مشورت و نظارت بر حکومت
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
پگاه حوزه، ش 85
مقاله با این تلقى که دو پدیده احزاب سیاسى و شوراهاى اسلامى، به لحاظ محتوا و کاربرد، از نوعى تلاقى و انطباق برخوردارند، در صدد است تا رابطه عینى این دو پدیده را مطالعه و بررسى کند. بنابراین پرسش اصلى این گزارش چنین خواهد بود: رابطه احزاب و شوراهاى اسلامى چگونه است، و اساسا این دو مقوله چه ارتباطى با هم دارند؟
استدلال این مقاله بر تأیید فرضیه فوق در قالب یک قیاس تحلیلى به شکل زیر قابل طرح است: 1. شوراهاى اسلامى به منزله یک تشکّل مردمى، وظیفه مهم مشورت و نظارت بر کارگزاران نظام اسلامى را بر عهده دارند؛ 2. احزاب سیاسى معمولاً کارویژههاى متعددى مانند دفاع از حقوق شهروندان، مشارکتسازى سیاسى و... دارند؛ 3. نتیجه حاصل از دو مقدمه فوق آن خواهد بود که در جامعه اسلامى و حکومت دینى، دولت و مردم نوعى رابطه متقابل دارند. حزب به مثابه یک پدیده محتوایى و کارکردى کوچک یا صرفنظر از بحث مفهومى ـ رابطهاى نزدیک و متداخل با شوراهاى اسلامى دارد. هرچند جنبه منفى کارویژههاى احزاب سیاسى را نیز نباید از نظر دور داشت، اما مهمترین کارویژههاى احزاب سیاسى که به نحوى با برنامهها و اهداف شوراهاى اسلامى نیز انطباق دارد عبارتند از: مشارکت سیاسى مردم، آموزش و ارتقاى بینش سیاسى جامعه، نقد و نظارت بر حکومت، دفاع از حقوق شهروندان در برابر دولت، گزینش نامزدهاى انتخاباتى و تدوین سیاستهاى عمومى. صرف نظر از مباحث مفهومى و دامنه دارى که در این زمینه وجود دارد، در یک تعریف نسبتا مناسب مىتوان گفت: «شوراهاى اسلامى، مجموعهاى از نمایندگان منتخب مردماند که با رأى مستقیم آنان انتخاب مىشوند و از صلاحیتهاى مشورتى و اجرایى رسمى، براى اداره امور عمومى حوزه انتخابى خود برخوردارند، و به صورت رسمى به اداره بخشى از این امور مبادرت مىورزند». بنابراین کارویژههاى شوراها عبارتند از:
1. مشارکتسازى سیاسى؛ 2. نظارت و مشورت؛ 3. حلقه ارتباط میان شهروندان و دولت؛ 4. همکارى و مساعدت با دولت در تدوین سیاستها و برنامههاى عمرانى و رفاهى.
مطالعه تطبیقى هر دو دسته کارویژههاى ذکر شده، بیانگر آن است که شوراهاى اسلامى در ایران دقیقا کارویژه احزاب سیاسى در دیگر جوامع را انجام مىدهد. در نهایت اینکه احزاب سیاسى از نظر کارکردگرایى تا حد زیادى مىتوانند از مبانى نظرى شوراهاى اسلامى و تجربیات عینى آن، بهرهبردارى کنند. به صورت طبیعى، اگر احزاب سیاسى کارویژههاى فوق را به شکل مطلوبتر و مناسبتر آن به انجام برسانند، از دل مباحث ناظر به شوراهاى اسلامى، مىتوان مؤیدات و ادله اثبات فراوانى براى احزاب در ایران بیرون کشید.
مقاله با این تلقى که دو پدیده احزاب سیاسى و شوراهاى اسلامى، به لحاظ محتوا و کاربرد، از نوعى تلاقى و انطباق برخوردارند، در صدد است تا رابطه عینى این دو پدیده را مطالعه و بررسى کند. بنابراین پرسش اصلى این گزارش چنین خواهد بود: رابطه احزاب و شوراهاى اسلامى چگونه است، و اساسا این دو مقوله چه ارتباطى با هم دارند؟
استدلال این مقاله بر تأیید فرضیه فوق در قالب یک قیاس تحلیلى به شکل زیر قابل طرح است: 1. شوراهاى اسلامى به منزله یک تشکّل مردمى، وظیفه مهم مشورت و نظارت بر کارگزاران نظام اسلامى را بر عهده دارند؛ 2. احزاب سیاسى معمولاً کارویژههاى متعددى مانند دفاع از حقوق شهروندان، مشارکتسازى سیاسى و... دارند؛ 3. نتیجه حاصل از دو مقدمه فوق آن خواهد بود که در جامعه اسلامى و حکومت دینى، دولت و مردم نوعى رابطه متقابل دارند. حزب به مثابه یک پدیده محتوایى و کارکردى کوچک یا صرفنظر از بحث مفهومى ـ رابطهاى نزدیک و متداخل با شوراهاى اسلامى دارد. هرچند جنبه منفى کارویژههاى احزاب سیاسى را نیز نباید از نظر دور داشت، اما مهمترین کارویژههاى احزاب سیاسى که به نحوى با برنامهها و اهداف شوراهاى اسلامى نیز انطباق دارد عبارتند از: مشارکت سیاسى مردم، آموزش و ارتقاى بینش سیاسى جامعه، نقد و نظارت بر حکومت، دفاع از حقوق شهروندان در برابر دولت، گزینش نامزدهاى انتخاباتى و تدوین سیاستهاى عمومى. صرف نظر از مباحث مفهومى و دامنه دارى که در این زمینه وجود دارد، در یک تعریف نسبتا مناسب مىتوان گفت: «شوراهاى اسلامى، مجموعهاى از نمایندگان منتخب مردماند که با رأى مستقیم آنان انتخاب مىشوند و از صلاحیتهاى مشورتى و اجرایى رسمى، براى اداره امور عمومى حوزه انتخابى خود برخوردارند، و به صورت رسمى به اداره بخشى از این امور مبادرت مىورزند». بنابراین کارویژههاى شوراها عبارتند از:
1. مشارکتسازى سیاسى؛ 2. نظارت و مشورت؛ 3. حلقه ارتباط میان شهروندان و دولت؛ 4. همکارى و مساعدت با دولت در تدوین سیاستها و برنامههاى عمرانى و رفاهى.
مطالعه تطبیقى هر دو دسته کارویژههاى ذکر شده، بیانگر آن است که شوراهاى اسلامى در ایران دقیقا کارویژه احزاب سیاسى در دیگر جوامع را انجام مىدهد. در نهایت اینکه احزاب سیاسى از نظر کارکردگرایى تا حد زیادى مىتوانند از مبانى نظرى شوراهاى اسلامى و تجربیات عینى آن، بهرهبردارى کنند. به صورت طبیعى، اگر احزاب سیاسى کارویژههاى فوق را به شکل مطلوبتر و مناسبتر آن به انجام برسانند، از دل مباحث ناظر به شوراهاى اسلامى، مىتوان مؤیدات و ادله اثبات فراوانى براى احزاب در ایران بیرون کشید.