آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

انتخاب، 28/5/82
مواجهه ایرانیان با اندیشه‏های اجتماعی جدید غربی در دوران مشروطه، از جمله مسائل تاریخی پردامنه‏ای است که هنوز پس از گذشت یکصد سال، خاطر متفکران و محققان را به‏خود مشغول داشته است. تقی آزاد ارمکی، رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، اخیرا کتابی با عنوان مدرنیته ایرانی روانه بازار نشر کرده که در آن، پارادایم‏های روشن‏فکری در ایران بررسی شده است. این گفت‏وگو پیرامون کتاب فوق و مباحث آن صورت پذیرفته است. در مدرنیته ایرانی، پارادایم‏های درون جریان روشن‏فکری دنبال شده است. به نظر آقای آزاد، تاریخ معاصر ایران را نمی‏توان در قالب تعارض سنت و مدرن یا متفکران دینی و سکولار توضیح داد. به‏جای آن، باید پارادایم‏ها را بررسی کرد. پارادایم‏های شناسایی‏شده در این کتاب عبارت‏اند از: پارادایم عقب‏ماندگی؛ پارادایم عقب‏افتادگی؛ پارادایم توسعه‏یافتگی و پارادایم فرهنگی. جریان روشن‏فکری، از پارادایم اول تا چهارم، رو به پیشرفت بوده است. اگر افکار و آرای هریک از روشن‏فکران ایرانی بررسی شود، مشاهده می‏شود که مسائل آنها، به شکلی، در حوزه مناقشات سیاسی و مقابله با قدرتِ موجود است و پیام‏هایشان نیز حاوی مطالب سیاسی است. البته امروزه این نکته کم‏رنگ‏تر شده است و به‏همین جهت، پارادایم چهارم را «فرهنگی» نام نهاده‏ام. با اینکه فضای جامعه امروز ما سیاسی است، سنخ فضای روشن‏فکران، بیشتر فرهنگی، هنری، ادبی و دینی است.
در هر حال، وضعیت روشن‏فکران امروز ــ در حوزه روشن‏فکری دینی و غیردینی ــ پیشرفته‏تر از دوران مشروطه است. اگر نقدهایی که موافقان و مخالفان مشروطه متوجه یکدیگر می‏ساختند با آنچه در این دوره وجود دارد، سنجیده شود، خواهیم دید که این دو، تا چه اندازه به لحاظ متن، با یکدیگر متفاوت‏اند. در دوره مشروطه، انتقادهای روشن‏فکران می‏توانست نظام اجتماعی موجود را به بن‏بست بکشاند، اما انتقادات فعلی قادر به انجام چنین کاری نیستند؛ چراکه صداها، حرف‏ها و پیام‏های دیگری هم وجود دارند.

تبلیغات