اعتراض به کاربرد سیاسی مساجد
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
این مقاله به نگرانی از سیاسی شدن مساجد اشاره دارد. به اعتقاد بسیاری از هواداران جمهوری اسلامی، استفاده ابزاری از مسجدها و سیاسی کردن آنها نگران کننده است.متن
سایت BBC، 16/2/83
محمد علی ابطحی، معاون حقوقی و پارلمانی رییس جمهوری ایران، در یادداشتی به استفاده ابزاری از مساجد اعتراض کرده است. اعتراض به استفاده ابزاری محافظه کاران فاتح مجلس هفتم از مساجد، بازگشایی ماجرایی است که از ماهها پیش آغاز شد و در اول اسفند ماه به نتیجه رسید و به محافظهکاران امکان داد تا با وجود تعداد کم شرکت کنندگان در انتخابات، نشان دهند که با رأی مردم به مجلس راه یافتهاند. نکتهای که محمد علی ابطحی به عنوان «یک روحانی» به آن اشاره میکند هشداری است در این مورد که تعداد زیادی از روحانیون با استفاده از خانههای خدا در جهت مقاصد حزبی مخالفاند. ایشان تأکید کرده که یقین دارم در کنار من هزاران روحانی در قم، تهران، مشهد و اصفهان هستند که از حزبی کردن روحانیت افسوس میخورند و برای دین مردم که چنین آسیبپذیر میگردد، نگرانند. دو هفته پیش که منتخبان مجلس هفتم در جمع مسجدیهای تهران گرد آمدند و در آنجا راز مشارکت مساجد در گردآوری رأی برای «آبادگران» را شکافتاند و به تحسین متولیان مسجدها پرداختند، بیشتر نظرها به جملهای از غلامعلی حداد عادل، نماینده اول تهران در مجلس هفتم، متوجه گشت که گفته بود: شما [متولیان مسجدها] ما را از زیر آوار مجلس ششم بیرون کشیدید. مهمتر از آن جمله که با اعتراض اصلاحطلبان روبهرو شد این بود که محافظه کاران منتخب مجلس آینده اعلام داشتند که اساس جمع خود را در مسجدها و حسینیهها میگذارند. در همانجا منتخب اول تهران حتی از «حزب مساجد» هم سخن گفت.
استفاده از مساجد و اماکن مذهبی شیعه مانند تکیهها و حسینیهها در جهت فعالیتهای سیاسی، گرچه سابقهای طولانی در تاریخ ایران دارد، اما اوج آن در روزهای انقلاب ضدسلطنتی رخ داد که با اقامت آیتاللّه خمینی در نوفلو شاتو و دعوت وی از روحانیون و طلاب برای شرکت در انقلاب، جناح مذهبی صاحب مراکزی شد که همه گروههای سیاسی دیگر از آن محروم بودند. آیتاللّه خمینی در اعلامیهای که در خرداد سال 57 از نجف صادر کرد، از طلاب و روحانیون و علما خواست که به دانشجویان، روزنامهنگاران، وکلای دادگستری بپیوندند و به آنها هشدار داد که اگر همچنان جنت مکانی پیشه کنند و به مخالفان رژیم پادشاهی نپیوندند، دیر نیست که «از قافله عقب بمانند». در زمانی که این اعلامیه ملامتانگیز به تهران رسید، اعتصابهای کارگری و مؤسسات دولتی گسترده میشد، در شهرهای ایران زبانها گشوده شده بود، کتابها بیمجوز و سانسور منتشر میشد و دانشجویان و دانشآموزان محیطهای آموزشی را به محلهای گردهمایی و اعتراض تبدیل کرده بودند.
به گفته داریوش فروهر، وزیر کار در کابینه دولت موقت و کریم سنجابی، وزیر خارجه دولت موقت و آخرین رهبر جبهه ملی، پیش از تشکیل دولت نظامی وقتیکه رییس وقت ساواک آن دو تن را به دفتر شاه برد و پادشاه سابق ایران به سران جبهه ملی پیشنهاد ضمنی تشکیل کابینه و فعالیت سیاسی داد، دکتر سنجابی به او یادآور شد که «حکومت در بیست سال گذشته به ما و هیچ گروه سیاسی دیگری اجازه دایر کردن دفتری یک اتاقه هم نداد و گاهی به علت جمع شدن در یک میهمانی چند نفره، با هجوم مأموران روبهرو شدیم. حالا چگونه انتظار دارید که نسل تازه ما را بشناسند و دور ما جمع شوند و ما بتوانیم با گروهی که هزارها مسجد در اختیار دارد رقابت کنیم». واقعیت این سخن وقتی آشکار شد که خبر رسید مسجدها و تکیهها مانند دیگر مراکز برنامهریزی انقلاب و در مراحل آموزش جنگهای چریکی و شهری وارد صحنه شدهاند و در موارد اندکی گروههای غیرمذهبی هم به آنها راه یافتهاند.
