انتخابات و چالش گفتمان ها
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
نویسنده در تحلیل انتخابات خرداد 1380 به سه گفتمان آزادىطلب، رفاهى و امنیتى اشاره مىکند و در نهایت، انتخابات را تفوق گفتمان اول مىداند.متن
انتخابات خرداد 1380 محل تعارض و چالش سه گفتمان بزرگ امنیت، آزادى و رفاه بود. نماد گفتمان آزادى، سیدمحمد خاتمى، نماد گفتمان امنیت على فلاحیان و نماد گفتمان رفاه احمد توکلى بودند. سایر کاندیداها نیز کم و بیش به یکى از دو گفتمان حاشیهاى تعلق داشتند. در این مقال، بهاختصار نقاط افتراق گفتمان مسلط را با دو گفتمان حاشیهاى بررسى مىکنیم.
1. نقاط افتراق گفتمان آزادى با امنیت:
گفتمان آزادى، اساسىترین مسأله ایران امروز را تعریف دقیق روابط میان مردم و حکومت مىداند. اگرچه این گفتمان توجه به نیازهاى اقتصادى را ضرورى مىداند، اما راه حل بنیادین رفاه اجتماعى را نه در برخى اصلاحات صورى، بلکه در اصلاح ساختارها و فرایندها مىداند.
این گفتمان مرز مشخصى با گفتمان امنیت دارد. معماى امنیت و آزادى از معماهاى ریشهدار تاریخ تفکر سیاسى و اجتماعى است که متفکرانى چون لاک و هابز و روسو در آن تأملاتى جدى داشتهاند. انبساط و انقباض بیش از حد هر یک از این دو مىتواند حکومتى به فراخى حکومت استبدادى یا دموکراتیک در هر یک از دو سوى طیف مستقر سازد. انبساط فزاینده نگرش امنیتى در جامعه مىتواند حکومت را به سوى اطلاق و خود کامگى، و انبساط قانونمند آزادى مىتواند حکومتى دموکراتیک ایجاد نماید. در مغرب زمین، هابز نگرشى انبساطگرایانه به امنیت دارد و معتقد است افراد جامعه باید تمامى آزادى خود را تقدیم ارادهاى فراتر به نام «دولت» نمایند تا او با اقتدار کامل امنیت را تأمین کند. لاک و روسو اندیشه هابز را تعدیل کردند و درنهایت راه حل تفکیک قوا بهعنوان یکى از مجارى تمدن نوین بشرى اتخاذ شد که بر اساس آن، بر تفوق آزادى قانونمند بهعنوان ضامن حفظ امنیت شهروندان تکیه مىشود. از اینرو در گفتمان آزادى، حاکمیت به سه بخش متعادل تقسیم مىشود و ملت کاملاً مراقب است که حاکمیت، حریم آزادى را مورد تجاوز و تهدید قرار ندهد.
اما رابطه مردم و حکومت در مشرقزمین و بهویژه ایران، سرگذشتى غمانگیز دارد. انقلاب اسلامى فرصتى بود براى تجدید و بازتفسیر رابطه مردم و حکومت که انتخابات 80 وضوح و بالندگى بیشترى بدان بخشید. انتخابات 80 بهوضوح تمایزهاى گفتمان آزادى را با دو مقوله پیشگفته مشخص کرد؛ چه، گفتمان آزادى شرط تحقق امنیت و رفاه اجتماعى را بهرهمندى جامعه از آزادى در چارچوب قانون مىدانست و حتى رأى به عدم تحقق امنیت و رفاه، بدون آزادى بود.
2. تمایز گفتمان آزادى با گفتمان رفاه:
این تفاوت نیز از منطق مشابهى پیروى مىکند. گفتمان رفاه، توسعه سیاسى و آزادىخواهى را بازى جناحى تلقى مىکند و تنها راه نجات کشور را بهبود وضع معیشت مردم مىداند و این هدف را تنها از طریق تکیه بر فاکتورهاى اقتصادى پىمىگیرد؛ بدون آنکه بخواهد نقطه وصلى میان اقتصاد و امور سیاسى - اجتماعى برقرار کند. در مقابل، گفتمان آزادى، رمز توسعه اقتصادى را در نهادینه کردن آزادى و ایجاد امنیت سرمایهگذارى مىداند. این منظر با استخدام دو مفهوم قانونگرایى در عرصه داخلى و تنشزدایى در سطح بینالمللى، نگاه سرمایهگذاران جهانى را مورد توجه قرار مىدهد.
