آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

 

جام جم، 27/7/81
این مقاله، رابطه علم و دین را بر اساس چهار مقوله مطرح‏شده توسط ایان باربور (گفت‏وگو، استقلال، وحدت و تعارض) بررسی می‏کند. طرفداران گفت‏وگو معتقدند علم و دین باید از تجاربِ هم بهره‏مند گردند. بعضی از پرسش‏ها، مانند پرسش از مبدأ و منتهای جهان، را علم مطرح می‏کند و دین پاسخ می‏دهد. پاپ ژان پل دوم می‏گوید: علم می‏تواند دین را از خطا حفظ کند و دین می‏تواند علم را از بت‏پرستی و مطلق‏انگاری‏های باطل مصون دارد.
بعضی نیز بر توازی‏های روشی تأکید می‏کنند و معتقدند در علم نیز عامل سنت و مرجعیت به چشم می‏خورد. همچنین ایمان در علم نیز دخالت دارد. اینان فهم کامل از جهان را بدون ارجاع به خدا غیرممکن می‏دانند. طرفداران استقلال علم و دین بر تمایز موضوع علم و دین (طبیعت ـ خدا)، روش (حواس و عقل ـ وحی)، هدف (فهم جهان آفرینش ـ نزدیکی به خدا) و زبان (پیش‏بینی و کنترل ـ نیایش و عبادت) تأکید می‏کنند.
پیروان وحدت علم و دین معتقدند علم و دین هر دو ادعاهای معرفت‏شناختی و هستی‏شناختی دارند و از یک شی‏ء توصیف‏های گوناگونی ارائه می‏کنند و ما برای فهم کامل به هر دو نیازمندیم. هواداران تعارض نیز دو گروه‏اند: (1) مادی‏گرایان که در پی دانش مبتنی بر تجربه‏اند و از علم به احکام فلسفی جهان‏شمول می‏رسند؛ (2) نص‏گرایان افراطی که بر دانش مبتنی بر ظاهر کتاب مقدس، و سریان آن به موضوع‏های علمی پافشاری می‏کنند. بیشتر ماده‏گرایان، تحویل‏گرا هستند و سلول، حیوان و حتی انسان را یک ماشین می‏دانند که باید بر اساس قوانین فیزیک تبیین شوند.
نویسنده، در ادامه، به علل گرایش به دین در غرب اشاره می‏کند و توجه به خطر علم بدون معنویت و اخلاق، نقد تفکر تحویل‏گرایی، محدودبودن علوم تجربی و نارسایی علم در پاسخ به پرسش‏هایی در مورد مبدأ و منتهای سیر حیات آدمی و مانند آن را از علل این گرایش برمی‏شمارد.

تبلیغات