زن در متون مذهبی و قرآن
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
کیهان، 8/12/81
این مقاله با دادن گزارشی از محرومیتهای زنان در طول تاریخ، به مقایسه اجمالی جایگاه و ارزش زن در ادیان زرتشت، یهود، مسیحیت و اسلام میپردازد و بیان میدارد که در دین زرتشت، ریاست مخصوص مرد است و زن طُفیلی و از حقوق انسانی و اجتماعی محروم است و باید تحت اطاعت و بندگی مرد باشد. هر چند در جایی از اوستا به همتایی زن و مرد اشاره شده، ولی از آثار مکتوبِ زرتشت به دست میآید که زن به عنوان عنصری برای زادن و
حفظ نسل، ایفای نقش میکند و در این آیین همیشه تولد پسر دلپسندتر از تولد دختر بوده است.
دین یهود، آفرینش حوا را از یکی از دندههای آدم میداند و معتقد است مار (شیطان) ابتدا حوا را فریب داد و او از درختی که خوردن میوهاش ممنوع بود خورد و از آن به شوهر خود داد. در این آیین، حق طلاق نیز منحصر به مرد است و او میتواند با این مجوز که زن ِ خود را نمیپسندد، طلاقنامهای نوشته و او را از خانه بیرون کند.
آیین مسیحیت نیز میگوید که شیطان ابتدا حوا را فریب داد و خداوند، درد زایمان را برای رستگاری او قرار داد. به اعتقاد این دین، حق تعلیم دادن از زن سلب شده تا نتواند بر شوهر خود مسلط شود. طلاق دادن زن و نکاح با زن مطلّقه در انجیل حکم زنا را دارد.
اما قرآن زن را دارای اراده و اختیار و روح کامل انسانی میداند و نیز زن و مرد را از سرشت واحد دانسته و در داستان فریب شیطان، ضمیر تثنیه میآورد و میفرماید که هر دوی آنها فریب خوردند. و برای اثبات استعدادهای روحانی و معنوی زن و مقامات او، نمونههایی چون مریم را مثال میزند که در محراب عبادت با ملائکه سخن میگفت و روزیِ او از غیب میرسید. و نیز هم زن و هم مرد را مسئول اعمال خود میداند. در مورد استقلال اقتصادی نیز تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد. بیعت گرفتن از زنان، احترام به پدر و مادر، به ویژه احترام مضاعف به مادر و مسئله ارث بردن زنان، همگی نشان از این دارد که اسلام برای زن ارزش فوقالعادهای قائل است.
نویسنده در پایان چنین نتیجهگیری میکند که اسلام، اولین و کاملترین مذهبی است که در اصلاح امور زنان و تعالی و ترقی آنان قدمهایی بس مؤثر برداشته و کوششهای فراوانی انجام داده است.
این مقاله با دادن گزارشی از محرومیتهای زنان در طول تاریخ، به مقایسه اجمالی جایگاه و ارزش زن در ادیان زرتشت، یهود، مسیحیت و اسلام میپردازد و بیان میدارد که در دین زرتشت، ریاست مخصوص مرد است و زن طُفیلی و از حقوق انسانی و اجتماعی محروم است و باید تحت اطاعت و بندگی مرد باشد. هر چند در جایی از اوستا به همتایی زن و مرد اشاره شده، ولی از آثار مکتوبِ زرتشت به دست میآید که زن به عنوان عنصری برای زادن و
حفظ نسل، ایفای نقش میکند و در این آیین همیشه تولد پسر دلپسندتر از تولد دختر بوده است.
دین یهود، آفرینش حوا را از یکی از دندههای آدم میداند و معتقد است مار (شیطان) ابتدا حوا را فریب داد و او از درختی که خوردن میوهاش ممنوع بود خورد و از آن به شوهر خود داد. در این آیین، حق طلاق نیز منحصر به مرد است و او میتواند با این مجوز که زن ِ خود را نمیپسندد، طلاقنامهای نوشته و او را از خانه بیرون کند.
آیین مسیحیت نیز میگوید که شیطان ابتدا حوا را فریب داد و خداوند، درد زایمان را برای رستگاری او قرار داد. به اعتقاد این دین، حق تعلیم دادن از زن سلب شده تا نتواند بر شوهر خود مسلط شود. طلاق دادن زن و نکاح با زن مطلّقه در انجیل حکم زنا را دارد.
اما قرآن زن را دارای اراده و اختیار و روح کامل انسانی میداند و نیز زن و مرد را از سرشت واحد دانسته و در داستان فریب شیطان، ضمیر تثنیه میآورد و میفرماید که هر دوی آنها فریب خوردند. و برای اثبات استعدادهای روحانی و معنوی زن و مقامات او، نمونههایی چون مریم را مثال میزند که در محراب عبادت با ملائکه سخن میگفت و روزیِ او از غیب میرسید. و نیز هم زن و هم مرد را مسئول اعمال خود میداند. در مورد استقلال اقتصادی نیز تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد. بیعت گرفتن از زنان، احترام به پدر و مادر، به ویژه احترام مضاعف به مادر و مسئله ارث بردن زنان، همگی نشان از این دارد که اسلام برای زن ارزش فوقالعادهای قائل است.
نویسنده در پایان چنین نتیجهگیری میکند که اسلام، اولین و کاملترین مذهبی است که در اصلاح امور زنان و تعالی و ترقی آنان قدمهایی بس مؤثر برداشته و کوششهای فراوانی انجام داده است.