نویسندگان:
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

ابرار، 2/11/81
اگر در تحقیقى، دین‏دارى را متغیر مستقلى در نظر بگیریم، بخش بزرگى از واقعیت را که بسى سیال بوده و از آشکار کردن خود مى‏گریزد، از نظر دور خواهیم داشت و شاید یکى از عمده‏ترین نقدهاى وارد بر رهیافت‏هاى جزءنگر که از درک کلیت عاجز مى‏مانند، همین باشد.
با تعویض چشم‏انداز مى‏توان دین‏دارى را متغیرى وابسته دانست. براى درک موضوعیت تام این بحث باید گفت اگر دین‏دارى تأثیرى ژرف و شگرف در زندگى فرد داشته است و تا به این پایه در شکل بخشیدن به افکار و اعمال او نقش دارد، این پرسش قابل طرح است که عوامل مؤثر بر دین‏دارى چیست؟ این‏گونه است که جا براى مبحث مجادله‏انگیز دنیوى شدن باز مى‏شود.
البته تعاریف زیادى از دنیوى شدن وجود دارد و ریشه این تعدد در تنوع تعاریف از دین است. بدین‏سان کسانى که از دین تعریفى کارکردى ارایه کرده‏اند، دنیوى شدن را تغییر در موقعیت و تجلیات و در واقع یک دگردیسى قلمداد نموده‏اند و ارایه کنندگان تعریف جوهرى از دین، دنیوى شدن را به معنى زوال دین دانسته‏اند. شایان ذکر است که کاربرد اصطلاح دنیوى شدن، از سوى برخى جامعه شناسان دین با چالشى جدى روبرو گشته است، ولى با وجود مناقشات در گرفته و انتقادات به عمل آمده، این اصطلاح، دچار حذف یا جاى‏گزینى نشده است. شاید دلیل این امر منحصر به فردى و موجودیت مفهومى است که توسط این اصطلاح ابداع شده و توسعه یافته است.
نویسنده در ادامه با تذکر این نکته که دنیوى شدن در سطوح متفاوتى بر شمرده مى‏شود، چنین جمع‏بندى مى‏نماید که: به هر حال بنا بر تشخیص جامعه شناسانى چون برگر و لاکمن، با اشاعه تبیین‏هاى عقلانى از جهان، چالشى جدى فرا روى جهان نگرى‏هاى دینى سنتى که منبع اصلى معنا بخشى به جهان بوده‏اند، نهاده شده است. اما آیا این به معنى رخت بر بستن دین از صحنه حیات انسانى ـ اجتماعى است؟ میان جامعه شناسان دین، کسانى که نابودى کامل و حتمى دین را مسلم بینگارند، بسیار نادرند. با این همه خواه نابودى دین مسلم انگاشته شود، یا تنها دین، رو به افول در نظر گرفته شود، اهمیت اجتماعى‏اش با بحران مواجه دانسته شود، یا تغییر شکل آن در جامعه جدید مورد توجه قرار گیرد ، و یا به فردى شدن آن حکم داده شود؛ مسلم است که دنیوى شدن به یک تحول تاریخى تک‏خطى اشاره دارد؛ و به دلیل انطباق آن با تاریخ مسیحیت، تعمیم آن به دین، به‏طور کلى، ممکن است منشأ سوء تفاهم‏هایى شده و شناخت ما را از واقعیت جارى دین معینى منحرف کند. در این میان هر چند برخى، کثرت‏گرایى دینى را یکى از عوامل مشوق و مشدّد دنیوى شدن تلقى کرده‏اند، اما نمى‏باید از سابقه جامعه مدنى در کثرت‏گرایى غافل شد؛ جامعه‏اى که مى‏تواند دین سنتى را به منظور تقویت بخش‏هاى مدنى آن، مورد قرائت و تفسیر مجدد قرار دهد و به جهت عملى نیز نوعى سازمان‏دهى مجدد در فعالیت‏هاى اجتماعى دینداران به وجود آورد.

تبلیغات