آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

به نظر آقای مسجد جامعی جهانی‏شدن برای دین هم چالش و هم فرصت است. برای بهره‏گیری از این فرصت و نیز مقابله با آن چالش، باید به گفت‏وگوی دینی روی آورد. برای حفظ دین خود باید در فکر پیروان دیگر ادیان نیز باشیم و به نوع نگاه و تفسیر آنها از دین خود با دیده احترام بنگریم.

متن

ایران، 17 و 18/2/82
نقش و اهمیت گفت‏وگوی دینی
هر چند جهانی‏شدن فرصت‏هایی را در اختیار دین قرار می‏دهد، اما می‏توان گفت این پدیده مهم‏ترین چالش برای دین در دوران معاصر است. گفت‏وگوی دینی در این میان می‏تواند به تمامی ادیان در این زمینه کمک کند.
مهم‏ترین ویژگی جهانی‏شدن که احتمالاً بیشترین برخورد را با دین دارد، عبارت است از تأثیر و تأثر متقابل و نیز ضرورت یافتن تفسیری از دین که متناسب با دوران جهانی‏شدن و نیازها و اقتضاهای آن باشد.
دیگر نمی‏توانیم برای حفظ دین تنها به هم‏کیشان خود فکر کنیم و در صورتی موفق به حفظ دین خود خواهیم شد که پیروان دیگر ادیان نیز مجال و امکانی برای اعتقاد و عمل بر اساس دین خود داشته باشند. به عبارت دیگر برای پاسداری از آیین خود، مجبوریم به ایجاد جهانی بیندیشیم که در آن پیروان هر دینی عامل به دین خود باشند و آن جهانی مطلوب است که در آن معتقدان به هر دینی به اصول و مبانی خود پای‏بند باشند.
اگر این نکته پذیرفته شود، امکان عظیمی برای گفت‏وگو و همکاری فراهم خواهد شد و مهم‏تر آنکه زمینه‏ای واقعی و مناسب و قابل پیشرفت برای تعامل‏های نظری و عملی ایجاد خواهد کرد. ادامه گفت‏وگو صرفا با حسن نیت و اراده مثبت حاصل نمی‏آید، بلکه باید زمینه‏ای ملموس و قابل توسعه برای آن ایجاد کرد.
نکته دوم به این باز می‏گردد که دین، تفسیری هماهنگ با ویژگی‏ها و نیازهای دوران جهانی‏شدن ارائه دهد و این کاری است بسیار دقیق و دشوار که مورد ابتلای همگان است، اعم از اینکه در کشورهای صنعتی و ثروتمند زندگی کنند و یا در ممالک فقیر و در حال توسعه. نکته این است که حتی جوامع پیشرفته دوران قبل از جهانی‏شدن در مقایسه با بعد از آن جوامع بسته‏ای بوده‏اند.
واقعیت دوران جهانی‏شدن چنین نگرشی را برنمی‏تابد. می‏باید نگرش جدیدی وجود داشته باشد و البته دین هم می‏باید تفسیر خاص خود را ارائه دهد. بدون شک اندیشه جدایی ناپذیری سرنوشت ادیان در دوران جدید و نیز تلاش در جهت همفکری بیشتر، برای یافتن پاسخ‏های مناسب‏تر به نیازهای نوین، به نوبه خود زمینه مساعد دیگری برای گفت‏وگوی بین دینی خواهد بود.
گفت‏وگوی دینی و توقعات متقابل
در اینکه هر دینی می‏باید تفسیر معاصرانه خود را با توجه به مجموع واقعیت‏ها و ضرورت‏ها عرضه دارد، بحثی نیست و این تفسیر به نفع آن دین پیروان آن همچنین ادیان دیگر و صلح و آرامش عمومی است، اما مسئله این است که هیچ دینی نمی‏تواند مغایر با اصول و مبانی و بدون استفاده از روش‏های معتبر و قابل قبول خود، تفسیری عرضه دارد. در صورتی که دین نکات یاد شده را رعایت نکند، هیچ یک از تفسیرهای آن نخواهد توانست اکثریت پیروانش را جلب کند و حتی امکان پایداری و استمرار نخواهد داشت.
