آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

پگاه حوزه، ش 82 و 83
مقاله مفصلی است که به گفته نویسنده آن، به کالبدشکافی روش‏شناسی تبیین آزادی می‏پردازد. ابتدا تحت عنوان تبیین مفهوم آزادی، این نکته خاطرنشان شده است که آزادی، از مفاهیم پایه‏ای انسان‏شناسی است، و این‏گونه مفاهیم به هنگام تعریف و تبیین، به مفاهیم دیگری که خود نیازمند تبیین انسان‏شناختی و اجتماعی‏اند، ارجاع داده می‏شوند و بدین سبب بر دشواری و صعوبت این تعریف‏ها افزوده می‏گردد. ازاین‏رو نویسنده سعی می‏کند در مقام تعریف و تبیین آزادی، در جست‏وجوی الفاظی برآید که هر یک بخشی از واقعیت حاضر و موجود در انسان را تحت عنوان «آزادی» نشان دهند و با توجه به این مطلب، آزادی را به «امکان کنش متأملانه مبتنی برانگیزه و اراده درونی و خودجوش انسان کُنشگر» تعریف می‏کند.
بنا به تعریف فوق، کنش‏های غیرمتأملانه، کنش‏های مبتنی بر انگیزه‏های تحمیلی یا انگیزه‏های ناخودآگاه انتقالی، کنش‏های مبتنی بر مقدمات اجبارکننده طبیعی و واکنش‏های تحت تأثیر محرک‏های شدید و اجبارکننده، هیچ‏یک کنش‏های آزادانه تلقی نمی‏شوند.
آزادی به چهار سطح «آزادی فکر و اندیشه»، «آزادی عقیده و آیین»، «آزادی بیان» و «آزادیِ رفتار» قابل تقسیم است. از میان چهار سطح مذکور، تنها آزادی فکر و اندیشه است که می‏تواند صد در صد فردی تلقی شود و با پنهان ماندن در ذهن فرد، از تأثیر اجتماعی دور بماند.
آزادی، دست‏کم از هشت زاویه، قابل بررسی و تبیین است: فلسفی، فلسفه سیاسی، حقوقِ اساسی، فلسفه اخلاق، کلام، فقه، علوم تجربی و نظام نهادینه اجتماعی. از زاویه نگرش عقلانی، تبیین اصل وجود یا عدم آزادی در نهاد انسان در فلسفه، چیستی و چگونگی آزادی اجتماعی و سیاسی در فلسفه سیاسی، آزادی به منزله حقی انسانی در حقوق اساسی، و نسبت آزادی با اخلاق در فلسفه اخلاق مورد بحث قرار می‏گیرد.
از زاویه نگرش وحیانی (معرفت دینی)، نسبت آزادی با دین و دینداری در علم کلام، و نسبت آزادی با آموزه‏های رفتاریِ دین در علم فقه مورد بحث و بررسی قرار می‏گیرد. از زاویه نگرش تجربی، نسبت آزادی با تجربه‏گرایی علمی در مباحث مبادی علوم تجربی، و نسبت آزادی با نظام نهادینه و قانونی در مباحث ناظر به نظام نهادینه اجتماعی باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
در تبیین آزادی و جوانب آن، بسیاری مرتکب خطاهای روش‏شناختی ناظر به خلط منابع استدلالی و سطوح آزادی شده‏اند که باید از این خطاها بپرهیزیم. در این‏باره نویسنده پیشنهاد می‏کند که نخست بررسی عقلانی صورت گیرد، سپس بررسی وحیانی با استمداد از نتایج بررسی عقلانی انجام پذیرد و در نهایت، با استمداد از اصول و مبانی به دست آمده در بررسی عقلانی و وحیانی، بررسی تجربی پیش گرفته شود.

تبلیغات