نویسندگان:
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

یاس نو ، 3 و 6/9/82
بحث روشن‏فکری از زمان‏های گذشته بودهت و هست که نمونه آن در گذشته، قانون اساسی مشروطیت است. اما با تعدیلی که در برخورد سنت و مدرنیته در آن موقع به وجود آمد، روشن‏فکری زیر سؤال رفت. یک دلیل شکست خوردن ما تفاوت تاریخی غرب با کشور ماست و دلیل دیگر، ناتوانی در پیاده کردن تمام زیرمجموعه‏های مدرنیته در ایران است. درهرحال، اکنون، روشن‏فکری یک مفهوم جهانی است با یک سلسله برداشت‏هایی که هر جامعه از آن می‏نماید. با یک نگاه کلی، می‏توان رسالت روشن‏فکر را، نقد خردورزانه وضع موجود، روشن کردن کاستی‏های آن و آگاه کردن جامعه دانست. رابطه روشن‏فکری و قدرت از اینجا به دست می‏آید که اگر روشن‏فکری که سعی در نمایان کردن کاستی‏ها و افراط و تفریط‏های قدرت دارد، این خود، جزئی از قدرت شود، دیگر نمی‏تواند رسالت قبلی خود را انجام دهد.
روشن‏فکران غرب و خاورمیانه به دو دلیل از ما پیشروترند: بررسی مفهوم میراث‏های فرهنگی و تحلیل برخورد این میراث‏ها با مدرنیته به صورتی عمیق و مهاجرت روشن‏فکران فلسطینی ـ لبنانی به غرب برای رواج گفتمانِ معرفتیِ تازه‏ای در این زمینه. در ایران به دو دلیل محدودیت موضوع بحث‏ها و اصالت بخشیدن به گذشته‏ای غیرمرتبط با زمان حال، از فهم کاستی‏ها و معضلات درونی جامعه بازمانده‏ایم. ولی روشن‏فکر ایرانی، تدریجا در پی آن است تا خود را با جدیدترین دستاوردهای اندیشه و فرهنگ جهانی آشنا کند. در پاسخ به نقدی که به برخی از روشن‏فکران ما وارد می‏کنند، با این عنوان که «مسائلی که روشن‏فکری سکولار (عرفی‏گرا) در ایران مطرح می‏کند، در واقع مسائل ایرانی نیست» می‏توان گفت که نیاز مبرم ایرانی آشنایی با اندیشمندان غربی است تا بتواند گفتمان خود را در اثر برخورد با تجربه جدید، شکل تازه بدهد و بارورتر کند. امروزه، روشن‏فکران، طیف وسیعی هستند و نباید تصور یک جریان یک‏پارچه از آن داشته باشیم؛ بلکه با ظهور تکنولوژی، امکان دست‏یابی به مخازن اطلاعاتی برای اکثریت فراهم شده است و روشن‏فکری را منتشر کرده است و شاید به اعتباری می‏توان گفت مفهوم پایان یافتن روشن‏فکری در همین نکته نهفته است و روشن‏فکر، دیگر، موجود نخبه‏ای نیست.

تبلیغات