آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

هم‏بستگی، 15/8/82
در تعریف شرق و غرب نمی‏توان به درستی جوهری برای شرق و غرب قایل شد و با تعریف‏های جداگانه آنها را از هم متمایز کرد. جریاناتی که علاقه دارند به بحث تفاوت میان شرق و غرب دامن زنند، می‏خواهند این مفهوم را در اذهان جا بیندازند که ما بدون آنکه متوجه باشیم، خودمان را تغییر می‏دهیم و دچار غرب‏زدگی می‏شویم؛ درصورتی‏که شرق و غرب تنها از لحاظ جغرافیایی متفاوت‏اند. ما باید به دنبال این باشیم که اگر غرب با ما تفاوت دارد آنها را بیابیم و آنچه را به درد ما می‏خورد اخذ کنیم. ما باید در برخورد با غرب این سه مرحله را طی کنیم: غرب‏پژوهی؛ تأکید روی مشترکات مفید و برخورد منطقی با دستاوردهای مدرنیته. درست اقتباس کردن و درک مدرنیته فرایندی است که امروزه همه با آن مواجه هستند و ما نمی‏توانیم به بهانه تفاوت ماهیت، کل غرب را رد کنیم و خود را از پیشرفت‏های دنیای مدرن و دستاوردهای آن بی‏نیاز نشان دهیم. کل فرهنگ‏ها دارای قالبی بسته نیستند و از همدیگر تأثیر می‏پذیرند و نمی‏توان آنها را از هم مجزا کرد. در رابطه شرق و غرب بحثی «تهاجم فرهنگی» مطرح است که ما را از عقل فرهنگی محروم می‏نماید.
اگر برخورد فرهنگی وجود نداشته باشد فرهنگ‏ها با رکود مواجه می‏شوند. اولین بار احمد فردید بحث غرب‏زدگی را مطرح کرد و به دنبال او هوادارانش. اما آنها نه تنها هیچ دستاورد مثبتی برای جامعه نداشتند؛ بلکه می‏خواستند روش‏های غیرانسانی و دموکراتیک را در جامعه رسوخ دهند در مقابل او شریعتی معتقد بود که هر آنچه از غرب می‏آید، باید شکافته و تحلیل شود تا ببینیم چه عناصر مفید و خوبی دارند در پایان اشاره می‏شود که ما باید موقعیت امروزمان و راهکارهای آینده‏مان را مشخص کنیم.

تبلیغات