آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

جام جم، 15/12/81
در این مقاله، نویسنده امکان جهانی شدن فرهنگ را مورد بررسی قرار می‏دهد. جهانی شدن فرآیندی چند بُعدی است که یکی از ابعاد آن، بُعد فرهنگی است. امروزه انقلاب انفورماتیکی و الکترونیکی و به تبع آن، توسعه رسانه‏های اطلاعاتی و پیشرفت فن‏آوری ارتباطات، موجب تسهیل در پیوند فرهنگ‏های ملل مختلف شده است. سؤالی که در اینجا مطرح می‏شود این است که آیا بشر از لحاظ فرهنگی به سوی جامعه واحد جهانی پیش می‏رود؟ آیا معنای جهانی شدن فرهنگ، سیطره ارزش‏ها و مؤلفه‏های یک فرهنگ خاص است؟ آیا می‏توان از ارزش‏های جهان‏شمول یا فرهنگِ جهانی سخن به میان آورد؟ و...
برخی اندیشمندان معتقدند که امروزه شدت و سرعت فرآیند جهانی شدن، دنیا را به مکان شگفت‏انگیزی تبدیل کرده است که در آن، هم فرآیندهای هم‏گرایی و هم روندهای واگرایی در حال تحقق هستند و گسترش ارتباطات متقابل فرهنگی منجر به تعامل و تبادل فرهنگیِ پایداری می‏شود که هم باعث «تجانس فرهنگی» و هم باعث «آشفتگی فرهنگی» است. آنتونی گیدنز جامعه‏شناس معاصر چنین نگاهی به پدیده جهانی شدن فرهنگ دارد.
برخی دیگر از پژوهشگران، فرآیند جهانی شدن در حوزه فرهنگ را در برابر تأکید برفرهنگ‏های بومی، ملی و منطقه‏ای قرار داده‏اند و عصر حاضر را عصر جهانی شدن فرهنگ نامیده‏اند.
نویسنده در ادامه مقاله سه دیدگاه را درباره جهانی شدن فرهنگ مطرح می‏نماید:
1. عده‏ای معتقدند که گسترش روزافزون رسانه‏های گروهی و انقلاب الکترونیک و... در ترویج «هم‏گرایی و تجانس فرهنگی» نقش به‏سزایی بر عهده داشته و جهان را هم‏بستر و متحد می‏کنند.
2. در مقابل این دیدگاه، عده‏ای از صاحب نظران، استقرار یک فرهنگ جهانی و تجانس فرهنگی را یک نظر ساده‏لوحانه و بیش از حد خوش‏بینانه توصیف می‏کنند و عصر حاضر را عصر بی‏نظمی بزرگ جهانی می‏پندارند و نیز دهکده جهانی مک لوهان را بسیار آرمانی و ساده‏لوحانه قلمداد می‏کنند. از دیدگاه این اندیشمندان، مثال‏های ملموس این نوع نگرانی‏ها را می‏توان در نادیده گرفتن هویت‏های قومی، نژادی، جغرافیایی، ملی و ارزش‏های بسیاری از فرهنگ‏ها مشاهده کرد.
3. اندیشمندان گروه سوم بر این باورند که در فرآیند جهانی شدن فرهنگ، یک سامانه بین‏المللی غالب با استفاده از رسانه‏های مختلف، ایده جهانی شدن را بازتولید می‏نماید که از آن، به عنوان «امپریالیسم رسانه‏ها» یاد می‏شود. به همین ترتیب، ما شاهد برتری یک فرهنگ و سیطره آن بر دیگر فرهنگ‏ها هستیم. به عبارت دیگر، شاهد افول فرهنگ‏های بومی و نابودی هویت‏های ملی و محلی می‏باشیم.
نویسنده در پایان نتیجه‏گیری می‏کند از آنجایی که روند جهانی شدن در عرصه فرهنگ، روندی در حال گسترش و رو به رشد است و امری برگشت‏ناپذیر می‏نماید، بهتر است جوامع در حال توسعه مراقب باشند و ضمن «حفظ و تقویت فرهنگ ملی و بومیِ» خود، به صورت «فعال» و «آگاهانه» در فرآیند جهانی شدن فرهنگ شرکت کنند.

تبلیغات