جهانی سازی و فرآیند انهدام ساختارهای مدنی
آرشیو
چکیده
متن
جهانىسازى، فرآیند یکسانسازى جوامع در چارچوب تمدنى واحد است، و به عبارتى دیگر، یکسانسازى در هر گونه تغییر خوراک، پوشاک و آداب و سنن مردم جهان است . جامعهى مدنى به حوزهاى از روابط اجتماعى اطلاق مىشود که فارغ از دخالت قدرت سیاسى است و مجموعهاى از نهادها، مؤسسات، انجمنها و تشکلهاى خصوصى و غیرخصوصى (مدنى) را در بر مىگیرد و شامل حوزهى روابط اجتماعى مىشود .
به اعتقاد نویسنده فرآیند جهانىسازى قادر استساختارهاى جوامع مدنى را با توسل به سه اهرم از هم فرو پاشد:
1 . شرکتهاى اقتصادى فراملیتى: این شرکتها از طریق تامین منابع مالى، اقتصادهاى بومى - ملى کشورها را علیل مىکنند; به گونهاى که این روند موجب فقیرتر شدن فقرا و ثروتمندتر شدن اغنیا خواهد شد و بدین ترتیب به اختلافات طبقاتى دامن خواهند زد .
2 . رسانههاى همگانى فراملیتى: این رسانهها با استفاده از شگردهاى تبلیغاتى فریبنده، افکار عمومى جهانیان و جو حاکم بر اذهان را براى پذیرش اصول و ارزشهاى مطلوب صاحبان و گردانندگان خود سوق خواهند داد . به همین لحاظ به نظر مىرسد جهان فاقد آگاهى خواهد شد و امریکایى شدن گسترش خواهد یافت و ... .
3 . حاکمیتهاى فراملیتى: این امر موجب تحدید و فرو کاستن حاکمیتهاى ملى و همچنین ایجاد اقتدار لازم براى یک نظم جهانى خواهد شد . در نتیجه جهان فاقد حکومت، ملیتها و قومیتهاى متنوع، و میهن خواهد شد که همهى اینها حاکمیتهاى ملى را از بین خواهند برد .
بىتردید این تهدیدات حتى جوامع سرمایهدارى غرب را نیز فرا خواهد گرفت; اما این ویرانگرىها در کشورهاى جهان سوم به دلیل پا نگرفتن جوامع مدنى پویا و نبود گروههاى بانفوذ در بازىهاى جهانى و عدم انباشتسرمایه و ضعف فرهنگى، جدىتر خواهد بود .
به نظر مىرسد جوامع مدنى به منظور برونرفت از این بحران از چهار مکانیزم دفاعى مىتوانند بهره ببرند:
1 . ایجاد تشکلهایى مانند تشکیلات کارگرى و کارفرمایى;
2 . تشکیل گروهها; مانند گروههاى قومى، مذهبى، سیاسى و حتى هنرى;
3 . استفاده از رسانهها و تبلیغات براى جهتدهى به افکار عمومى;
4 . بهرهگیرى از اعتصابات، اعتراضها و جنبشهاى اجتماعى .
پگاه حوزه، ش 54
به اعتقاد نویسنده فرآیند جهانىسازى قادر استساختارهاى جوامع مدنى را با توسل به سه اهرم از هم فرو پاشد:
1 . شرکتهاى اقتصادى فراملیتى: این شرکتها از طریق تامین منابع مالى، اقتصادهاى بومى - ملى کشورها را علیل مىکنند; به گونهاى که این روند موجب فقیرتر شدن فقرا و ثروتمندتر شدن اغنیا خواهد شد و بدین ترتیب به اختلافات طبقاتى دامن خواهند زد .
2 . رسانههاى همگانى فراملیتى: این رسانهها با استفاده از شگردهاى تبلیغاتى فریبنده، افکار عمومى جهانیان و جو حاکم بر اذهان را براى پذیرش اصول و ارزشهاى مطلوب صاحبان و گردانندگان خود سوق خواهند داد . به همین لحاظ به نظر مىرسد جهان فاقد آگاهى خواهد شد و امریکایى شدن گسترش خواهد یافت و ... .
3 . حاکمیتهاى فراملیتى: این امر موجب تحدید و فرو کاستن حاکمیتهاى ملى و همچنین ایجاد اقتدار لازم براى یک نظم جهانى خواهد شد . در نتیجه جهان فاقد حکومت، ملیتها و قومیتهاى متنوع، و میهن خواهد شد که همهى اینها حاکمیتهاى ملى را از بین خواهند برد .
بىتردید این تهدیدات حتى جوامع سرمایهدارى غرب را نیز فرا خواهد گرفت; اما این ویرانگرىها در کشورهاى جهان سوم به دلیل پا نگرفتن جوامع مدنى پویا و نبود گروههاى بانفوذ در بازىهاى جهانى و عدم انباشتسرمایه و ضعف فرهنگى، جدىتر خواهد بود .
به نظر مىرسد جوامع مدنى به منظور برونرفت از این بحران از چهار مکانیزم دفاعى مىتوانند بهره ببرند:
1 . ایجاد تشکلهایى مانند تشکیلات کارگرى و کارفرمایى;
2 . تشکیل گروهها; مانند گروههاى قومى، مذهبى، سیاسى و حتى هنرى;
3 . استفاده از رسانهها و تبلیغات براى جهتدهى به افکار عمومى;
4 . بهرهگیرى از اعتصابات، اعتراضها و جنبشهاى اجتماعى .
پگاه حوزه، ش 54