بشر فراهم کننده مقتضیات است
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
همشهری ، 29/10/81
امکان «شبیهسازی» انسان، بیمها و امیدهای تازهای در زندگی بشر وارد کرده است. گروهی این کار را دخالت در کار خدا، اهانت به ذات بشر و بدترین گناهی خواندهاند که تا کنون آدمی مرتکب شده است، و گروهی نیز آن را شیوهای برای به تاریخ سپردن ناباروری، و برآورده ساختن نیاز بیماران به بافتهای پیوندی میدانند. گفتوگوی حاضر پاسخگویِ بخشی از ابهاماتی است که در زمینه «شبیهسازی» مطرح شده است. مصاحبه گران نخست به پیشینه شبیهسازی در گیاهان و جانوران میپردازند: شبیهسازی جانوران بهدست انسان بیش از نیم قرن قدمت دارد. برای شبیهسازی یک جاندار، تخمک را از جنس ماده میگیرند، ماده ژنتیک آن را تخلیه میکنند و ماده ژنتیکی یکی از سلولهای پیکری جنس ماده یا نر را درون آن قرار میدهند. از سلول حاصل، جانداری پدید میآید که شبیه به والدی است که ماده ژنتیک را در اختیارش گذاشته است.
آقای موسوی بجنوردی به این پرسش که آیا اجرای این فن در مورد انسان با مفاهیم اسلامی سازگار است، اینگونه پاسخ میدهد که بر اساس قاعده «اصالة الحِلّ» در شبهات حکمیه، شبیهسازی به نحو یاد شده هیچ اشکالی ندارد: ممکن است با توجه به آیه اِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثَی، این شبهه پیش آید که شبیهسازی خلاف آفرینش و اراده الاهی است. اما معنای خلقت فقط این نیست که حتما باید از طریق ترکیب اسپرم و تخمک فرزندی پدید آید. ممکن است مرد و زن به نحو دیگری در آفرینش یک انسان دخالت داشته باشند. اما بحث اصلی آنجاست که جنس مخالف در پدید آمدن فرزند هیچ دخالتی نداشته باشد. برای مثال، تخمک را از زن بگیرند، ماده ژنتیک را از آن خارج کنند، سپس ماده ژنتیک یکی از سلولهای پیکر زن (مثلاً پوست او) را درون تخمک بگذارند. این مورد نیز به ظاهر هیچ اشکالی ندارد. آیه مزبور، به روش معمول خلقت از زن و مرداشاره دارد. حال اگر ما با روش دیگری، از مخلوق خداوند، انسان دیگری پدید آوریم، این انسان باز مخلوق خداست. اگر بگوییم مگر میشود انسان بدون پدر باشد، پاسخ آن است که این امر امکان وقوعی دارد؛ همان گونه که حضرت مسیح نیز پدر نداشت. بهزودی بشر میتواند بدون استفاده از تخمک، شبیهسازی کند. به نظر آقای موسوی بجنوردی، در این حالت نیز از مخلوق خداوند، مخلوقی دیگر پدید میآید؛ همان گونه که مرد و زن، آنگاه که تقارب میکنند، خالق نیستند، در این مورد نیز انسان تنها شرایط را فراهم میسازد و خلقت و آفرینشْ مخصوص خداست. با شبیهسازی، مقتضیات حیات حیوانی ایجاد میشود، اما روح را خداوند سبحان عطا میکند.
امکان «شبیهسازی» انسان، بیمها و امیدهای تازهای در زندگی بشر وارد کرده است. گروهی این کار را دخالت در کار خدا، اهانت به ذات بشر و بدترین گناهی خواندهاند که تا کنون آدمی مرتکب شده است، و گروهی نیز آن را شیوهای برای به تاریخ سپردن ناباروری، و برآورده ساختن نیاز بیماران به بافتهای پیوندی میدانند. گفتوگوی حاضر پاسخگویِ بخشی از ابهاماتی است که در زمینه «شبیهسازی» مطرح شده است. مصاحبه گران نخست به پیشینه شبیهسازی در گیاهان و جانوران میپردازند: شبیهسازی جانوران بهدست انسان بیش از نیم قرن قدمت دارد. برای شبیهسازی یک جاندار، تخمک را از جنس ماده میگیرند، ماده ژنتیک آن را تخلیه میکنند و ماده ژنتیکی یکی از سلولهای پیکری جنس ماده یا نر را درون آن قرار میدهند. از سلول حاصل، جانداری پدید میآید که شبیه به والدی است که ماده ژنتیک را در اختیارش گذاشته است.
آقای موسوی بجنوردی به این پرسش که آیا اجرای این فن در مورد انسان با مفاهیم اسلامی سازگار است، اینگونه پاسخ میدهد که بر اساس قاعده «اصالة الحِلّ» در شبهات حکمیه، شبیهسازی به نحو یاد شده هیچ اشکالی ندارد: ممکن است با توجه به آیه اِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثَی، این شبهه پیش آید که شبیهسازی خلاف آفرینش و اراده الاهی است. اما معنای خلقت فقط این نیست که حتما باید از طریق ترکیب اسپرم و تخمک فرزندی پدید آید. ممکن است مرد و زن به نحو دیگری در آفرینش یک انسان دخالت داشته باشند. اما بحث اصلی آنجاست که جنس مخالف در پدید آمدن فرزند هیچ دخالتی نداشته باشد. برای مثال، تخمک را از زن بگیرند، ماده ژنتیک را از آن خارج کنند، سپس ماده ژنتیک یکی از سلولهای پیکر زن (مثلاً پوست او) را درون تخمک بگذارند. این مورد نیز به ظاهر هیچ اشکالی ندارد. آیه مزبور، به روش معمول خلقت از زن و مرداشاره دارد. حال اگر ما با روش دیگری، از مخلوق خداوند، انسان دیگری پدید آوریم، این انسان باز مخلوق خداست. اگر بگوییم مگر میشود انسان بدون پدر باشد، پاسخ آن است که این امر امکان وقوعی دارد؛ همان گونه که حضرت مسیح نیز پدر نداشت. بهزودی بشر میتواند بدون استفاده از تخمک، شبیهسازی کند. به نظر آقای موسوی بجنوردی، در این حالت نیز از مخلوق خداوند، مخلوقی دیگر پدید میآید؛ همان گونه که مرد و زن، آنگاه که تقارب میکنند، خالق نیستند، در این مورد نیز انسان تنها شرایط را فراهم میسازد و خلقت و آفرینشْ مخصوص خداست. با شبیهسازی، مقتضیات حیات حیوانی ایجاد میشود، اما روح را خداوند سبحان عطا میکند.