، را «امامت همگانی» گذارده است. بدین منظور، ایشان ابتدا به کهنترین و موثقترین اسنادتاریخی این قضیه اشاره میکند و میگوید: در ماههای اولیه بعثت و نزول وحی که تعداد اعضای جامعه توحیدی به ده نفر هم نمیرسید، ولایت همگانی در امتداد ولایت خدا و رسولش برقرار بود و آن چند نفر نسبت به یکدیگر از اختیاراتی برخوردار بودند که ولایت خدا نسبت به پیامبر و مردم برخوردار است، مانند سفارش به کسب معارف، سفارش به صبر و مقاومت و سفارش به اجرای احکام الاهی. حدود پانزده سال بعد از نزول سوره عصر و پس از جنگ احد، خداوند به پیامبرش دستور میدهد که در امر جنگ و نظایرش با مردم مشورت کند. بدینسان دایره ولایت همگانی گسترده میشود.
ولایت همگانی یکی از ویژگیهای آن نظام سیاسی و حکومتی است که خدا به آن مشروعیت میدهد و آن نظام سیاسی را امامت همگانی و حاکمیت مقتدرانه (تمکین فیالارض) مردمی که برخوردار از مالکیت و حق ارثبریاند مینامد. (قصص، 28:4ــ6؛ مائده، 5:20 و حج، 22:41).
در سوره مبارکه آل عمران، از شش کار اصلی ولایت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و هر پیامبری نام برده شده است: امر به معروف؛ نهی از منکر؛ حلال کردن طیبات؛ حرام کردن خبایث؛ روی آوردن به آزادی و گسستن انواع بند و زنجیرها. قرآن این شش امر ولایی را رفتارهای بارز و برجسته و عمومی مردان و زنان مؤمن میداند (حج، 22:42 ـ آل عمران، 3:110 و آل عمران: 18).
وی در ادامه با ذکر برخی آیات قرآن، شرایط کسانیکه حق و مسئولیت ولایت همگانی را دارند سه چیز معرفی میکند: دانایی ویژهای که تفقه در دین نام دارد؛ ایمان به آن دانایی و معرفت که همزمان و توأم با کفر به طاغوت است و شفاعت حسنه، یعنی پیوستن عملی به فعالیتهای سیاسیـ دولتیِ اسلامی، به طوری که مشارکت فعال در کار فرهنگی، اطلاعاتی، امنیتی و دفاعی آن داشته باشد.گسستن از هر دولت و سازمان سیاسیـ فرهنگی الحادی و طاغوتی، ابتداییترین شرط پیوستن به جامعه اسلامی به شمار میآید: «لاَّ یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکَـفِرِینَ أَوْلِیَآءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ» (آل عمران،3:28).
ولایت همگانی در سال دوم هجری چنین بیان شده است: «إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَـهَدُواْ بِأَمْوَ لِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالَّذِینَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوآاْ أُوْلَـآـءِکَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَآءُ بَعْضٍ...»(انفال، 8:72ــ75). این آیات با مسلم شمردن ولایت همگانی مردم،مؤمن را علاوه بر دارابودن حق ارثبری نسبت به یکدیگر، دارای ولایت بیشتری نسبت به دیگران نیز میداند.
با نزول آیات 64ــ74 سوره توبه در سال نهم هجری، دو واقعیت نمایان و مرتبط با مردم مؤمن بیان میشود: وحدت سیاسیـ فرهنگی منافقان، که اینان همان کفار درون کشورهای اسلامیاند، و وحدت سیاسیـ فرهنگی و ولایت همگانی مردم مؤمن و چگونگی همکاریشان در گسترش نیکی و تقوا. ولایت همگانی مردم مؤمن، در امتداد ولایت پیامبر و ولایت خداست و مشروعیت، ماهیت و تأثیر آن مرهون همین امتدادست. چنانکه ولایت پیامبر هم این نسبت را با ولایت خدا دارد.
