جنبش نرم افزاری، نیاز امروز جامعه ما
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
آقای ابوطالبی ضمن اشارهای به فاصله میان کشورهای شمال و جنوب در امر تحقیقات، به ضرورت توجه به رشد علمی و اولویت دادن به امر تحقیق در توسعه کشور میپردازند. به نظر ایشان در جمهوری اسلامی، گفتمان ترقی در هر دورهای، از وجهی مورد توجه قرار گرفته است. اینک، برای حل مشکلات جمهوری اسلامی چارهای جز روی آوردن به جنبش نرمافزاری، به عنوان وجه اصلی گفتمان ترقی وجود ندارد.متن
سیاست روز، 5/8/82
گفتمان ترقی یکی از گفتمانهای غالب در یکصد سال اخیر جامعه ما بوده است. در چند دهه اخیر، امام رحمهالله این گفتمان را در چارچوب اسلام و رویکرد به هویت دینی تعریف کردهاند. راهحلی که برای توسعه و ترقی کشور پیشبینی میکردند و پیشنهاد میدادند این بود که صرف رشد و توسعه علمی کشور کارگشا نیست و ما نیاز به یک بستر مناسب داریم که در صورت فراهم شدن آن، رشد و توسعه علمی معنا پیدا میکند. علم بدون جهت، به جای منتهی شدن به یک تمدن انسانی سازنده و بالنده میتواند مخرب باشد. بنابراین امام در مسیر بحث گفتمان ترقی، گفتمان جمهوری اسلامی را مطرح کردند و پیوند میان دین و دنیا، دیانت و سیاست و دنیا و آخرت را شرط لازم برای هر نوع رشد و توسعه قرار دادند. در واقع نظر امام این بود که تا کشوری مستقل و متوجه به اهداف آرمانی روشن و دینی و معنویاش نباشد، هر حرکت و تلاشی میتواند بیثمر بماند.
پس از خاتمه جنگ، ما در مسیر گفتمان ترقی و توسعه، قرائتهای جدیدی را از سوی گروهی از اندیشمندان و صاحبنظران کشور شاهد بودیم. یکی از این موارد «گفتمان توسعه اقتصادی کشور یا گفتمان سازندگی» بود و در چند سال اخیر، گفتمان توسعه سیاسی بازقرائت دیگر از گفتمان ترقی و توسعه بود. نگاهی به نتایج حاصل از این دکترینها و نظریات نشان میدهد که ما در برخی زمینهها پیشرفتهایی داشتهایم؛ اما نتایج مورد انتظار را به دست نیاوردهایم.
نقطه عطفی که در چند سال اخیر شاهد آن هستیم، بحث جدیدی است که توسط رهبری نظام مطرح شده و آن بحث جنبش نرمافزاری است. تعین صحیح و قابل قبول گفتمان ترقی در زمانه ما جنبش نرمافزاری و به معنای دیگر جنبش تحقیقات علمی است. من بیمناسبت نمیدانم که با اقتباس از نظر معظمله مشخصات این جنبش نرمافزاری را خدمتتان مرور کنم.
اولاً پژوهش و تحقیق، نقطه کانونی این نهضت و حرکت است. ما اگر علم نداشته باشیم اقتصاد، سیاست مستقل و مدیریت صحیح نخواهیم داشت و کلیه امور اجتماعی ما رو به قهقرا خواهد رفت. از مشخصههای گفتمان جنبش نرمافزاری، نواندیشی علمی در همه سطوح جامعه، اعم از حوزه و دانشگاه است. ما نباید بپنداریم که تولید علم مساوی با انتقال آن است. تحجر میتواند یک بلای جدی برای محیطهای علمی و دانشگاهی ما باشد. در بادی امر به نظر میرسد که تحجر فقط آفت محیطهای دینی است؛ اما در واقع، هم بلای محیطهای دانشگاهی و هم محیطهای حوزوی است. از نظر ایشان، نوآوری علمی مستلزم دو مؤلفه جدی است: یکی قدرت علمی و دیگری جرئت علمی. نقد تفکر ترجمهای، به عنوان یکی از مبانی و شاخصههای این نهضت مطرح است. ما باید قایل به نوعی تفکر انتقادی و برخورد هوشمندانه با دستاوردهای دیگر آحاد جامعه جهانی باشیم. حداقل این است که در حوزه علوم انسانی که مدار بسیاری از فعالیتهای امروز جامعه ماست، به دلیل تلقیای که ما از انسان، از جهان و از فلسفه خلقت داریم، میتوان برداشتهای متفاوت داشت. لااقل در حوزه علوم انسانی، بسیاری از صاحبنظران، حتی در حوزه تمدن غرب، وجود دارند که اقتباس کورکورانه و یک جانبه از دستاوردهای یک فرهنگ و تمدن و تعمیم آن به دیگر حوزههای تمدنی را صحیح نمیدانند.