بارى، با صرف نظر از مختصات هر یک از این سه گفتمان، نکته مهمى که انتخابات 80 را از انتخابات 76 متمایز مىکند، ظهور پرقدرت گفتمان رفاه در عرصه رسمى جامعه بود. در انتخابات 76 ، صحنه انتخابات محل تعارض و رقابت دو گفتمان ارزشى و دموکراتیک بود؛ اما گفتمان رفاه آنچنان خود را غیر قابل خدشه تلقى کرد که گویى بسان ذخیرهاى معنایى در ذهنیت نخبگان ایرانى ریشه دوانده است و هر تحولى در جامعه لاجرم به تفوق و اولویت حاملان گفتمان سازندگى خواهد انجامید. اما دوره 76 تا 80 بسیارى از این ذهنیتها را متحول کرد. اصحاب گفتمان ارزشى سابق نیز باگذار آرام از کنار ابعاد ارزشمندانه خود و تکیه صرف بر اقتصاد، عرصه رقابت را از رقابت عقلانى - ارزشى انتخابات 76 به عرصه رقابت آزادى - رفاه در انتخابات 80 بدل کردند.
اشاره
1. بىتردید امنیت، رفاه و آزادى سه شاخصه حکومت مطلوبند که در نظریات سیاسى به آنها پرداخته مىشود. در عین حال نباید این نکته را از نظر دور داشت که در شرایط خاص اوضاع یک کشور، ممکن است هر یک از نخبگان براى رسیدن به وضعیت مطلوب، تأکید بیشترى بر یکى از این شاخصهها داشته باشد. مسلماً نمىتوان گفت خروج از بحرانها در همه وضعیتها در گرو امنیت یا آزادى یا رفاه است. مسلماً هر یک از مشکلات و بحرانها تابع کمبود ظرفیت خاصى است که باید براى جبران آن کوشید.
2. پارادایم امنیت در دنیاى امروز بسیار متفاوت با دوران قدیم است و اینطور نیست که براى رسیدن به امنیت بیشتر باید پلهاى آزادى خراب شود. وجود ساختارهاى نیرومند حامى آزادى در کنار داشتن پایههاى قانونى محکم در جهت حفظ امنیت، امرى است ممکن و مطلوب. بنابراین توسعه پارادایم امروزین امنیت که با شاخصههاى مدرن تعریف مىشود، الزاماً رفتن به سمت استبداد را طلب نمىکند.
3. در انتخابات اخیر، تلقى مردم از شعارهاى آقاى توکلى تلقى رفاهطلبانه نبود. بیشترین تأکید نامزد مزبور بر عدالت اجتماعى و اقتصادى بود و بهروشنى دیدگاههاى این نامزد با آنچه قبلاً و در دوره قبل از 76 به «گفتمان سازندگى» معروف شده بود متفاوت بود. این نامزد نه تنها برنامه دولت خاتمى را مورد انتقاد قرار مىداد، دوران سازندگى را نیز مورد مناقشه جدى قرار داده بود. از این رو به نظر مىرسد تعبیر گفتمان رفاه از آن و یکى دانستن آن با گفتمان سازندگى، آنچنان که در این مقاله مورد اشاره قرار گرفته، محل تأمل جدى است. مىتوان گفت نامزد مزبور بیش از آنکه نماینده گفتمان رفاه باشد، سخنگوى گفتمان عدالت بود.
4. غلبه تعداد آراى رئیسجمهور منتخب بر سایر رقبا، صرفاً به اعتبار غلبه یک گفتمان، یعنى گفتمان آزادى نبود؛ به دلیل اینکه تفوق آرا صرفاً تابع تفوق گفتمان نیست و دهها عامل دیگر مىتواند انگیزه مردم و بهخصوص توده را در رأى دادن به یک فرد شکل دهد. با این همه نمىتوان انکار کرد که وجود آزادى و ساختارهاى قانونمند، مطالبهاى است جدى که پس از انقلاب اسلامى و خصوصاً در دوران اخیر کانون توجه جدى بسیارى از آحاد جامعه اسلامى قرار گرفته است و نمىتوان تغییر مطالبات و هنجارها را با توجه به شرایط خاصى که بر این دوران حاکم است انکار کرد.
