نویسندگان:
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

مردم‏سالاری، 23/10/82
در این نوشتار به تعریف روشن‏فکر و عملکرد روشن‏فکران پرداخته شده است. حقیقت روشن‏فکری به منطقه و اوضاع اجتماعی ـ سیاسی خاصی، مثلاً غرب، وابسته نیست. همچنین، لفظ فارسی روشن‏فکری یا فرانسوی آن متضمن هیچ مدحی نیست. روشن‏فکری محصول تاریخ جدید غربی است؛ زیرا روشن‏فکر کسی است که با اصل جدایی سیاست از دیانت، خرد را جای وحی نشانده است. وجه مشترک طوایف مختلف روشن‏فکران، داشتن ایدئولوژی است؛ زیرا روشن‏فکر در سودای قدرت است و کاری به علم و عمل ندارد. ایدئولوژی مجموعه احکام و دستورالعمل‏های سیاسی برخاسته از فهم بشر است و روشن‏فکر نمی‏تواند بدون یک ایدئولوژی باشد. با توجه به مبنای روشن‏فکری، یعنی نشاندن خرد بشری به جای دیانت، نمی‏توان از جمع روشن‏فکری با دین‏داری سخن گفت و ازاین‏رو، امروزه به کاربری مسامحه‏آمیز «روشن‏فکری»، مایه سوءتفاهم‏هایی شده است. اما، روشن‏فکران ما از صد سال پیش به این طرف، به تقلید و پیروی از این خرد پرداخته‏اند و حتی در عقل و خردِ ایدئولوژی‏های اروپایی سهیم نشدند، بلکه آن را مطلق انگاشته‏اند. روشن‏فکر ایرانی از ابتدا عبارت بوده است از: «تعلق به بعضی عادات و فروع که از غرب آمده و جای شریعت را گرفته است». روشن‏فکر کنونی نه مظهر مبارزه طبقاتی است و نه حقیقت تعصب‏های قومی را باز می‏گوید. او حتی وقتی از آزادی‏های دموکراتیک سخن می‏گوید، به آرزوهای روشن‏فکری خود مشغول است، آقای آل احمد هم اینها را حس کرده بود. نزاع‏های امروز هم برای آزادی نیست، بلکه بر سر قدرت است. آل احمد به هر جا رفت، این قدرت‏طلبی یا تسلیم به قدرت را در روشن‏فکری ایرانی دید. البته، او که یک روشن‏فکر بود، با روشن‏فکر مبارزه نکرد، بلکه از وضع روشن‏فکری خودمانی ناراضی بود و این مقدار را نیز نباید ناچیز انگاشت.

تبلیغات