فوتبال و ایمان
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
وقایع اتفاقیه، 27/2/83
کمتر پدیده اجتماعی و ورزشی مانند فوتبال عدم قطعیت همراه با ابهام را دارد. بر خلاف بازیکنان فوتبال، لولهکشها، کشاورزان و نجاران، تمام عملکردشان در دستشان است. اگر لولهای نیاز به تعمیر پیدا کند، لوله کش بسته به میزان مهارتش یا میتواند آن را تعمیر کند یا نمیتواند؛ عملکرد او هم به راحتی قابل ارزیابی است؛ اما بازیکن فوتبال از همان سنین پایین، یاد میگیرد که نتیجه را بهطور قطع نمیتوان پیشبینی کرد. بخشی از این عدم قطعیت به خاطر گروهی بودن فوتبال و بخشی دیگر ناشی از عوامل خارجی است؛ مانند داور، وضعیت آب و هوا، شانس و...
این ابهام و رمزآلودگی فوتبال سبب شده که نویسنده آن را به متافیزیک ـ از نوع مذهبی یا خرافی ـ پیوند دهد. نویسنده برای اثبات مدعای خود، سراغ بازیکنان فوتبال میرود و ایمان آنها را به عنوان شاهد بیان میکند. به باور وی، نمیتوان برای ایمان یک دلیل مشخص یافت. ایمان چیزهایی را که با دلایل خاص و منطقی نمیتوان توضیحی برایشان یافت، توضیح میدهد و توجیه میکند.
ما زمانی ایمان را حس میکنیم که بازیکن میانی جوان میلان، کاکا، پیراهنی را که روی آن نوشته شده است «من متعلق به عیسی مسیح هستم» نشانمان میدهد و همراه دیگر بازیکنان دعا میخواند؛ یا زمانی که خاویر ایرورتا سرمربی دپورتیو، پس از آنکه تیمش آن نتیجه یک طرفه بازی رفت مقابل میلان را جبران کرد، متعهد شد پای پیاده حدود هفتاد کیلومتر برود تا به کلیسای سانتیاگو دکامپوستلا برسد.
تمام این مسائل دلایل خاص خودشان را دارند. کاکا تمامی استعداد، شهرت و بخت خود را ناشی از توجه مسیح میداند. ایرورتا میگوید: «چند سال پیش متوجه شدم که فوتبال چیزهای بسیاری به من بخشیده است. فهمیدم که هر قدر بیشتر ببخشم، بیشتر پاداش میگیرم... مذهب و ایمان شیوه من است؛ حتی پس از بازنشستگی هم این روش را ادامه میدهم. من تحت تأثیر خداوند قرار گرفتهام».
مانوئل واسکوئز مونتالبان، نویسنده مشهور کاتالان، فوتبال را تنها مذهب خلق شده هزاره سوم میداند. به باور او، با پایان دوران جنگ سرد، از رونق افتادن مکاتب ایدئولوژیک بزرگ و بحران مذهب در غرب خلأیی به وجود آمده بود که حالا با فوتبال پر شده است. فوتبال مذهبی پست مدرن و جهانی است که با نیازهای اقتصادی انسان مدرن هم هماهنگ است و کاملاً با تجارت و معامله سر و کار دارد.
کمتر پدیده اجتماعی و ورزشی مانند فوتبال عدم قطعیت همراه با ابهام را دارد. بر خلاف بازیکنان فوتبال، لولهکشها، کشاورزان و نجاران، تمام عملکردشان در دستشان است. اگر لولهای نیاز به تعمیر پیدا کند، لوله کش بسته به میزان مهارتش یا میتواند آن را تعمیر کند یا نمیتواند؛ عملکرد او هم به راحتی قابل ارزیابی است؛ اما بازیکن فوتبال از همان سنین پایین، یاد میگیرد که نتیجه را بهطور قطع نمیتوان پیشبینی کرد. بخشی از این عدم قطعیت به خاطر گروهی بودن فوتبال و بخشی دیگر ناشی از عوامل خارجی است؛ مانند داور، وضعیت آب و هوا، شانس و...
این ابهام و رمزآلودگی فوتبال سبب شده که نویسنده آن را به متافیزیک ـ از نوع مذهبی یا خرافی ـ پیوند دهد. نویسنده برای اثبات مدعای خود، سراغ بازیکنان فوتبال میرود و ایمان آنها را به عنوان شاهد بیان میکند. به باور وی، نمیتوان برای ایمان یک دلیل مشخص یافت. ایمان چیزهایی را که با دلایل خاص و منطقی نمیتوان توضیحی برایشان یافت، توضیح میدهد و توجیه میکند.
ما زمانی ایمان را حس میکنیم که بازیکن میانی جوان میلان، کاکا، پیراهنی را که روی آن نوشته شده است «من متعلق به عیسی مسیح هستم» نشانمان میدهد و همراه دیگر بازیکنان دعا میخواند؛ یا زمانی که خاویر ایرورتا سرمربی دپورتیو، پس از آنکه تیمش آن نتیجه یک طرفه بازی رفت مقابل میلان را جبران کرد، متعهد شد پای پیاده حدود هفتاد کیلومتر برود تا به کلیسای سانتیاگو دکامپوستلا برسد.
تمام این مسائل دلایل خاص خودشان را دارند. کاکا تمامی استعداد، شهرت و بخت خود را ناشی از توجه مسیح میداند. ایرورتا میگوید: «چند سال پیش متوجه شدم که فوتبال چیزهای بسیاری به من بخشیده است. فهمیدم که هر قدر بیشتر ببخشم، بیشتر پاداش میگیرم... مذهب و ایمان شیوه من است؛ حتی پس از بازنشستگی هم این روش را ادامه میدهم. من تحت تأثیر خداوند قرار گرفتهام».
مانوئل واسکوئز مونتالبان، نویسنده مشهور کاتالان، فوتبال را تنها مذهب خلق شده هزاره سوم میداند. به باور او، با پایان دوران جنگ سرد، از رونق افتادن مکاتب ایدئولوژیک بزرگ و بحران مذهب در غرب خلأیی به وجود آمده بود که حالا با فوتبال پر شده است. فوتبال مذهبی پست مدرن و جهانی است که با نیازهای اقتصادی انسان مدرن هم هماهنگ است و کاملاً با تجارت و معامله سر و کار دارد.