با پیروزی انقلاب، مسجدها و مراکز مذهبی به سرعت به محل استقرار کمیتههای انقلابی مبدل شد و اولین فرمان جمعآوری اسلحه که روز ششم اسفند همان سال توسط رهبر جمهوری اسلامی صادر شد، مسجدها را محل جمعآوری سلاحهایی قرار داد که در روزهای انقلاب از مراکز نظامی خارج شده بود. مسجدها در هشت سال جنگ با عراق که دیگر دارای مرکزیتی شده بودند، به محل اعزام داوطلبان به جبههها، جمعآوری کمکهای مردمی و پس از آن به مرکز صدور کوپن و توزیع ارزاق و جمعآوری اطلاعات محلی از مخالفان نظام جدید تبدیل شدند. از همان زمان بود که روحانیون و مذهبیون سنتگرا نسبت به تغییر کاربرد مساجد هشدار دادند و همین موضوع مانع از آن شد که در کار تأسیس حزب جمهوری اسلامی هم به اندازهای که رهبران آن در نظر داشتند از مسجدها بهرهگیری شود. آنچه بر نگرانی مراجع تقلید و روحانیون عالی مقام میافزود، به هم خوردن شکل سنتی اداره مساجد و تکایا بود که در همیشه تاریخ به صورت مردمی و از طریق مراجعی تأسیس و اداره میشد که در مسائل مختلف دارای دیدگاههای متنوعی بودند و بعضی هر نوع عمل سیاسی را خلاف دیانت میدانستند. امامان جماعت و متولیان مساجد از یک سو به مردم محل و از سوی دیگر به مراجع تقلیدی که آنها را منصوب کرده بودند پاسخگو بودند و همین مانع از آن میشد که همه آنهابه حزب و گروه مشخصی وابسته و متعهد شوند. مساجد که همانند جامعه وعاظ و 200 ستاد نماز جمعه، در دهه اول انقلاب دارای شورا و ستادهای هماهنگی متمرکزی شدند که حرکتهای آنان به ویژه خطبههای نمازهای جماعت را با اهداف کلی نظام همسو میکرد؛ گرچه از همان ابتدا با محافظه کاران پیوند نزدیک داشتند اما میکوشیدند تا مستقل شوند.
همزمان با انتخابات مجلس ششم، اکبر هاشمی رفسنجانی که نامزد نمایندگی از تهران شده بود، گفت: «اصلاح طلبان نیروی مساجد را به حساب نیاوردند که اگر از هر یک از آنها صد نفر کفنپوش به خیابانها برود، اصلاحطلبان و هیچ نیروی دیگری توان مقاومت در برابر آنها را نخواهند داشت». این بار حتی پیش از آنکه محافظه کاران منتخب مجلس هفتم اعلام دارند که آراء هر چند مختصر خود را از کدام راهبرد وبرنامهریزی به دست آوردهاند، روزنامه کیهان با نقل قول از فردی مطلع نوشت: «صندوقهای آرا که در مدارس قرار داشتند، به اندازه آن شعبهها که در مسجدها بودند رأی جلب نکردهاند».
ناظران سیاسی معتقدند اگرچه تأسیس حزب مسجد ــ چنانکه محافظهکاران نوید دادهاند ــ و افشای کمکهای شهرداری تهران به مسجدهای خاص برای یکدست کردن حاکمیت و شکل دادن به مجلس آینده مفید بوده است، اما از نگاه کلی برای حافظان نظام، نگران کننده خواهد بود. به اعتقاد بسیاری از هواداران جمهوری اسلامی، قرار گرفتن مسجدها در اختیار یک جناح سیاسی و «استفاده ابزاری از آنها»، علاوه بر اینکه مسجدها را از وظیفه اصلی خود به عنوان عبادتگاه دور میکند، در راه وظیفه ثانی آنها در حفظ نظام دینی هم خللی وارد میآورد.
