مختصات دنیای آینده
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
ایران، 10 و 11/9/82
این نوشته که بر اساس تفکرات آلوین تافلر و مانوئل کاستلز شکل گرفته است، تلاش میکند تصویری روشن از قرن بیستویکم ارائه کند و تغییرات ایجاد شده در چهار دهه پایانی قرن بیستم را معیار این تحلیل قرار دهد.
مهمترین تحولات ایجاد شده در اواخر دهه 1960 و اوایل 1970 عبارتاند از:
انقلاب تکنولوژی اطلاعات؛ بحرانهای اقتصادی سرمایهداری و دولتسالاری و تجدید ساختار آنها، و شکوفایی جنبشهای اجتماعی ـ فرهنگی، همچون آزادیخواهی، حقوقبشر، فمینیسم. این سه تحول به ایجاد نوعی فرهنگ مجازی منجر شد که امروزه مبنای تمام کنشها و نهادهای اجتماعی در سراسر جهان است. تکنولوژی اطلاعات، به تمرکززدایی از تصمیمگیریها و ایجاد سیستم جدید سرمایهداری انجامید. جامعه وقتی تازه میشود که در سه حوزه روابط تولید، روابط قدرت و روابط تجربه، دگرگونی ایجاد شده باشد. و هر سه مورد در پایان قرن بیستم محقق شده است. روابط تولید، بر اساس سرمایهداری اطلاعاتی شکل گرفته است. بهرهوری و توان رقابت، جزء فرآیندهای این سرمایهداری جدید و ناشی از نوآوری و انعطافپذیری است.
در حوزه روابط قدرت مهمترین تغییر، بحران دولت ـ ملت به مثابه یک هویت مستقل است که اقتدار و مشروعیت دولت را زیر سؤال برده است. دولتها از قدرت تهی میشوند و قدرت واقعی به شبکههای مبادله اطلاعات و به کارگیری ماهرانه نمادها منتقل میشود. فرهنگ، منبع قدرت میشود و قدرت، منشأ سرمایه و این زیربنای سلسله مراتب اجتماعی عصر اطلاعات است. در روابط تجربه، بحران اصلی، پیرامون پدرسالاری دور میزند که ریشه در بازتعریف عمیق خانواده و روابط زن و مرد، جنسیت و شخصیت، دارد. آینده خانواده مطمئن نیست؛ ولی پدرسالاری تحت حمایت دولتهای اقتدارگرا و بنیادگرایی دینی امکان حیات مییابد. گرایش به سوی نابودی زمان، به دستتکنولوژی، گردش سرمایه، ارتباط الکترونیکی از طریق جریانهای مبادلات، توالی را از جامعه میزداید، تاریخ را در فرهنگ امور گذرا محو میکند، روابط اجتماعی را بیروح میسازد و فرهنگ مجازی واقعی ایجاد میشود. در فرهنگ مجازی، صورتبندی زمانی و مکانی نقشی حیاتی ندارد. البته، در فرهنگ مجازی و در گستره جغرافیای سیاسی، دولت ـ ملتها به ایفای نقش خود ادامه میدهند؛ ولی استقلال آنها تغییر میکند و در شبکهای چندسویه با هم متحد خواهند شد. سردرگمی آگاهانه، ویژگی قرن بیستویکم است. این قرن تاریک نیست؛ ولی همه نعمات انقلاب تکنولوژیک را نیز به مردم نخواهد داد. وعده عصر اطلاعات، آزادسازی ظرفیت تولید بیسابقه دولت توسط قدرت ذهن است: من میاندیشم، پس تولید میکنم.
این نوشته که بر اساس تفکرات آلوین تافلر و مانوئل کاستلز شکل گرفته است، تلاش میکند تصویری روشن از قرن بیستویکم ارائه کند و تغییرات ایجاد شده در چهار دهه پایانی قرن بیستم را معیار این تحلیل قرار دهد.
مهمترین تحولات ایجاد شده در اواخر دهه 1960 و اوایل 1970 عبارتاند از:
انقلاب تکنولوژی اطلاعات؛ بحرانهای اقتصادی سرمایهداری و دولتسالاری و تجدید ساختار آنها، و شکوفایی جنبشهای اجتماعی ـ فرهنگی، همچون آزادیخواهی، حقوقبشر، فمینیسم. این سه تحول به ایجاد نوعی فرهنگ مجازی منجر شد که امروزه مبنای تمام کنشها و نهادهای اجتماعی در سراسر جهان است. تکنولوژی اطلاعات، به تمرکززدایی از تصمیمگیریها و ایجاد سیستم جدید سرمایهداری انجامید. جامعه وقتی تازه میشود که در سه حوزه روابط تولید، روابط قدرت و روابط تجربه، دگرگونی ایجاد شده باشد. و هر سه مورد در پایان قرن بیستم محقق شده است. روابط تولید، بر اساس سرمایهداری اطلاعاتی شکل گرفته است. بهرهوری و توان رقابت، جزء فرآیندهای این سرمایهداری جدید و ناشی از نوآوری و انعطافپذیری است.
در حوزه روابط قدرت مهمترین تغییر، بحران دولت ـ ملت به مثابه یک هویت مستقل است که اقتدار و مشروعیت دولت را زیر سؤال برده است. دولتها از قدرت تهی میشوند و قدرت واقعی به شبکههای مبادله اطلاعات و به کارگیری ماهرانه نمادها منتقل میشود. فرهنگ، منبع قدرت میشود و قدرت، منشأ سرمایه و این زیربنای سلسله مراتب اجتماعی عصر اطلاعات است. در روابط تجربه، بحران اصلی، پیرامون پدرسالاری دور میزند که ریشه در بازتعریف عمیق خانواده و روابط زن و مرد، جنسیت و شخصیت، دارد. آینده خانواده مطمئن نیست؛ ولی پدرسالاری تحت حمایت دولتهای اقتدارگرا و بنیادگرایی دینی امکان حیات مییابد. گرایش به سوی نابودی زمان، به دستتکنولوژی، گردش سرمایه، ارتباط الکترونیکی از طریق جریانهای مبادلات، توالی را از جامعه میزداید، تاریخ را در فرهنگ امور گذرا محو میکند، روابط اجتماعی را بیروح میسازد و فرهنگ مجازی واقعی ایجاد میشود. در فرهنگ مجازی، صورتبندی زمانی و مکانی نقشی حیاتی ندارد. البته، در فرهنگ مجازی و در گستره جغرافیای سیاسی، دولت ـ ملتها به ایفای نقش خود ادامه میدهند؛ ولی استقلال آنها تغییر میکند و در شبکهای چندسویه با هم متحد خواهند شد. سردرگمی آگاهانه، ویژگی قرن بیستویکم است. این قرن تاریک نیست؛ ولی همه نعمات انقلاب تکنولوژیک را نیز به مردم نخواهد داد. وعده عصر اطلاعات، آزادسازی ظرفیت تولید بیسابقه دولت توسط قدرت ذهن است: من میاندیشم، پس تولید میکنم.