اینکه کدامین عناصر و یا روش‏ها واجد اعتبار دینی است، در نهایت به نظام درونی خود آن دین برمی‏گردد و هیچ عامل دیگری در آن دخیل نیست.
اینکه دیگران از پیروان یک دین بخواهند دینشان را آن‏گونه که آنان توصیه می‏کنند، دریافته و تفسیر و تبلیغ کنند، قابل قبول و حتی قابل فهم نیست، چرا که برخلاف عقل سلیم و متدولوژی علمی و حتی در تعارض با «منطق گفت‏وگو» است.
زمینه‏های همکاری
هر چند، جهانی‏شدن مهم‏ترین چالش برای دین در تاریخ معاصر است، ولی خود بهترین زمینه همکاری را فراهم می‏آورد. البته لازمه این همکاری نیل به فهم مشترکی از تهدید یا آنچه می‏تواند تهدید باشد، است.
در جهان کنونی، ما کمتر از هر دوره دیگری تعیین‏کننده تربیت و شخصیت فرزندان خویش هستیم. آنها در شرایطی کم و بیش بریده از تاریخ و فرهنگ خویش پرورش می‏یابند و مهم‏تر آنکه در پرتو تحولات عظیم مهندسی ژنتیک، معلوم نیست که انسان آینده چگونه خواهد بود.
مرجعیت قانونی در تمامی این موارد در حال رنگ باختن است، تا آنجا که به نظر می‏آید در آینده نزدیک با خلأ عمیقی در این زمینه مواجه خواهیم شد و این پدیده کاملاً جدیدی است.
واقعیت این است که هیچ‏گاه چنین تحولات سرنوشت‏سازی صورت نگرفته و مهم‏تر آنکه هیچ‏گاه ادیان تا بدین حد نسبت به تحولات علمی و فن‏آوری بی‏تفاوت نبوده‏اند.
با وجود اینکه امروزه گوش‏های بیشتری آماده شنیدن سخن دین، دست‏کم در این موارد، هستند و اتفاقا دین به دلایلی روشن، به مراتب بیش از دیگران سخن و بلکه سخنانی برای گفتن دارد؛ همکاری‏های دینی در این موارد می‏تواند بسیار مفید و مؤثر باشد. تهدیدهای جدید، تهدیدهایی جهانی و همگانی است و به همین ترتیب این نوع همکاری‏ها می‏تواند به سود همگان باشد، چرا که با فراهم آوردن زمینه‏ای ملموس جهت همکاری‏های علمی و عملی، عملاً زمینه شناخت و تفاهم بیشتر را فراهم می‏آورد و نیز در برابر تهدیدهای یاد شده می‏ایستد و تلاش می‏کند تا جایگاه «مرجعیت قانونی و حقوقی» را حفظ کند و مانع از آن شود که تحولات در خلأ قانونی به پیش رود.
اشاره
1. رابطه جهانی‏سازی و گفت‏وگوی ادیان موضوع سرنوشت‏ساز قابل توجهی است و جناب مسجد جامعی به برخی زوایای آن پرداخته‏اند. این نکته که جهانی‏شدن، یا به تعبیر درست‏تر، جهانی‏سازی چالشی مهم برای دین، بلکه مهم‏ترین چالش آن است، درست است؛ زیرا اقتضای جهانی‏سازی، کم‏رنگ شدن فرهنگ‏ها و سنت‏ها و توسعه و ترویج فرهنگی است که با روح جهانی‏شدن سازگارتر است و این فرهنگ، فرهنگ لیبرال است. ازاین‏رو تحمیل فرهنگ لیبرال، موجب زوال فرهنگ، سنن و حتی اعتقادات دینی می‏شود.
