نویسندگان:
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

ابرار، 10/10/81
این مقاله شبه گزارشی است از سخنرانی رامین جهانبگلو در خانه هنرمندان، درباره «هانا آرنت» فیلسوف زن معاصر آلمانی. آقای رامین جهانبگلو پس از بیان این نکته که در تاریخ فلسفه، شاید تنها زن فیلسوف به جز سیمون دوبوار، هانا آرنت باشد که یکی از معروف‏ترین فلاسفه سیاسی معاصر است، به توضیح برخی از اندیشه‏های آرنت می‏پردازد. در بخش‏هایی از این گزارش می‏خوانیم:
آرنت از جمله منتقدان مدرنیته است. دو مفهوم اصلی مورد اشاره وی «سیاست» و «فلسفه» است. البته آرنت یک فیلسوف سیستماتیک مثل هگل یا کانت نیست. او اندیشه‏هایش را به تارهای به‏هم‏تنیده لباس‏های پنلوپ تشبیه می‏کند که به معنای اندیشیدن، کوشش مداوم و پیوسته‏ای است که می‏تواند دوباره و از نو شروع شود. شما وقتی نمی‏اندیشید، به مثابه یک انسان وجود ندارید. منظور آرنت از سیاست، فهمیدن آن است، نه عمل کردن به آن. بیگانگی انسان با کره زمین و با جهان به‏طور کلی، نتیجه گسست مدرنیته با سنت است که رابطه ما را با گذشته به کلی تغییر داده است. اندیشیدن یعنی به خاطر آوردن گذشته و ارتباط آن با «حال». او می‏گوید: من وقتی به سراغ گذشته می‏روم همانند صیادی هستم که گران‏بهاترین مفاهیم را مانند مروارید استخراج می‏کند.
انسان‏ها و انسان، در جهان زندگی می‏کنند. آنها اگر برابر نباشند نمی‏توانند با هم ارتباط برقرار کنند و اگر با هم متفاوت نباشند، احتیاج به گفتار و کنش ندارند. در گفتار است که انسان‏ها هویت فردی خود را آشکار می‏کنند. از نظر آرنت، زندگیْ عملی شاملِ کار، تولید و کنش است: «کار» فضای انسان‏ها برای زنده ماندن و رفع احتیاجات بیولوژیکی است. «تولید» تجلی بُعد غیرطبیعی (غیرحیوانی) انسان است که ابلاغ اشیاست(هنر). در تولید، بخشی از آزادی وجود دارد؛ اما این آزادی، فردی است و حتی شامل تخریب نیز می‏شود. تنها بخشی که انسان در آن به آزادی واقعی دست پیدا می‏کند «کنش» است. آرنت را نمی‏توان لیبرالیست دانست؛ چراکه او یکی از جنبه‏های لیبرالیسم را تسلط جنبه خصوصی بر جنبه عمومی می‏داند. در مدرنیته توجه، بیشتر به زندگی است تا جهان مشترک. هدفْ دست‏یافتن به آزادی نیست؛ بلکه تأمین نیازهای زندگی است.
و بالاخره اینکه آرنت معتقد است: فکر کردن است که به انسان‏ها قدرت داوری (به‏خصوص درباره شر) می‏دهد و عدم تفکر قدرت مبارزه با شر را از ما می‏گیرد. پس بزرگ‏ترین گناه اخلاقی یک انسان، نیندیشیدن است.

تبلیغات