غرب شناسی محمد اقبال لاهوری
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
این مقاله نگاهى گذرا دارد به دیدگاههاى انتقادى اقبال لاهورى به غرب . نویسنده اقبال را از منتقدان افلاطون و فلاسفهى یونان مىداند . به زعم اقبال، اعتقاد به مثل با اعتقاد به جهان محسوس و فعال در تعارض است، و آن را موجب پایین آوردن شان انسان اجتماعى در حد موجودى خیالى و صامت مىداند . اقبال با تفکر حاکم بر غرب معاصر و در راس آن با نیچه و هگل به مبارزه برخاسته است . او نظریهى تکامل را با تقریر نیچهاى آن، رخوتزا مىخواند و نیچه را جبرگرایى مىشمارد که قربانى بحران فلسفى غرب شده است . نویسندهى مقاله با اشاره به عناصر فکرى نیچه، چنین نتیجه مىگیرد که او در جستوجوى حقیقتبود; ولى قربانى گوسالهى سامرى غرب شد .
اقبال همچنین هگل را ایدهآلیستى ذهنگرا مىداند که از جهان محسوس بریده و غافل مانده است . آن که اقبال در برابرش سر تعظیم فرود مىآورد، جلالالدین مولوى رومى است که با تکیه بر انسان، طبیعت و تاریخ به سوى معرفتحقیقى پیش مىرود .
صداى عدالت، 2/4/81
اقبال همچنین هگل را ایدهآلیستى ذهنگرا مىداند که از جهان محسوس بریده و غافل مانده است . آن که اقبال در برابرش سر تعظیم فرود مىآورد، جلالالدین مولوى رومى است که با تکیه بر انسان، طبیعت و تاریخ به سوى معرفتحقیقى پیش مىرود .
صداى عدالت، 2/4/81