اشاره
1. نگرانی بیبیسی از تغییر کاربری مسجدها و سیاسی شدن آنها بسیار جالب و شنیدنی است. از بعد سیاسی مسئله که نگاه کنیم به یاد جمله حضرت امام میافتیم که میفرمودند: هرگاه بنگاههای تبلیغاتی غربی، مانند بیبیسی و سیانان و...، از چیزی تعریف کنند معلوم میشود اشکالی در آن است، و هرگاه به چیزی حمله کنند معلوم میشود که راه درستی انتخاب شده است. هنگامی که کارکردهای سیاسی مسجد را مرور کنیم متوجه میشویم منشأ نگرانی بیبی سی چیست: «مسجدها پایگاه شکلگیری انقلاب اسلامی و مبارزات ضدسلطنتی و ضداستعماری بودند؛ با پیروزی انقلاب، مسجدها و مراکز مذهبی به سرعت به محل استقرار کمیتههای انقلابی مبدل شدند و در هشت سال جنگ با عراق، مسجدها که دیگر دارای مرکزیتی شده بودند، به محل اعزام داوطلبان به جبههها، جمعآوری کمکهای مردمی و... تبدیل شدند» و به گفته آقای رفسنجانی «اصلاحطلبان نیروی مساجد را به حساب نیاوردند که اگر از هر یک از آنها صد نفر کفنپوش به خیابانها برود، اصلاحطلبان و هیچ نیروی دیگری توان مقاومت در برابر آنها را نخواهند داشت». در یک نگاه کلی، مسجدها هم پایگاه ایجاد انقلاب بودند و هم پایگاه حفظ آن در برابر دشمن درونی و دشمن بیرونی و این موضوع برای آینده نگران کننده است! یعنی مسجد یک پتانسیل قوی برای حفظ نظام جمهوری اسلامی است و همین امر موجب یأس دشمنان آن میشود. ازاینرو، تلاش میکنند تا در کارکرد سیاسی آن تصرف کنند و آن را کمرنگ نمایند یا به کلی از میان ببرند. برای این کار به هر قشری متوسل میشوند، از روشنفکران سکولار تا دستهای از مذهبیون سنتی که تفسیری فردگرایانه و سکولار از دین دارند و معتقد به جدایی دیانت از سیاست هستند.
2. در عین حال، باید مراقب بود که میان دفاع از اصل انقلاب و نظام و رهبری و دفاع از یک جریان سیاسی در برابر جریان سیاسی دیگر که هر دو به انقلاب و نظام و رهبری اعتقاد دارند خلط نشود. بهرهبرداری از مسجدها به نفع یک جریان یا حزب سیاسی، البته خطرناک است. چنانکه غیرسیاسی کردن مسجدها نیز خطرساز است.
محمد علی ابطحی، معاون حقوقی و پارلمانی رییس جمهوری ایران، در یادداشتی به استفاده ابزاری از مساجد اعتراض کرده است. اعتراض به استفاده ابزاری محافظه کاران فاتح مجلس هفتم از مساجد، بازگشایی ماجرایی است که از ماهها پیش آغاز شد و در اول اسفند ماه به نتیجه رسید و به محافظهکاران امکان داد تا با وجود تعداد کم شرکت کنندگان در انتخابات، نشان دهند که با رأی مردم به مجلس راه یافتهاند. نکتهای که محمد علی ابطحی به عنوان «یک روحانی» به آن اشاره میکند هشداری است در این مورد که تعداد زیادی از روحانیون با استفاده از خانههای خدا در جهت مقاصد حزبی مخالفاند. ایشان تأکید کرده که یقین دارم در کنار من هزاران روحانی در قم، تهران، مشهد و اصفهان هستند که از حزبی کردن روحانیت افسوس میخورند و برای دین مردم که چنین آسیبپذیر میگردد، نگرانند. دو هفته پیش که منتخبان مجلس هفتم در جمع مسجدیهای تهران گرد آمدند و در آنجا راز مشارکت مساجد در گردآوری رأی برای «آبادگران» را شکافتاند و به تحسین متولیان مسجدها پرداختند، بیشتر نظرها به جملهای از غلامعلی حداد عادل، نماینده اول تهران در مجلس هفتم، متوجه گشت که گفته بود: شما [متولیان مسجدها] ما را از زیر آوار مجلس ششم بیرون کشیدید. مهمتر از آن جمله که با اعتراض اصلاحطلبان روبهرو شد این بود که محافظه کاران منتخب مجلس آینده اعلام داشتند که اساس جمع خود را در مسجدها و حسینیهها میگذارند. در همانجا منتخب اول تهران حتی از «حزب مساجد» هم سخن گفت.
