نه شرقی نه غربی؛ انسانی
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
نویسنده با ریشهیابى فرهنگ غرب و توجه دادن به گسترش آن به شرق، نگاه غربستیزانه را نقد مىکند . وى معتقد است توجه همیشگى به اینکه غرب درباره ما چه مىاندیشد و چه تاثیرى در فرهنگ ایرانى دارد، ناشى از نوعى عقده روحى است که شخص حضور غرب را مزاحم خود مىداند، و این غلط است; زیرا نقاط اشتراک شرق و غرب بیش از موارد اختلاف است . غرب محصول تفوق طبقه بورژواست; تفوقى که در جنگهاى صلیبى هم به چشم مىخورد و امروزه مفاهیم استعمار، دموکراسى، کاپیتالیسم، ناسیونالیسم و مدرنیسم را با خود به همراه دارد . اهمیت دادن به آزادى فرد و سرمایه چنان گسترش یافت که علم جاى دین را گرفت و رابطه فرد با جامعه، به جاى رابطه فرد با خدا، مبناى اخلاق شد و هر امتیازى در «سرمایه» خلاصه گشت . این امر دو مشکل پدید آورد: 1 . تعارض آزادى فرد با جامعه; 2 . تشکیل طبقه پرولتاریا که تا اندازهاى قدرت تجاوزگر بورژوازى را مهار مىکرد . زمینههاى علمى فرهنگ بورژوا، شوق رسیدن به حداکثر قدرت و آزادى است . اتکاى شدید به عمل، و آرمانهاى اخلاقى را بر مبناى واقعیتهاى انسانى (نه ذهنیتهاى ماوراى طبیعى) بنا کردن، از اوایل رنسانس مشاهده مىشد . گسترش الحاد در عصر روشنگرى، طبقه بورژوا را به سنتگریزى و تحرک هدایت کرد که لازمه لیبرالیسم بود . روح انتقاد علمى، در بررسى ارزشها، به نفى همه یا اکثر آنها پرداخت و بشر را به بنبست نیهیلیسم کشاند . با همه این اوصاف، این فرهنگ به شرق نیز سرایت کرده و اجتناب از آن ممکن نیست . ما در درون فرهنگ غرب که موج آن تا به شرق رسیده زندگى مىکنیم و دیگر تمدن غرب کاملا غریبه نیست . نویسنده با تاکید بر فرهنگ اصیل و عرفانى ایرانى، بر این باور است که مفاهیمى چون همزیستى مسالمتآمیز با فرهنگها (تسامح در عقاید) و حتى نژادها (تا آنجا که نسبتدادن شر به وجود را جایز نمىداند)، اعتقاد به آزادى اراده، اندیشه فرصتجویى و ... مفاهیمى هستند که مىتوانند ما را در مقابل تهاجم غرب حفظ کنند . پس برخورد با فرهنگ غرب براى چنین فرهنگى آسان است . در عین حال نباید به این بیندیشیم که فرهنگ ایران چه واکنشى باید در مقابل غرب از خود نشان دهد . نویسنده معتقد است پدیده خجلتآور غربزدگى به معناى تسلیم شدن در مقابل برخى مظاهر غیرضرورى فرهنگ غرب است که با روح فرهنگ ایرانى مغایرت دارند .
اطلاعات، 26/6/81
اطلاعات، 26/6/81