بنیاد گرایی و روایتی معقول از «چپ اسلامی»
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
این مقاله به بررسى اجمالى اندیشههاى ژاک برک، جامعهشناس و اسلامشناس فرانسوى، مىپردازد . ژاک برک، بر خلاف جامعهشناسان دیگر، در کنار اهتمام به «میدان» مطالعه، به «متن» نیز پرداخته و جدایى مفروض در اندیشه غربى بین دنیا و آخرت، سیاست و اعتقاد، و ... را زیر سؤال برده است . او قرآن و اسلام را اینگونه معرفى مىکند: «کتابى که در آن، از گناه اولیه انسان سخنى نیست; دینى که از نظر تاریخى و کلامى، تجربهگرى مدام است و در آن، ثنویت میان رحمت و طبیعت وجود ندارد» . برک اخلاق اسلامى را عامل آزادى، اختیار و ذهنیت انسانى، و جنبه غیر ثابت و متدیک اسلام را برتر از جنبه ثابت (احکام و قواعد) آن مىپندارد . وى در تحلیل بیرونى پدیده بنیادگرایى، به نقش آمریکا در توسعه هژمونى خود بر سطح جهان اشاره مىکند که ملتهاى مسلمان را در خود فرو مىبرد و به رویارویى مستقیم مىکشاند . وى در تحلیل درونى این پدیده، توقف جریان اجتهاد (از نوع معتزلىاش) را عامل اصلى مىداند . رنسانس معنوى و اصلاح جدى در علوم اسلامى، از دیدگاه برک، پیششرط رسیدن مسلمانان به مدرنیسم توام با اخلاق مذهبى است . او به سه چهره شاخص تجددخواهى اسلامى اشاره مىکند: شاه ولىالله در قرن هجدهم; سید قطب و دکتر على شریعتى . از دیدگاه برک، شریعتى دین را «راه» و شریعت را «روش» مىدانست; روشى که با زمان تغییر مىکند . او نیز چون لویى گاروده، که در آرزوى پیوند میراث فلسفى - کلامى اسلام و یهودیتبود، «اندیشه دوکرانه» مدیترانه (اروپا و شرق) را در سر مىپروراند .
در یک کلام، برک نیز چون بسیارى دیگر، بدون توجه به تعارض آشکار مبانى مدرنیته با مسلمات اسلامى، به لزوم دستشستن از ثابتات و ارائه قرائتى بر مبناى تغییرپذیرى شریعتبه منظور سازگارى با مدرنیته فتوا مىدهد .
ایران، 26 و 27/5/81
در یک کلام، برک نیز چون بسیارى دیگر، بدون توجه به تعارض آشکار مبانى مدرنیته با مسلمات اسلامى، به لزوم دستشستن از ثابتات و ارائه قرائتى بر مبناى تغییرپذیرى شریعتبه منظور سازگارى با مدرنیته فتوا مىدهد .
ایران، 26 و 27/5/81