استفاده از مساجد و اماکن مذهبی شیعه مانند تکیهها و حسینیهها در جهت فعالیتهای سیاسی، گرچه سابقهای طولانی در تاریخ ایران دارد، اما اوج آن در روزهای انقلاب ضدسلطنتی رخ داد که با اقامت آیتاللّه خمینی در نوفلو شاتو و دعوت وی از روحانیون و طلاب برای شرکت در انقلاب، جناح مذهبی صاحب مراکزی شد که همه گروههای سیاسی دیگر از آن محروم بودند. آیتاللّه خمینی در اعلامیهای که در خرداد سال 57 از نجف صادر کرد، از طلاب و روحانیون و علما خواست که به دانشجویان، روزنامهنگاران، وکلای دادگستری بپیوندند و به آنها هشدار داد که اگر همچنان جنت مکانی پیشه کنند و به مخالفان رژیم پادشاهی نپیوندند، دیر نیست که «از قافله عقب بمانند». در زمانی که این اعلامیه ملامتانگیز به تهران رسید، اعتصابهای کارگری و مؤسسات دولتی گسترده میشد، در شهرهای ایران زبانها گشوده شده بود، کتابها بیمجوز و سانسور منتشر میشد و دانشجویان و دانشآموزان محیطهای آموزشی را به محلهای گردهمایی و اعتراض تبدیل کرده بودند.
به گفته داریوش فروهر، وزیر کار در کابینه دولت موقت و کریم سنجابی، وزیر خارجه دولت موقت و آخرین رهبر جبهه ملی، پیش از تشکیل دولت نظامی وقتیکه رییس وقت ساواک آن دو تن را به دفتر شاه برد و پادشاه سابق ایران به سران جبهه ملی پیشنهاد ضمنی تشکیل کابینه و فعالیت سیاسی داد، دکتر سنجابی به او یادآور شد که «حکومت در بیست سال گذشته به ما و هیچ گروه سیاسی دیگری اجازه دایر کردن دفتری یک اتاقه هم نداد و گاهی به علت جمع شدن در یک میهمانی چند نفره، با هجوم مأموران روبهرو شدیم. حالا چگونه انتظار دارید که نسل تازه ما را بشناسند و دور ما جمع شوند و ما بتوانیم با گروهی که هزارها مسجد در اختیار دارد رقابت کنیم». واقعیت این سخن وقتی آشکار شد که خبر رسید مسجدها و تکیهها مانند دیگر مراکز برنامهریزی انقلاب و در مراحل آموزش جنگهای چریکی و شهری وارد صحنه شدهاند و در موارد اندکی گروههای غیرمذهبی هم به آنها راه یافتهاند.
با پیروزی انقلاب، مسجدها و مراکز مذهبی به سرعت به محل استقرار کمیتههای انقلابی مبدل شد و اولین فرمان جمعآوری اسلحه که روز ششم اسفند همان سال توسط رهبر جمهوری اسلامی صادر شد، مسجدها را محل جمعآوری سلاحهایی قرار داد که در روزهای انقلاب از مراکز نظامی خارج شده بود. مسجدها در هشت سال جنگ با عراق که دیگر دارای مرکزیتی شده بودند، به محل اعزام داوطلبان به جبههها، جمعآوری کمکهای مردمی و پس از آن به مرکز صدور کوپن و توزیع ارزاق و جمعآوری اطلاعات محلی از مخالفان نظام جدید تبدیل شدند. از همان زمان بود که روحانیون و مذهبیون سنتگرا نسبت به تغییر کاربرد مساجد هشدار دادند و همین موضوع مانع از آن شد که در کار تأسیس حزب جمهوری اسلامی هم به اندازهای که رهبران آن در نظر داشتند از مسجدها بهرهگیری شود. آنچه بر نگرانی مراجع تقلید و روحانیون عالی مقام میافزود، به هم خوردن شکل سنتی اداره مساجد و تکایا بود که در همیشه تاریخ به صورت مردمی و از طریق مراجعی تأسیس و اداره میشد که در مسائل مختلف دارای دیدگاههای متنوعی بودند و بعضی هر نوع عمل سیاسی را خلاف دیانت میدانستند. امامان جماعت و متولیان مساجد از یک سو به مردم محل و از سوی دیگر به مراجع تقلیدی که آنها را منصوب کرده بودند پاسخگو بودند و همین مانع از آن میشد که همه آنهابه حزب و گروه مشخصی وابسته و متعهد شوند. مساجد که همانند جامعه وعاظ و 200 ستاد نماز جمعه، در دهه اول انقلاب دارای شورا و ستادهای هماهنگی متمرکزی شدند که حرکتهای آنان به ویژه خطبههای نمازهای جماعت را با اهداف کلی نظام همسو میکرد؛ گرچه از همان ابتدا با محافظه کاران پیوند نزدیک داشتند اما میکوشیدند تا مستقل شوند.
