ابن خلدون و آگوست کنت
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
این مقاله روش ابنخلدون و آگوست کنت را در تحلیل امور اجتماعى مقایسه مىکند و زمینههاى شکلگیرى تفکرات آنان را برمىشمارد . با ترجمه مقدمه ابنخلدون بر کتاب العبر در سال 1878م . به زبان فرانسه، غربیان به اهمیت اندیشههاى این دانشمند پىبردند . او بر اهمیت پیوند اندیشههاى جامعهشناختى با ملاحظات تاریخى تاکید مىکرد و در جستوجوى علل پدیدههاى اجتماعى بود . ابن خلدون از روش تطبیقى و تاریخى سود مىجست و عقیده داشت علل پدیدههاى اجتماعى، امور غیرطبیعى نیستند . بدین ترتیب، او تاریخنویسى سکولار و تحلیلى - دنیایى را بنا کرد . ولى آگوست کنت در پى کشف قوانین بنیادى جامعه بود تا هم توجیه کننده تحولات گذشته و هم پیشبینى کننده آینده باشد . هدف کنتبازسازى اخلاقى جامعه نابسامانش بود . او نخست مىخواست جامعه را بر مبناى احکام علم سامان بخشد، اما در اواخر عمر متوجه شد که ریشه بحرانهاى اجتماعى، عمیقتر از آن است که بتوان آن را با علم برطرف کرد . نویسنده، در ادامه، زمینههاى شکلگیرى آراى ابنخلدون را بررسى مىکند . عوامل جغرافیایى، سبک و روش مکتب قاهره، ارتباط با فرهنگ یونانى - رومى و فرهنگ اسپانیایى از مواردى است که در این زمینه ذکر شده است . البته روش تجربى اسلامى را نیز در این مورد نباید فراموش کرد . در روزگار او، جامعه شمال آفریقا به دلایلى از جمله بیمارى طاعون، درگیرىهاى نژادى و ضعف سیستم مالیاتى، در حال فروپاشى بود و ابنخلدون به موشکافى این پدیده، بر محور عنصر «عصبیت» پرداخت . این زمینه اجتماعى، آزادى بیان را نیز به ارمغان آورده بود . در زمان کنت نیز عواملى همچون زوال نظام فئودالى، انقلاب صنعتى و ... در اروپا، او را به مطالعه جامعه علاقهمند کرد . هرچند ابنخلدون را واضع دانش جامعهشناسى مىدانند، اما خود او متواضعانه بیان مىکند که ممکن است پیشینیان نیز چنان مباحثى مطرح کرده باشند که او از آنها بىخبر بوده است . همانگونه که ابنخلدون در تحلیلش، بر پدیدههاى اجتماعى بیش از امور روانى تاکید مىکند، کنت نیز بر جامعه تاکید مىکند و تحقیقات خود را، به جاى فرد، از خانواده آغاز مىکند .
همشهرى، 12/6/81
همشهرى، 12/6/81