جمهوریت در اندیشه امام خمینی (قدس سره)
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
همشهری، 7/3/82
امامخمینی قدسسره واژه ترکیبی «جمهوری اسلامی» را برای نخستین بار در 22 مهرماه 1357 در مصاحبه با خبرنگار فیگارو مطرح کردند. به نظر میرسد منظور امام قدسسره از این ترکیب، رژیمی است که از تمام صفات سلطنت به دور باشد. در واقع، اگر عیوب ذاتی و عرضی سلطنت (پهلوی) را در بیاعتنایی به حقوق مردم و بیتعهدی نسبت به شریعت اسلامی خلاصه کنیم، نفی آنها و تأسیس دولتی که بهطور ایجابی واجد آن صفات باشد، ترجمان قرائتی نوین تحت نام «جمهوری اسلامی» است. به دیگر سخن، جمهوری اسلامی در اندیشه امام خمینی، آلترناتیو منقطی و بلافصل ایرادات ایشان به سلطنت است.
امام قدسسره درباره ماهیت جمهوری اسلامی میفرمایند: «ما خواستار جمهوری اسلامی میباشیم. جمهوری، فرم و شکل حکومت را تشکیل میدهد و اسلامی محتوای آن فرم، که قوانین الاهی است». بر این اساس، جمهوری اسلامی مورد نظر امام قدسسره دارای دو بخش و مفهوم است که «و» منطقی میان آنها ارتباط برقرار میکند. اینکه چه قالبی برای رسیدن به محتوا لازم است و قدرت چگونه باید توزیع گردد، وابسته به «شرایط و مقتضیات جامعه» است. البته به نظر امام قدسسره ، جمهوری بهترین قالبی است که ما را به «محتوای اجتماعی رژیم سیاسی آینده و ترقی جامعه» میرساند و نسبت به تشکیل حکومت اسلامی امیدوار میسازد.
علاوه بر آنکه تعیین نوع حکومت جزء حقوق ملت است، جمهوری اسلامی ایجادشده با آرای عمومی باید در کلیه امورات، متکی بر مردم و رأی آنان باشد. ازاینرو، مراد از جمهوریت در اندیشه امام، تکیه بر اکثریت مردم است. مداخله مردم در سرنوشت خویش با انتخاب رئیس جمهور و نمایندگان مجلس پایان نمییابد و با نظارت بر عملکرد آنان و در شرایطی، عزل آنها ادامه مییابد. با توجه به نکات یادشده در مییابیم که جمهوری در اندیشه امام قدسسره ، به همان معنایی است که در همه جا وجود دارد.
نویسنده مقاله در ادامه، به دیدگاه امام قدسسره درباره مبانی جمهوریت میپردازد. مبانی جمهوریت پیرامون چهار پرسش اصلی که در فلسفه سیاست مطرح است، دور میزند: مبنای حکومت چیست؟؛ زمامداران چگونه به قدرت میرسند؟؛ زمامداران چگونه باید حکومت کنند؟؛ چگونه قدرت زمامداران باید محدود شود؟
دیدگاه امام با نخستین مبنای جمهوریت، که مردم را مبنا میداند، تعارضی ندارد: «این ملت است که حکومت را در دست دارد و... تخلف از حکم ملت برای هیچ یک از ما جایز نیست».
در حکومت جمهوری، انتخابات آزاد، سازوکار اصلی به قدرت رسیدن دولتمردان و مقامهای ارشد کشور است و برای هدایت افکار عمومی نیز تشکلها و نهادهای واسطه شکل میگیرند. در مورد این مبنا نیز نظر امام قدسسره روشن است: «در نظام جمهوری اسلامی، یک مجلس ملی مرکب از منتخبین واقعی مردم، امور مملکت را اداره خواهند کرد». از جهت شکلگیری نهادها و تشکلها نیز، هرچند امام عمدتا درگیر مسئله دفاع مقدس بودند و خطر امنیت ملی، مجال فعالیتهای حزبی و گروهی و... را نمیداد، اما همینکه بر اصل 26 قانون اساسی، مربوط به فعالیت احزاب و جمعیتها، صحه گذاردند و در رویداد انشعاب مجمع روحانیون مبارز، با سیره خود، گروهبندیها و جناحهای سیاسی را امضا کردند، نشان میدهد که با فعالیت احزاب و تشکلهای سیاسی و غیرسیاسی موافق بودند.
در نظام جمهوری، چگونگی زمامداری با تعدد و تنوع نمایندگان مردم و تفکیک قوا تضمین میشود. امام قدسسره ، از یک سو، بر قانونگرایی در نظام اسلامی پای میفشردند و از سویی، اصلی از قانون اساسی را امضا نمودند که «رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است».
پذیرش قانونمحوری و تفکیک قوا از سوی امام قدسسره ، در واقع پذیرش مبنای سوم جمهوریت است. در نظام جمهوری، محدود نمودن قدرت زمامداران از طریق به رسمیت شناختن حقوق و آزادیهای مردم تحقق مییابد. بر اساس این حقوق و آزادیها، عملاً مردم و گروهها و تشکلهای سیاسی و اجتماعی هستند که بر دولتها نظارت میکنند. امام قدسسره درباره حق مردم در نظارت بر زمامداران میفرماید: «هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیما در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و... او باید جواب قانعکننده بدهد و در غیر این صورت، اگر بر خلاف وظیفه اسلامی خود عمل کرده باشد، خودبهخود از مقام زمامداری معزول است.»