نویسنده محترم در این نوشتار به تبیین و تحلیل این مطلب پرداخته است که خداوند متعال نام «حکومت اسلامی»، که در تمامی بعثتها و همچنین هدف از انقلاب ما بوده است، را «امامت همگانی» گذارده است. بدین منظور، ایشان ابتدا به کهنترین و موثقترین اسنادتاریخی این قضیه اشاره میکند و میگوید: در ماههای اولیه بعثت و نزول وحی که تعداد اعضای جامعه توحیدی به ده نفر هم نمیرسید، ولایت همگانی در امتداد ولایت خدا و رسولش برقرار بود و آن چند نفر نسبت به یکدیگر از اختیاراتی برخوردار بودند که ولایت خدا نسبت به پیامبر و مردم برخوردار است، مانند سفارش به کسب معارف، سفارش به صبر و مقاومت و سفارش به اجرای احکام الاهی. حدود پانزده سال بعد از نزول سوره عصر و پس از جنگ احد، خداوند به پیامبرش دستور میدهد که در امر جنگ و نظایرش با مردم مشورت کند. بدینسان دایره ولایت همگانی گسترده میشود.
ولایت همگانی یکی از ویژگیهای آن نظام سیاسی و حکومتی است که خدا به آن مشروعیت میدهد و آن نظام سیاسی را امامت همگانی و حاکمیت مقتدرانه (تمکین فیالارض) مردمی که برخوردار از مالکیت و حق ارثبریاند مینامد. (قصص، 28:4ــ6؛ مائده، 5:20 و حج، 22:41).
در سوره مبارکه آل عمران، از شش کار اصلی ولایت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و هر پیامبری نام برده شده است: امر به معروف؛ نهی از منکر؛ حلال کردن طیبات؛ حرام کردن خبایث؛ روی آوردن به آزادی و گسستن انواع بند و زنجیرها. قرآن این شش امر ولایی را رفتارهای بارز و برجسته و عمومی مردان و زنان مؤمن میداند (حج، 22:42 ـ آل عمران، 3:110 و آل عمران: 18).
وی در ادامه با ذکر برخی آیات قرآن، شرایط کسانیکه حق و مسئولیت ولایت همگانی را دارند سه چیز معرفی میکند: دانایی ویژهای که تفقه در دین نام دارد؛ ایمان به آن دانایی و معرفت که همزمان و توأم با کفر به طاغوت است و شفاعت حسنه، یعنی پیوستن عملی به فعالیتهای سیاسیـ دولتیِ اسلامی، به طوری که مشارکت فعال در کار فرهنگی، اطلاعاتی، امنیتی و دفاعی آن داشته باشد.گسستن از هر دولت و سازمان سیاسیـ فرهنگی الحادی و طاغوتی، ابتداییترین شرط پیوستن به جامعه اسلامی به شمار میآید: «لاَّ یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکَـفِرِینَ أَوْلِیَآءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ» (آل عمران،3:28).
ولایت همگانی در سال دوم هجری چنین بیان شده است: «إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَـهَدُواْ بِأَمْوَ لِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالَّذِینَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوآاْ أُوْلَـآـءِکَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَآءُ بَعْضٍ...»(انفال، 8:72ــ75). این آیات با مسلم شمردن ولایت همگانی مردم،مؤمن را علاوه بر دارابودن حق ارثبری نسبت به یکدیگر، دارای ولایت بیشتری نسبت به دیگران نیز میداند.
با نزول آیات 64ــ74 سوره توبه در سال نهم هجری، دو واقعیت نمایان و مرتبط با مردم مؤمن بیان میشود: وحدت سیاسیـ فرهنگی منافقان، که اینان همان کفار درون کشورهای اسلامیاند، و وحدت سیاسیـ فرهنگی و ولایت همگانی مردم مؤمن و چگونگی همکاریشان در گسترش نیکی و تقوا. ولایت همگانی مردم مؤمن، در امتداد ولایت پیامبر و ولایت خداست و مشروعیت، ماهیت و تأثیر آن مرهون همین امتدادست. چنانکه ولایت پیامبر هم این نسبت را با ولایت خدا دارد.