آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

انتخاب ، 1/3/82
در صد سال اخیر، رابطه اسلام و مدرنیته، همواره برای مسلمانان، و به‏ویژه احیاگران و نوگرایان دینی، موضوعی مهم بوده است. در این میان، به نسبت معارف اسلامی با معارف غربی بیش از دیگر مؤلفه‏ها توجه شده است. مقاله حاضر این نسبت را بررسی می‏کند.
نه عقل و نه دانش تجربی، به خودی خود، توان دست یابی به حقیقت نهایی را ندارند و لذا طراحان اسلامی کردن معرفت، به فطرت، به عنوان منبعی برای معرفت، تکیه و تأکید دارند. در طرح اسلامی کردن معرفت، فطرت، به‏طور سیستماتیک، بخشی از تئوری کلی معرفت شناخته می‏شود. بدین‏ترتیب، ذات بشری به ابزاری برای دست‏یابی به حقیقت تبدیل می‏شود که به طور ذهنی درک می‏شود، هرچند به‏طور عینی بحث می‏شود.
معرفت‏شناسی اسلامی و طرح اسلامی کردن معرفت، در ابتدا، گفتمان خود را بر اساس وحدت معرفت و این ملاحظه که ذات و ماهیت انسان، یک اساس ثابت مستقل از ذهن بشری است، بنا کرده است. آنان یک معرفت بنیادی و عینی ایجاد کرده‏اند. این امر بر بخش موثق و اصیل گفتمان آنها دلالت دارد. بخش جدید، خود را در این باور تجلی می‏سازد که معرفت بشری نمی‏تواند به ذات حقیقت دست یابد؛ چرا که اندیشه بشری، به شدت، به شرایط و مقتضیات تاریخی وابسته است و در نتیجه، ذهنی است و نمی‏تواند مطلق باشد. بنابراین معرفت‏شناسی اسلام‏گرا و طرح اسلامی کردن معرفت، از این دیدگاه به تاریخی بودن اندیشه بشری و فقدان منزلت هنجاری آن اعتقاد دارد و معرفت مطلق و فراگیری فراتر از درک بشری را به رسمیت می‏شناسد. از سویی، تفاسیر جدید از نصوص، که برای بی‏اعتبار کردن سایر جهان‏بینی‏ها به‏کار گرفته می‏شود، ممکن است ابزاری برای رهاساختن اندیشه اسلامی سنتی از وضعیت انعطاف‏ناپذیر حاکم بر آن باشد. در حقیقت، آن نصوص از عناصر بشری جدا می‏شوند.
معرفت‏شناسی اسلام‏گرا و طرح اسلامی کردن معرفت، دوگانگی‏ای میان علم و دین ایجاد می‏کنند. دین، اصول دائمی و غیرقابل تغییر را به عنوان اصلی بدیهی تلقی می‏کند؛ درحالی‏که علم و اندیشه بشری به ایجاد اصول جدیدِ قابل تغییر و مرتبط با نیازهای متغیر جامعه اقدام می‏کند. به دلیل ضعف اندیشه بشری در درک معنای متافیزیکی و معرفت‏شناسیِ متون و اصول اساسی آن، از قبیل توحید، آموزه‏های متافیزیکی معنای دینی کلی‏ای به خود می‏گیرد که باید جامه عمل بپوشد. بدین ترتیب، توحید به یک امر هدفمند اساسی در یک فضای اجتماعی و سیاسی تبدیل می‏شود که مسلمانان را در ایجاد یک زندگی خوب یاری می‏دهد. بدون برخورداری از یک زمینه و فضای مناسب، درک و شناخت خوب یک متن (نص) امری بی‏نهایت دشوار خواهد بود. به همین دلیل، طرح اسلامی کردن معرفت، در پی توسعه نیاز به ایجاد یک جامعه جدید براساس یک اندیشه نو، و با اصرار بر اسلامی کردن هر تئوری اجتماعی است.

تبلیغات