همزمان با انتخابات مجلس ششم، اکبر هاشمی رفسنجانی که نامزد نمایندگی از تهران شده بود، گفت: «اصلاح طلبان نیروی مساجد را به حساب نیاوردند که اگر از هر یک از آنها صد نفر کفنپوش به خیابانها برود، اصلاحطلبان و هیچ نیروی دیگری توان مقاومت در برابر آنها را نخواهند داشت». این بار حتی پیش از آنکه محافظه کاران منتخب مجلس هفتم اعلام دارند که آراء هر چند مختصر خود را از کدام راهبرد وبرنامهریزی به دست آوردهاند، روزنامه کیهان با نقل قول از فردی مطلع نوشت: «صندوقهای آرا که در مدارس قرار داشتند، به اندازه آن شعبهها که در مسجدها بودند رأی جلب نکردهاند».
ناظران سیاسی معتقدند اگرچه تأسیس حزب مسجد ــ چنانکه محافظهکاران نوید دادهاند ــ و افشای کمکهای شهرداری تهران به مسجدهای خاص برای یکدست کردن حاکمیت و شکل دادن به مجلس آینده مفید بوده است، اما از نگاه کلی برای حافظان نظام، نگران کننده خواهد بود. به اعتقاد بسیاری از هواداران جمهوری اسلامی، قرار گرفتن مسجدها در اختیار یک جناح سیاسی و «استفاده ابزاری از آنها»، علاوه بر اینکه مسجدها را از وظیفه اصلی خود به عنوان عبادتگاه دور میکند، در راه وظیفه ثانی آنها در حفظ نظام دینی هم خللی وارد میآورد.
اشاره
1. نگرانی بیبیسی از تغییر کاربری مسجدها و سیاسی شدن آنها بسیار جالب و شنیدنی است. از بعد سیاسی مسئله که نگاه کنیم به یاد جمله حضرت امام میافتیم که میفرمودند: هرگاه بنگاههای تبلیغاتی غربی، مانند بیبیسی و سیانان و...، از چیزی تعریف کنند معلوم میشود اشکالی در آن است، و هرگاه به چیزی حمله کنند معلوم میشود که راه درستی انتخاب شده است. هنگامی که کارکردهای سیاسی مسجد را مرور کنیم متوجه میشویم منشأ نگرانی بیبی سی چیست: «مسجدها پایگاه شکلگیری انقلاب اسلامی و مبارزات ضدسلطنتی و ضداستعماری بودند؛ با پیروزی انقلاب، مسجدها و مراکز مذهبی به سرعت به محل استقرار کمیتههای انقلابی مبدل شدند و در هشت سال جنگ با عراق، مسجدها که دیگر دارای مرکزیتی شده بودند، به محل اعزام داوطلبان به جبههها، جمعآوری کمکهای مردمی و... تبدیل شدند» و به گفته آقای رفسنجانی «اصلاحطلبان نیروی مساجد را به حساب نیاوردند که اگر از هر یک از آنها صد نفر کفنپوش به خیابانها برود، اصلاحطلبان و هیچ نیروی دیگری توان مقاومت در برابر آنها را نخواهند داشت». در یک نگاه کلی، مسجدها هم پایگاه ایجاد انقلاب بودند و هم پایگاه حفظ آن در برابر دشمن درونی و دشمن بیرونی و این موضوع برای آینده نگران کننده است! یعنی مسجد یک پتانسیل قوی برای حفظ نظام جمهوری اسلامی است و همین امر موجب یأس دشمنان آن میشود. ازاینرو، تلاش میکنند تا در کارکرد سیاسی آن تصرف کنند و آن را کمرنگ نمایند یا به کلی از میان ببرند. برای این کار به هر قشری متوسل میشوند، از روشنفکران سکولار تا دستهای از مذهبیون سنتی که تفسیری فردگرایانه و سکولار از دین دارند و معتقد به جدایی دیانت از سیاست هستند.
2. در عین حال، باید مراقب بود که میان دفاع از اصل انقلاب و نظام و رهبری و دفاع از یک جریان سیاسی در برابر جریان سیاسی دیگر که هر دو به انقلاب و نظام و رهبری اعتقاد دارند خلط نشود. بهرهبرداری از مسجدها به نفع یک جریان یا حزب سیاسی، البته خطرناک است. چنانکه غیرسیاسی کردن مسجدها نیز خطرساز است.