از دیگر مشخصات این گفتمان آن است که نوآوری علمی، به هیچوجه، تناسبی با مهملبافی علمی ندارد. با توجه به امکانات جدیدی که از طریق فنآوری اطلاعات در اختیار قرار میگیرد، شاید بتوان راه میانبری پیدا کرد.
ایجاد نظامهای کارآمدِ نظارت بر تحقیق و جلوگیری از تحقیقات موازی، از لوازم دیگر این جنبش نرمافزاری، علمی و تحقیقاتی است. گسترش پارکهای تحقیقاتی در رشتههای مختلف، نیاز امروز ماست.
پیوند میان تحقیق و نیازهای واقعی جامعه و پرکردن شکاف توسعه، با توجه به عرایض قبلی، یکی از ضرورتهای این نهضت است. برجسته شدن رویکرد آموزشی، خلاق و خلاقیتآفرین در محیطهای آموزشی، یکی از ضرورتهایی است که میتواند این نهضت نرمافزاری را تسریع کند.
اشاره
1. جناب ابوطالبی توجه درستی به ضرورت حاکمیت گفتمان توسعه و تحقیق، بر حرکت جامعه برای دستیابی به وضعیت مطلوب توسعه کشور دارند. به بررسی کوتاه تاریخی ایشان میتوان نقاط دیگری را نیز اضافه کرد؛ از جمله اینکه در دو ـ سه سال اول انقلاب، گفتمان ایدئولوژیهای چپ، حاکمیت داشت و نوعی انقلابیگری تندرو که بیشتر نیز در عرصه سیاست حضور مییافت، وجهه اصلی حرکت جامعه شد. دوران جنگ تحمیلی نیز به صورت اجباری، گفتمان دفاع از انقلاب حاکم بود و پس از آن نوبت به قرائت توسعه اقتصادی برای رسیدن به ترقی شد. در پی آن، در دوم خرداد 76 نیز قرائت توسعه سیاسی از سوی گروههایی که سابقه چپگرایی داشتند به حاکمیت رسید.
اگر امروز بتوانیم قرائت توسعه علمی و تحقیقاتی را بر گفتمان ترقی حاکم کنیم، امیدی هست که جامعه را در مسیر رفاه و سعادت دنیا و آخرت ببینیم. تنها راه نجات کشور از بنبستهای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این است که نهضتی در زمینه تحقیق و توسعه در کشور شکل گیرد و این همان تأکیدی است که رهبر انقلاب در چند مورد داشتهاند.
2. برای دستیابی به چنین جنبشی به چند چیز اساسی نیاز داریم: الف) ارادهای قوی برای ورود به این عرصه در میان نخبگان جامعه؛ ب) مدیریت و برنامهریزی جنبش، که بدون آن، شاهد تحقق یافتن حرکتهایی پراکنده و بیثمر یا کمثمر خواهیم بود؛ ج) تخصیص بخش قابل توجهی از امکانات کشور به این عرصه؛ د) ایجاد اعتبارات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی برای تحقیق و محقق. اگر بخواهیم این موارد را دستهبندی کنیم، میتوانیم بگوییم برای تحقق جنبش نرمافزاری به دو دسته کلی از امور نیاز داریم: امور حقیقی و امور اعتباری. ایجاد اعتبارات فرهنگی و... در دسته دوم قرار دارند و سه مورد اول که یکی مربوط به مسائل روحی است و دیگری به مسائل ذهنی و سومی به مسائل رفتاری، در دسته اول قرار میگیرند.