امامخمینی قدسسره واژه ترکیبی «جمهوری اسلامی» را برای نخستین بار در 22 مهرماه 1357 در مصاحبه با خبرنگار فیگارو مطرح کردند. به نظر میرسد منظور امام قدسسره از این ترکیب، رژیمی است که از تمام صفات سلطنت به دور باشد. در واقع، اگر عیوب ذاتی و عرضی سلطنت (پهلوی) را در بیاعتنایی به حقوق مردم و بیتعهدی نسبت به شریعت اسلامی خلاصه کنیم، نفی آنها و تأسیس دولتی که بهطور ایجابی واجد آن صفات باشد، ترجمان قرائتی نوین تحت نام «جمهوری اسلامی» است. به دیگر سخن، جمهوری اسلامی در اندیشه امام خمینی، آلترناتیو منقطی و بلافصل ایرادات ایشان به سلطنت است.
امام قدسسره درباره ماهیت جمهوری اسلامی میفرمایند: «ما خواستار جمهوری اسلامی میباشیم. جمهوری، فرم و شکل حکومت را تشکیل میدهد و اسلامی محتوای آن فرم، که قوانین الاهی است». بر این اساس، جمهوری اسلامی مورد نظر امام قدسسره دارای دو بخش و مفهوم است که «و» منطقی میان آنها ارتباط برقرار میکند. اینکه چه قالبی برای رسیدن به محتوا لازم است و قدرت چگونه باید توزیع گردد، وابسته به «شرایط و مقتضیات جامعه» است. البته به نظر امام قدسسره ، جمهوری بهترین قالبی است که ما را به «محتوای اجتماعی رژیم سیاسی آینده و ترقی جامعه» میرساند و نسبت به تشکیل حکومت اسلامی امیدوار میسازد.
علاوه بر آنکه تعیین نوع حکومت جزء حقوق ملت است، جمهوری اسلامی ایجادشده با آرای عمومی باید در کلیه امورات، متکی بر مردم و رأی آنان باشد. ازاینرو، مراد از جمهوریت در اندیشه امام، تکیه بر اکثریت مردم است. مداخله مردم در سرنوشت خویش با انتخاب رئیس جمهور و نمایندگان مجلس پایان نمییابد و با نظارت بر عملکرد آنان و در شرایطی، عزل آنها ادامه مییابد. با توجه به نکات یادشده در مییابیم که جمهوری در اندیشه امام قدسسره ، به همان معنایی است که در همه جا وجود دارد.
نویسنده مقاله در ادامه، به دیدگاه امام قدسسره درباره مبانی جمهوریت میپردازد. مبانی جمهوریت پیرامون چهار پرسش اصلی که در فلسفه سیاست مطرح است، دور میزند: مبنای حکومت چیست؟؛ زمامداران چگونه به قدرت میرسند؟؛ زمامداران چگونه باید حکومت کنند؟؛ چگونه قدرت زمامداران باید محدود شود؟
دیدگاه امام با نخستین مبنای جمهوریت، که مردم را مبنا میداند، تعارضی ندارد: «این ملت است که حکومت را در دست دارد و... تخلف از حکم ملت برای هیچ یک از ما جایز نیست».
در حکومت جمهوری، انتخابات آزاد، سازوکار اصلی به قدرت رسیدن دولتمردان و مقامهای ارشد کشور است و برای هدایت افکار عمومی نیز تشکلها و نهادهای واسطه شکل میگیرند. در مورد این مبنا نیز نظر امام قدسسره روشن است: «در نظام جمهوری اسلامی، یک مجلس ملی مرکب از منتخبین واقعی مردم، امور مملکت را اداره خواهند کرد». از جهت شکلگیری نهادها و تشکلها نیز، هرچند امام عمدتا درگیر مسئله دفاع مقدس بودند و خطر امنیت ملی، مجال فعالیتهای حزبی و گروهی و... را نمیداد، اما همینکه بر اصل 26 قانون اساسی، مربوط به فعالیت احزاب و جمعیتها، صحه گذاردند و در رویداد انشعاب مجمع روحانیون مبارز، با سیره خود، گروهبندیها و جناحهای سیاسی را امضا کردند، نشان میدهد که با فعالیت احزاب و تشکلهای سیاسی و غیرسیاسی موافق بودند.
در نظام جمهوری، چگونگی زمامداری با تعدد و تنوع نمایندگان مردم و تفکیک قوا تضمین میشود. امام قدسسره ، از یک سو، بر قانونگرایی در نظام اسلامی پای میفشردند و از سویی، اصلی از قانون اساسی را امضا نمودند که «رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است».
پذیرش قانونمحوری و تفکیک قوا از سوی امام قدسسره ، در واقع پذیرش مبنای سوم جمهوریت است. در نظام جمهوری، محدود نمودن قدرت زمامداران از طریق به رسمیت شناختن حقوق و آزادیهای مردم تحقق مییابد. بر اساس این حقوق و آزادیها، عملاً مردم و گروهها و تشکلهای سیاسی و اجتماعی هستند که بر دولتها نظارت میکنند. امام قدسسره درباره حق مردم در نظارت بر زمامداران میفرماید: «هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیما در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و... او باید جواب قانعکننده بدهد و در غیر این صورت، اگر بر خلاف وظیفه اسلامی خود عمل کرده باشد، خودبهخود از مقام زمامداری معزول است.»