آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

آفتاب، ش 30
نویسنده در این نوشتار پس از بررسی نظریات مختلف در باب عصری‏سازی دین، به تبیین دیدگاه خود در این زمینه می‏پردازد. سه نظریه در جهان مدرن درباره جایگاه دین در عصر جدید به وجود آمد: اول، نظریه نوارتودوکس یا احیای بازگشت به منابع اولیه است، مانند کاری که سید جمال و بعدها سید قطب انجام داده است. فرجام این حرکت، ظهور بنیادگرایی الاهی است که نمی‏تواند تعامل سازنده‏ای با جهان مدرن داشته باشد. دوم، نظریه تحلیل‏گرایی یا دین‏داری سکولار است که بولتمان، نظریه‏پرداز برجسته آن است؛ یعنی سازگار کردن دین با تجدد و لذا، کنار نهادن عناصری از دین که با مدرنیته نمی‏سازد. سوم، نظریه دینی لیبرال که در آثار افرادی مانند شلایرماخر و تیلیخ منعکس است؛ یعنی با روشی پدیدارشناسانه به کشف دوباره تجربه دینی بنیان‏گذاران ادیان می‏پردازند و از دین، جز راهنمایی به این تجربه، نباید انتظار داشت. در بقیه مسائل، باید از علم و عقل بشری کمک گرفت.
سنت‏گرایان در مواجهه با مشکلاتی که در جریان اجرای احکام شریعت در زمان حاضر با آنها روبه‏رو می‏شوند، به دو گروه تقسیم می‏شوند: یک دسته تأکید می‏کنند که احکام قرآن و پیامبر، برای همیشه معتبرند و دسته دوم با تکیه بر عنصر اجتهاد، بر پویایی و تحول‏پذیری احکام فقهی تأکید دارند. اکنون با پذیرش لزوم تغییر و اصلاح دین یا نو کردن آن، چه چیزی تغییر می‏یابد یا روش‏های پیشنهادی برای اصلاح دین چیست؟
تحلیل‏گرایان سکولار معتقدند که تغییر در فهم دین، تحت تأثیر دانش عصر صورت می‏گیرد. اینان دین را قدسی و معرفت، دین را بشری می‏دانند و لذا، دین را ثابت و معرفت دینی را متغیر و وابسته به تغییر دانش‏های بشری می‏شمارند. نظریه اجتهاد هم، در ضوابط سنتی با مشکلات جدی روبه‏روست؛ زیرا مجتهد نمی‏تواند از احکام اصلی و اولیه خارج شود.
نگارنده سپس به این پرسش می‏پردازند که آیا تعالیم اسلام از چنان قابلیت تحول و تغییری برخوردارند که در هر زمان و مکان و همراه با تغییر شرایط زندگی، کارکردهای اصلی خود را در هدایت فکری و عملی انسان‏ها حفظ کند؟
ایشان با ارائه نظریه استقلال دین از شریعت به عنوان مبنایی برای عصری کردن احکام، به تعریف دین، هدف و روش تبلیغ دین و عمده‏ترین اصول و ارزش‏های دینی که عبارت‏اند از: عقل‏گرایی، حقیقت‏طلبی، ارزش و حق زندگی، آزادی، ارزش و کرامت انسان، حق برابری انسان‏ها و سنت تجدید حیات، می‏پردازد و می‏نویسند: هرچند شریعت به دین وابسته است، ولی دین مستقل از شریعت است.

تبلیغات