رسمیت تکثر فرهنگی در پرتو گفت و گوی تمدن ها
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
مردمسالارى، 26/1/82
نویسنده، نخست به تعریف گفتوگو مىپردازد و پس از آن، مفاهیم فرهنگ، تمدن و رابطه میان آن دو را بازمىکاود. سپس اهدافى براى گفتوگوى تمدنها برمىشمارد که عبارتاند از: 1. برون برد تمدنهاى کهن انسانى از وضعیت انفعال در قبال تمدن پیشرفته و مهاجم غربى؛ 2. ترسیم گسست سنت و مدرنیته و کاهش کاستىهاى دوره فرا تجدد؛ 3. بازجستن درمانهاى مجرب و کهن براى بحرانهاى نو پیداى انسان معاصر؛ 4. افزایش شناخت اصحاب تمدنها و ارباب ادیان نسبت به مبانى و میراث تمدنها و ادیان دیگر و در نتیجه گزینش و بهرهجویى از دستاوردهاى انسانى دیگر؛ 5. شکستن استبداد فرهنگى جهان و توطئههاى جهانىسازى فرهنگى؛ 6. تحکیم وحدت میان امت اسلامى و جامعه جهانى؛ 7. توسعه امنیت و مبانى صلح جهانى.
پیامدهاى دیگرى چون بازگشت اعتماد به نفس در میان مسلمین، بازیافت هویت مستقل و متحد اسلامى، صیقلى شدن اندیشه دینى، احیاى منزلت دین، کاهش منازعات بیندینى و شکوفایى روابط سیاسى و اقتصادى میان ملل نیز از آثار گفتوگوى میان تمدنهاست.
نویسنده در ادامه قواعد و منطق گفتوگوى تمدنى و فرهنگى را چنین برمىشمارد:
1. باور به همتبارى انسانها و معنویت پیشینگى تمدنها، توجه به بایستگى اقدام چارهجویانه براى رفع بحرانها و چالشهاى بشریتسوز کنونى.
2. تعریف و تبیینِ ماهیت، هدف، موضوع و منطق گفتوگوى تمدنى و فرهنگى پیش از
قرار گرفتن در گردونه محاوره.
3. اطلاع دقیق از نقاط پیوند و دورى و شناخت صحیح از نقاط قوت و ضعف فرهنگهاى طرف گفتوگو.
4. حضور و محاضره نمایندگان فرهنگها از جایگاه نمایندگى ملت متبوع و از پایگاه فرهنگى که بدان تعلق دارند.
5 . اذعان به اصالت و استقلال طرف گفتوگو.
6. احراز صداقت دو سوى گفتوگو.
7. دورى از سیاسى کردن مقوله گفتوگو.
در میان کتب آسمانى، هیچ کتابى همچون قرآن، انسانها را دعوت به گفتوگو و مفاهمه نکرده است. نویسنده در ادامه به بیان آداب و شرایط گفتوگو در قرآن مىپردازد و مقاله را با اشاره به عوامل بازدارنده گفتوگوى تمدنها به پایان مىبرد.
نویسنده، نخست به تعریف گفتوگو مىپردازد و پس از آن، مفاهیم فرهنگ، تمدن و رابطه میان آن دو را بازمىکاود. سپس اهدافى براى گفتوگوى تمدنها برمىشمارد که عبارتاند از: 1. برون برد تمدنهاى کهن انسانى از وضعیت انفعال در قبال تمدن پیشرفته و مهاجم غربى؛ 2. ترسیم گسست سنت و مدرنیته و کاهش کاستىهاى دوره فرا تجدد؛ 3. بازجستن درمانهاى مجرب و کهن براى بحرانهاى نو پیداى انسان معاصر؛ 4. افزایش شناخت اصحاب تمدنها و ارباب ادیان نسبت به مبانى و میراث تمدنها و ادیان دیگر و در نتیجه گزینش و بهرهجویى از دستاوردهاى انسانى دیگر؛ 5. شکستن استبداد فرهنگى جهان و توطئههاى جهانىسازى فرهنگى؛ 6. تحکیم وحدت میان امت اسلامى و جامعه جهانى؛ 7. توسعه امنیت و مبانى صلح جهانى.
پیامدهاى دیگرى چون بازگشت اعتماد به نفس در میان مسلمین، بازیافت هویت مستقل و متحد اسلامى، صیقلى شدن اندیشه دینى، احیاى منزلت دین، کاهش منازعات بیندینى و شکوفایى روابط سیاسى و اقتصادى میان ملل نیز از آثار گفتوگوى میان تمدنهاست.
نویسنده در ادامه قواعد و منطق گفتوگوى تمدنى و فرهنگى را چنین برمىشمارد:
1. باور به همتبارى انسانها و معنویت پیشینگى تمدنها، توجه به بایستگى اقدام چارهجویانه براى رفع بحرانها و چالشهاى بشریتسوز کنونى.
2. تعریف و تبیینِ ماهیت، هدف، موضوع و منطق گفتوگوى تمدنى و فرهنگى پیش از
قرار گرفتن در گردونه محاوره.
3. اطلاع دقیق از نقاط پیوند و دورى و شناخت صحیح از نقاط قوت و ضعف فرهنگهاى طرف گفتوگو.
4. حضور و محاضره نمایندگان فرهنگها از جایگاه نمایندگى ملت متبوع و از پایگاه فرهنگى که بدان تعلق دارند.
5 . اذعان به اصالت و استقلال طرف گفتوگو.
6. احراز صداقت دو سوى گفتوگو.
7. دورى از سیاسى کردن مقوله گفتوگو.
در میان کتب آسمانى، هیچ کتابى همچون قرآن، انسانها را دعوت به گفتوگو و مفاهمه نکرده است. نویسنده در ادامه به بیان آداب و شرایط گفتوگو در قرآن مىپردازد و مقاله را با اشاره به عوامل بازدارنده گفتوگوى تمدنها به پایان مىبرد.