دوری و عقب ماندگی جامعه ایران از جامعه اطلاعاتی
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
گزارش، ش 148
جامعه صنعتی به اتکای توسعه فنآورانه در حوزههای الکترونیک و ارتباطات، به جامعه اطلاعاتی تبدیل شد و از این رهگذر، برای جوامع توانمند، تولید ثروت اطلاعاتی را چونان کالای صادراتی به ارمغان آورد. ازاینرو، لازم است جامعه ایران را از حیث ویژگیها، امکانات، پیامدها، مسائل و معضلات ناشی از تعامل با جامعه اطلاعاتی جهانی بررسی کنیم تا شاید آشکار شود که دوری جامعه توانمند ایران از جامعه اطلاعاتی جهانی تا چه حد قادر است تحولات این جامعه و احتمالاً راههای برخورد با آن را تبیین کند؛ چرا که بیتردید جامعه اطلاعاتی، جامعهای است که در آن، کیفیت زندگی همچون دورنمای تحول اجتماعی و توسعه اقتصادی، عمدتا به اطلاعات و بهرهگیری از آن وابسته است.
جامعه اطلاعاتی، بر پایه تولید، توزیع و کاربرد فنآورانه اطلاعات، موجبات تخصصیشدن نقشهای آحاد جامعه را فراهم میآورد، تعلقات چندسویه اشخاص را دگرگون میکند، ارزشهای رفتاری را بسط میدهد، چرخه اعتباری پول را میگرداند، تسهیم در اقتدار مشارکتی را تعمیم میبخشد و نفوذ اجتماعی را تنفیذی تخصصی میدارد. این در حالی است که در جامعه توانمندی چون ایران، نقشهای آحاد جامعه غالبا غیرتخصصی باقی میماند، تعلقات تودهوار مبتنی بر ارتباطات یکسویه ترویج میشود، ارزشهای رفتاری محدود مینماید، گردش پول در چرخهای غیراعتباری دور میزند، اطاعت از قدرت تمامیتگرایانه بیداد میکند، نفوذ اجتماعی در اوهام متافیزیکی غرقه میخوابد.
بدینسان، جامعه ایران در ورود به شبکه جوامع اطلاعاتی، از حیث انفعال این کشور در پیوستن به اقتصاد جهانی، تن زدن از تکثرگرایی سیاسی، گریز از جامعه طبقاتی و احتراز از ارتباطات دیجیتالی در سطح کلان جامعه یا متحجرسازی هنجارها و منجمدنمایی ارزشها در سطح خرد اجتماعی، با مشکلاتی صعب روبهرو میشود که کمترین نمود آن، در تعمیم فنآوری و مونتاژکاری، بوروکراسی، آموزش و پرورش ِ شرطیسازی و نمادهای معرفتی واقعگریزانه قابل مشاهده است. ایران امروز، ضمن آنکه دستی در ارگان انفورماتیک جهان اطلاعاتی معاصر ندارد، به مصرفکننده حیرانی میماند که بیهیچ قدرت چانهزنی، میان منهیات سیاسی استفاده از اطلاعات جهانی و جاذبههای فرهنگی کاربرد آنها سرگردان است و لاجرم چارهای جر استحاله و مسخ شخصیتی یا گریز ارتجاعی به سنن کهن، پیش پای خود نمییابد.
جامعه صنعتی به اتکای توسعه فنآورانه در حوزههای الکترونیک و ارتباطات، به جامعه اطلاعاتی تبدیل شد و از این رهگذر، برای جوامع توانمند، تولید ثروت اطلاعاتی را چونان کالای صادراتی به ارمغان آورد. ازاینرو، لازم است جامعه ایران را از حیث ویژگیها، امکانات، پیامدها، مسائل و معضلات ناشی از تعامل با جامعه اطلاعاتی جهانی بررسی کنیم تا شاید آشکار شود که دوری جامعه توانمند ایران از جامعه اطلاعاتی جهانی تا چه حد قادر است تحولات این جامعه و احتمالاً راههای برخورد با آن را تبیین کند؛ چرا که بیتردید جامعه اطلاعاتی، جامعهای است که در آن، کیفیت زندگی همچون دورنمای تحول اجتماعی و توسعه اقتصادی، عمدتا به اطلاعات و بهرهگیری از آن وابسته است.
جامعه اطلاعاتی، بر پایه تولید، توزیع و کاربرد فنآورانه اطلاعات، موجبات تخصصیشدن نقشهای آحاد جامعه را فراهم میآورد، تعلقات چندسویه اشخاص را دگرگون میکند، ارزشهای رفتاری را بسط میدهد، چرخه اعتباری پول را میگرداند، تسهیم در اقتدار مشارکتی را تعمیم میبخشد و نفوذ اجتماعی را تنفیذی تخصصی میدارد. این در حالی است که در جامعه توانمندی چون ایران، نقشهای آحاد جامعه غالبا غیرتخصصی باقی میماند، تعلقات تودهوار مبتنی بر ارتباطات یکسویه ترویج میشود، ارزشهای رفتاری محدود مینماید، گردش پول در چرخهای غیراعتباری دور میزند، اطاعت از قدرت تمامیتگرایانه بیداد میکند، نفوذ اجتماعی در اوهام متافیزیکی غرقه میخوابد.
بدینسان، جامعه ایران در ورود به شبکه جوامع اطلاعاتی، از حیث انفعال این کشور در پیوستن به اقتصاد جهانی، تن زدن از تکثرگرایی سیاسی، گریز از جامعه طبقاتی و احتراز از ارتباطات دیجیتالی در سطح کلان جامعه یا متحجرسازی هنجارها و منجمدنمایی ارزشها در سطح خرد اجتماعی، با مشکلاتی صعب روبهرو میشود که کمترین نمود آن، در تعمیم فنآوری و مونتاژکاری، بوروکراسی، آموزش و پرورش ِ شرطیسازی و نمادهای معرفتی واقعگریزانه قابل مشاهده است. ایران امروز، ضمن آنکه دستی در ارگان انفورماتیک جهان اطلاعاتی معاصر ندارد، به مصرفکننده حیرانی میماند که بیهیچ قدرت چانهزنی، میان منهیات سیاسی استفاده از اطلاعات جهانی و جاذبههای فرهنگی کاربرد آنها سرگردان است و لاجرم چارهای جر استحاله و مسخ شخصیتی یا گریز ارتجاعی به سنن کهن، پیش پای خود نمییابد.