حاکمیتی یک پارچه با مشروعیتی دوگانه
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
نویسنده به بررسى مبانى مشروعیتحاکمیت ولىفقیه بر مبناى قانون اساسى مىپردازد . به عقیده وى نقش مردم در زمان حضور معصوم علیه السلام منحصر در مقبولیت است; اما پس از غیبت، حاکمیتبه تحقق دو بعد «مشروعیت الاهى» (حقانیت) و «مشروعیت مردمى» (قانونیت) نیاز دارد . بررسى قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران هیچیک از دو نظریه «کشف» و «انتخاب» را تایید نمىکند، و تنها نظریه «مشروعیت دوگانه» را مىتوان از آن استنباط کرد . تاکید بر استقرار نظام جمهورى اسلامى بر اساس راى مردم، قبول کرامت و آزادى توام با مسئولیت انسان، انتخاب خبرگان به راى مردم، لزوم اعمال نظر ولىفقیه بر اساس تقسیم سهگانه قوا، مشروط بودن عزل رئیس جمهور از سوى ولىفقیه به راى 23 نمایندگان، انتخاب رهبر به راى خبرگان منتخب مردم، متن سوگندنامه اعضاى مجلس خبرگان رهبرى که نمایندگى خود را ودیعهاى مردمى مىدانند، حصر وظایف و اختیارات رهبرى در یازده بند (بهطورى که مثلا حق انحلال مجلس به او داده نشده است) در کنار تاکید قانون اساسى بر استمرار حاکمیت الاهى در عصر غیبت از طریق ولىفقیه، بیان شرایط رهبر، و نظارت عالیه وى بر تمام قواى حاکم، از جمله مواردى هستند که در قانون اساسى ذکر شدهاند و به هر یک از دو جنبه مشروعیت مردمى (قانونیت) و مشروعیت الاهى (حقانیت) نظر دارند .
بنابراین مىتوان نتیجه گرفت قانون اساسى و نظام جمهورى اسلامى بر اساس حاکمیتى دوگانه (الاهى - مردمى) پایهریزى شدهاند . گفتنى است نویسنده، برخلاف نظر بسیارى، حاکمیت دینى را یکپارچه، و تحت نظر ولىفقیه مىداند .
مردمسالارى، 29/5/81
بنابراین مىتوان نتیجه گرفت قانون اساسى و نظام جمهورى اسلامى بر اساس حاکمیتى دوگانه (الاهى - مردمى) پایهریزى شدهاند . گفتنى است نویسنده، برخلاف نظر بسیارى، حاکمیت دینى را یکپارچه، و تحت نظر ولىفقیه مىداند .
مردمسالارى، 29/5/81