آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

در این مقاله با جایگاه طالبان و موقعیت آن در جغرافیاى سیاسى، اجتماعى و فرهنگى افغانستان و نیز اندیشه‏هاى دینى و سیاسى ایشان آشنا مى‏شویم.

متن

افغانستان ترکیبى از قومیت‏هاى گوناگون است که هیچ دولتى تا کنون نتوانسته است وحدت ملى را در میان اقوام آن برقرار نماید. از این رو تمامى دولت‏هاى حاکم بر افغانستان از زمان‏هاى دور تا به امروز همواره با دو بحران مهم و فلج‏کننده روبه‏رو بوده‏اند: 1. بحران مشروعیت؛ 2. بحران توسعه.
در ارزیابى اقوام افغانى، پشتون‏ها با 40 درصد، پرجمعیت‏ترین قوم افغانى‏اند که طالبان نیز از همین قوم به شمار مى‏آیند و مهد اقتدار پشتون‏ها شهر قندهار است. تصمیم‏گیرى‏ها در میان قبایل پشتون از طریق جرگه سران قبایل شکل مى‏گیرد که این جمع را «لویه جرگه» مى‏نامند و این تصمیمات را «پشتو نوالى» مى‏نامند و به عنوان یک ایدئولوژى که هم به عنوان حقوق عرفى و هم قانونى که داراى ضمانت اجرایى است به حساب مى‏آید.
باید توجه داشت که درگیرى میان اقوام مختلف، مهم‏ترین سبب پیروزى طالبان به شمار مى‏آید. تحزب‏گرایى، قوم‏گرایى و اختلافات درونى و عملکرد نامطلوب نیروهاى جهادى، از جمله عوامل قدرت‏گیرى طالبان است. علاوه بر آن نمى‏توان نقش سازمان اطلاعات پاکستان (I.S.I) و کمک‏هاى آشکار و پنهان آمریکا و عربستان را نادیده گرفت.
در حکومت طالبان وجود رسانه‏هاى تصویرى ممنوع اعلام شده و تنها رسانه شنیدارى موجود، «رادیو صداى شریعت» است و تنها رسانه نوشتارى نیز روزنامه شریعت است که تحت نظر و هدایت دولت طالبان چاپ و منتشر مى‏شود. طالبان هنرهاى نقاشى، فیلمبردارى، موسیقى و عکس از جانداران را حرام مى‏دانند و روزانه صدها نفر را به جرم شنیدن موسیقى، داشتن آلبوم عکس در خانه، عکاسى، فیلمبردارى و یا داشتن تلویزیون و... زیر ضربات شلاق خود قرار مى‏دهند.
از سوى دیگر، طالبان اعتقادى به علوم جدید و مؤسسات آموزشى نوین ندارند. آنها علاوه بر بستن مدارس دخترانه در سطح کشور، به استثناى تعداد محدودى از مدارس کابل و جلال‏آباد به دلیل ملاحظات سیاسى، اجازه فعالیت‏هاى علمى به دانشگاه‏ها و نهادهاى علمى نمى‏دهند و بیشتر دانشجویان دانشگاه کابل هم از میان قوم پشتون انتخاب شده‏اند. طالبان حتى اجازه استفاده از اسکلت یا اطلس طبى را به دانشجویان پزشکى نمى‏دهند.
از دیگر شاخص‏ها و مؤلفه‏هاى اجتماعى طالبان مى‏توان به فارسى‏زدایى و تغییر زبان رسمى از فارسى به پشتو یاد کرد. آنان تقویم هجرى شمسى را به قمرى تبدیل کرده‏اند و به بهانه غیراسلامى بودن، از برگزارى هرگونه جشن به مناسبت عید نوروز ممانعت به‏عمل مى‏آورند.
در اندیشه سیاسى طالبان نیز این نگرش قومى - قبیله‏اى وجود دارد و افتخارات گذشته بر ذهن کنش‏گران سیاسى طالبان حاکم است. از سوى دیگر، نهاد رهبرى، بازتابى ناقص از ایده خلافت است. در این سیستم، ملا محمد عمر به عنوان «امیرالمؤمنین»، خرقه مبارک پیامبر را بر تن دارد و تمامى شؤون حکومت به وى منتهى مى‏شود.
نظام تفکر دینى طالبان نیز آمیزه‏اى از اندیشه ظاهرگرایانه حنفى و حنبلى به همراه تمایلات خشک و خشن صوفیانه هندى و رویکرد قوم‏گرایانه و نژادپرستانه پشتونى است. از سوى دیگر اندیشه دینى طالبان با وهابیون بسیار نزدیک است و به همین جهت آنان با «جمعیت العلماى پاکستان» و نیز «سپاه صحابه» ارتباطى قوى دارند.
اندیشه ظاهرگرایانه طالبان را در وضعیت زنان در این حکومت مى‏توان ملاحظه کرد. آنان در اولین فرمان خود از زنان خواستند که تا حد امکان در انظار عمومى ظاهر نشوند. زنان از هرگونه اشتغال و نیز حق تحصیل محروم شدند. ممنوعیت از رانندگى، ممنوعیت خرید و فروش اجناس توسط زنان، ممنوعیت استفاده زنان از حمام‏هاى عمومى و... همگى از اعمال ظاهرگرایانه طالبان در حق زنان افغانى است و این در حالى است که مردان نیز در مناطق تحت حاکمیت طالبان مشمول ممنوعیت‏هاى بسیارى هستند؛ از جمله موظفند ریش بلند داشته باشند و از عمامه استفاده کنند؛ حق پوشیدن کت و شلوار ندارند؛ باید موى سر را بتراشند و در نماز جماعت شرکت کنند.
با این همه باید توجه داشت که آرمان‏گرایى مسلمانان و استقلال‏طلبى ایشان هیچ‏گاه مورد سرزنش و مذمت صاحبان انصاف نبوده است. آنچه مورد نکوهش مسلمان و غیرمسلمان است، خشونت‏ورزى‏هاى کور و هویت‏طلبى‏هاى بى‏اعتنا به ضوابط معقول است. تأکید افراطى بر سنت سلف صالح و بى‏توجهى به مقتضیات روز و نیز تکیه مفرط بر ظاهرگرایى - در عین قومیت‏پرستى، صف بنیادگرایان طالبانى را از جماعت روشن‏اندیشان مسلمان جدا مى‏کند.
پگاه حوزه، ش 25

تبلیغات