3. توجه به آنچه امام خمینی رحمهالله به عنوان علم جهتدار مطرح کردند، شرط اصلی موفقیت چنین جنبشی است؛ وگرنه ما نیز گام در راهی میگذاریم که دهها سال پیش از این کره جنوبی و هنگ کنگ و دیگر کشورهای در حال توسعه شرقی میگذاشتند و آن نیز منتهی به پدید آوردن نمونهای ناقص از تمدن غرب است؛ چیزی که مطلوب مردم مسلمان نیست.
گفتمان ترقی یکی از گفتمانهای غالب در یکصد سال اخیر جامعه ما بوده است. در چند دهه اخیر، امام رحمهالله این گفتمان را در چارچوب اسلام و رویکرد به هویت دینی تعریف کردهاند. راهحلی که برای توسعه و ترقی کشور پیشبینی میکردند و پیشنهاد میدادند این بود که صرف رشد و توسعه علمی کشور کارگشا نیست و ما نیاز به یک بستر مناسب داریم که در صورت فراهم شدن آن، رشد و توسعه علمی معنا پیدا میکند. علم بدون جهت، به جای منتهی شدن به یک تمدن انسانی سازنده و بالنده میتواند مخرب باشد. بنابراین امام در مسیر بحث گفتمان ترقی، گفتمان جمهوری اسلامی را مطرح کردند و پیوند میان دین و دنیا، دیانت و سیاست و دنیا و آخرت را شرط لازم برای هر نوع رشد و توسعه قرار دادند. در واقع نظر امام این بود که تا کشوری مستقل و متوجه به اهداف آرمانی روشن و دینی و معنویاش نباشد، هر حرکت و تلاشی میتواند بیثمر بماند.
پس از خاتمه جنگ، ما در مسیر گفتمان ترقی و توسعه، قرائتهای جدیدی را از سوی گروهی از اندیشمندان و صاحبنظران کشور شاهد بودیم. یکی از این موارد «گفتمان توسعه اقتصادی کشور یا گفتمان سازندگی» بود و در چند سال اخیر، گفتمان توسعه سیاسی بازقرائت دیگر از گفتمان ترقی و توسعه بود. نگاهی به نتایج حاصل از این دکترینها و نظریات نشان میدهد که ما در برخی زمینهها پیشرفتهایی داشتهایم؛ اما نتایج مورد انتظار را به دست نیاوردهایم.
نقطه عطفی که در چند سال اخیر شاهد آن هستیم، بحث جدیدی است که توسط رهبری نظام مطرح شده و آن بحث جنبش نرمافزاری است. تعین صحیح و قابل قبول گفتمان ترقی در زمانه ما جنبش نرمافزاری و به معنای دیگر جنبش تحقیقات علمی است. من بیمناسبت نمیدانم که با اقتباس از نظر معظمله مشخصات این جنبش نرمافزاری را خدمتتان مرور کنم.
اولاً پژوهش و تحقیق، نقطه کانونی این نهضت و حرکت است. ما اگر علم نداشته باشیم اقتصاد، سیاست مستقل و مدیریت صحیح نخواهیم داشت و کلیه امور اجتماعی ما رو به قهقرا خواهد رفت. از مشخصههای گفتمان جنبش نرمافزاری، نواندیشی علمی در همه سطوح جامعه، اعم از حوزه و دانشگاه است. ما نباید بپنداریم که تولید علم مساوی با انتقال آن است. تحجر میتواند یک بلای جدی برای محیطهای علمی و دانشگاهی ما باشد. در بادی امر به نظر میرسد که تحجر فقط آفت محیطهای دینی است؛ اما در واقع، هم بلای محیطهای دانشگاهی و هم محیطهای حوزوی است. از نظر ایشان، نوآوری علمی مستلزم دو مؤلفه جدی است: یکی قدرت علمی و دیگری جرئت علمی. نقد تفکر ترجمهای، به عنوان یکی از مبانی و شاخصههای این نهضت مطرح است. ما باید قایل به نوعی تفکر انتقادی و برخورد هوشمندانه با دستاوردهای دیگر آحاد جامعه جهانی باشیم. حداقل این است که در حوزه علوم انسانی که مدار بسیاری از فعالیتهای امروز جامعه ماست، به دلیل تلقیای که ما از انسان، از جهان و از فلسفه خلقت داریم، میتوان برداشتهای متفاوت داشت. لااقل در حوزه علوم انسانی، بسیاری از صاحبنظران، حتی در حوزه تمدن غرب، وجود دارند که اقتباس کورکورانه و یک جانبه از دستاوردهای یک فرهنگ و تمدن و تعمیم آن به دیگر حوزههای تمدنی را صحیح نمیدانند.