2. زمانی جهانی‏شدن برای ادیان به فرصت تبدیل می‏شود که پیروان ادیان قادر به مهار آن باشند. مهار این فرآیند نیز زمانی امکان‏پذیر است که اولاً، طرحی از پیش طراحی شده به دست مخالفان ادیان نباشد و ثانیا، امکان و قدرت مهار آن از سوی پیروان ادیان وجود داشته باشد. به نظر می‏رسد در حال حاضر هیچ‏یک از این دو شرط محقق نیست؛ زیرا جهانی‏شدن تعبیری فریبنده برای پروژه‏ای هدایت‏شده از سوی سرمایه‏داری بین‏المللی است و به هیچ روی به دیگران اجازه رشد و استفاده از فرصت‏ها داده نمی‏شود. گزارش سالانه رئیس صندوق بین‏المللی پول نشان می‏داد که در سال‏هایی که فرآیند جهانی‏شدن به پیش رفته است، کشورهای غنی چندین برابر کشورهای فقیر سود برده و رشد اقتصادی داشته‏اند. همچنین در این گزارش به رشد فوق‏العاده سرمایه‏داران بزرگ، از جمله سه سرمایه‏دار اول جهان، اشاره شده و گفته شده که رشد سرمایه آنان از بودجه کل بسیاری از کشورها بیشتر است. با این حساب نمی‏توان فرآیند جهانی‏شدن را تنها یک روند طبیعی به حساب آورد، بلکه باید آن را یک طرح از پیش طراحی شده دانست.
شرط دوم نیز محقق نیست؛ زیرا بیش از 80% امکانات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جهان در اختیار سرمایه‏دارانی است که از دین به عنوان ابزاری برای پیشبرد مقاصد خود استفاده می‏کنند و به هیچ روی اجازه توسعه مفاهیم و فرهنگ و سنن دینی را نمی‏دهند.
3. معنای سخن بالا استفاده نکردن از اندک فرصت‏های پیش روی نیست، بلکه از باب ضرورت و لزوم تعامل با دیگران در صحنه بین‏الملل، چاره‏ای جز بهره‏گیری از زمینه‏های پدید آمده نیست و در کنار آن باید برای کم کردن تهدیدهای جهانی‏سازی و افزایش منافع آن برای پیروان ادیان تلاش کرد.
4. دین اسلام و نیز سایر ادیان، این توان را دارند که در قالب‏های جهانی درآیند و با خرده فرهنگ‏ها درآمیزند. این قابلیت ادیان، به آنها امکان می‏دهد که پشتوانه‏های فکری، فرهنگی و ارزشی لازم را برای پیروانشان فراهم آورند تا بتوانند در قالب‏های جهانی یا منطقه‏ای به اتحاد برسند و با نگرشی وسیع و فراتر از قالب‏های سنتی حکومت‏های بسته محلی، به کنش و واکنش نسبت به تحولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بپردازند. تجمعات فراملیتی در قالب‏های دینی، مانند سازمان کنفرانس اسلامی،(1) می‏توانند بر اقتصاد و سیاست و فرهنگ اعضای خود تأثیر شگرف داشته باشند و نیز امکان تأثیرگذاری جدی بر فرآیند جهانی سازی را دارند.
5 . گفت‏وگو میان ادیان در موضوعاتی مانند جهانی‏سازی، می‏تواند به کشف ظرفیت‏های ادیان کمک کند. همچنین تجربه‏های مختلف پیروان ادیان گوناگون در نحوه برخورد با روند جهانی سازی و نیز همکاری‏های دو یا چندجانبه ادیان در دفاع از ارزش‏ها و فرهنگ خود، می‏تواند در برابر چالش‏های جهانی سازی یاری‏رسان مؤمنان باشد. همان‏طور که آقای مسجد جامعی گفتند، مؤمنان به ادیان می‏توانند حتی جایگاه «مرجعیت قانونی و حقوقی» جدیدی پیدا کنند.
______________________________
1.    که البته اینک به هیچ روی در جایگاه مناسب خود نیست و از قابلیت‏های فراوان خود بهره نمی‏گیرد
______________________________

تبلیغات