از دیگر مشخصات این گفتمان آن است که نوآوری علمی، به هیچوجه، تناسبی با مهملبافی علمی ندارد. با توجه به امکانات جدیدی که از طریق فنآوری اطلاعات در اختیار قرار میگیرد، شاید بتوان راه میانبری پیدا کرد.
ایجاد نظامهای کارآمدِ نظارت بر تحقیق و جلوگیری از تحقیقات موازی، از لوازم دیگر این جنبش نرمافزاری، علمی و تحقیقاتی است. گسترش پارکهای تحقیقاتی در رشتههای مختلف، نیاز امروز ماست.
پیوند میان تحقیق و نیازهای واقعی جامعه و پرکردن شکاف توسعه، با توجه به عرایض قبلی، یکی از ضرورتهای این نهضت است. برجسته شدن رویکرد آموزشی، خلاق و خلاقیتآفرین در محیطهای آموزشی، یکی از ضرورتهایی است که میتواند این نهضت نرمافزاری را تسریع کند.
اشاره
1. جناب ابوطالبی توجه درستی به ضرورت حاکمیت گفتمان توسعه و تحقیق، بر حرکت جامعه برای دستیابی به وضعیت مطلوب توسعه کشور دارند. به بررسی کوتاه تاریخی ایشان میتوان نقاط دیگری را نیز اضافه کرد؛ از جمله اینکه در دو ـ سه سال اول انقلاب، گفتمان ایدئولوژیهای چپ، حاکمیت داشت و نوعی انقلابیگری تندرو که بیشتر نیز در عرصه سیاست حضور مییافت، وجهه اصلی حرکت جامعه شد. دوران جنگ تحمیلی نیز به صورت اجباری، گفتمان دفاع از انقلاب حاکم بود و پس از آن نوبت به قرائت توسعه اقتصادی برای رسیدن به ترقی شد. در پی آن، در دوم خرداد 76 نیز قرائت توسعه سیاسی از سوی گروههایی که سابقه چپگرایی داشتند به حاکمیت رسید.
اگر امروز بتوانیم قرائت توسعه علمی و تحقیقاتی را بر گفتمان ترقی حاکم کنیم، امیدی هست که جامعه را در مسیر رفاه و سعادت دنیا و آخرت ببینیم. تنها راه نجات کشور از بنبستهای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این است که نهضتی در زمینه تحقیق و توسعه در کشور شکل گیرد و این همان تأکیدی است که رهبر انقلاب در چند مورد داشتهاند.
2. برای دستیابی به چنین جنبشی به چند چیز اساسی نیاز داریم: الف) ارادهای قوی برای ورود به این عرصه در میان نخبگان جامعه؛ ب) مدیریت و برنامهریزی جنبش، که بدون آن، شاهد تحقق یافتن حرکتهایی پراکنده و بیثمر یا کمثمر خواهیم بود؛ ج) تخصیص بخش قابل توجهی از امکانات کشور به این عرصه؛ د) ایجاد اعتبارات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی برای تحقیق و محقق. اگر بخواهیم این موارد را دستهبندی کنیم، میتوانیم بگوییم برای تحقق جنبش نرمافزاری به دو دسته کلی از امور نیاز داریم: امور حقیقی و امور اعتباری. ایجاد اعتبارات فرهنگی و... در دسته دوم قرار دارند و سه مورد اول که یکی مربوط به مسائل روحی است و دیگری به مسائل ذهنی و سومی به مسائل رفتاری، در دسته اول قرار میگیرند.
3. توجه به آنچه امام خمینی رحمهالله به عنوان علم جهتدار مطرح کردند، شرط اصلی موفقیت چنین جنبشی است؛ وگرنه ما نیز گام در راهی میگذاریم که دهها سال پیش از این کره جنوبی و هنگ کنگ و دیگر کشورهای در حال توسعه شرقی میگذاشتند و آن نیز منتهی به پدید آوردن نمونهای ناقص از تمدن غرب است؛ چیزی که مطلوب مردم مسلمان نیست.