عصرما، ش 222
گفتمان آزادى، اساسىترین مسأله ایران امروز را تعریف دقیق روابط میان مردم و حکومت مىداند. اگرچه این گفتمان توجه به نیازهاى اقتصادى را ضرورى مىداند، اما راه حل بنیادین رفاه اجتماعى را نه در برخى اصلاحات صورى، بلکه در اصلاح ساختارها و فرایندها مىداند.
این گفتمان مرز مشخصى با گفتمان امنیت دارد. معماى امنیت و آزادى از معماهاى ریشهدار تاریخ تفکر سیاسى و اجتماعى است که متفکرانى چون لاک و هابز و روسو در آن تأملاتى جدى داشتهاند. انبساط و انقباض بیش از حد هر یک از این دو مىتواند حکومتى به فراخى حکومت استبدادى یا دموکراتیک در هر یک از دو سوى طیف مستقر سازد. انبساط فزاینده نگرش امنیتى در جامعه مىتواند حکومت را به سوى اطلاق و خود کامگى، و انبساط قانونمند آزادى مىتواند حکومتى دموکراتیک ایجاد نماید. در مغرب زمین، هابز نگرشى انبساطگرایانه به امنیت دارد و معتقد است افراد جامعه باید تمامى آزادى خود را تقدیم ارادهاى فراتر به نام «دولت» نمایند تا او با اقتدار کامل امنیت را تأمین کند. لاک و روسو اندیشه هابز را تعدیل کردند و درنهایت راه حل تفکیک قوا بهعنوان یکى از مجارى تمدن نوین بشرى اتخاذ شد که بر اساس آن، بر تفوق آزادى قانونمند بهعنوان ضامن حفظ امنیت شهروندان تکیه مىشود. از اینرو در گفتمان آزادى، حاکمیت به سه بخش متعادل تقسیم مىشود و ملت کاملاً مراقب است که حاکمیت، حریم آزادى را مورد تجاوز و تهدید قرار ندهد.
اما رابطه مردم و حکومت در مشرقزمین و بهویژه ایران، سرگذشتى غمانگیز دارد. انقلاب اسلامى فرصتى بود براى تجدید و بازتفسیر رابطه مردم و حکومت که انتخابات 80 وضوح و بالندگى بیشترى بدان بخشید. انتخابات 80 بهوضوح تمایزهاى گفتمان آزادى را با دو مقوله پیشگفته مشخص کرد؛ چه، گفتمان آزادى شرط تحقق امنیت و رفاه اجتماعى را بهرهمندى جامعه از آزادى در چارچوب قانون مىدانست و حتى رأى به عدم تحقق امنیت و رفاه، بدون آزادى بود.
2. تمایز گفتمان آزادى با گفتمان رفاه:
این تفاوت نیز از منطق مشابهى پیروى مىکند. گفتمان رفاه، توسعه سیاسى و آزادىخواهى را بازى جناحى تلقى مىکند و تنها راه نجات کشور را بهبود وضع معیشت مردم مىداند و این هدف را تنها از طریق تکیه بر فاکتورهاى اقتصادى پىمىگیرد؛ بدون آنکه بخواهد نقطه وصلى میان اقتصاد و امور سیاسى - اجتماعى برقرار کند. در مقابل، گفتمان آزادى، رمز توسعه اقتصادى را در نهادینه کردن آزادى و ایجاد امنیت سرمایهگذارى مىداند. این منظر با استخدام دو مفهوم قانونگرایى در عرصه داخلى و تنشزدایى در سطح بینالمللى، نگاه سرمایهگذاران جهانى را مورد توجه قرار مىدهد.
بارى، با صرف نظر از مختصات هر یک از این سه گفتمان، نکته مهمى که انتخابات 80 را از انتخابات 76 متمایز مىکند، ظهور پرقدرت گفتمان رفاه در عرصه رسمى جامعه بود. در انتخابات 76 ، صحنه انتخابات محل تعارض و رقابت دو گفتمان ارزشى و دموکراتیک بود؛ اما گفتمان رفاه آنچنان خود را غیر قابل خدشه تلقى کرد که گویى بسان ذخیرهاى معنایى در ذهنیت نخبگان ایرانى ریشه دوانده است و هر تحولى در جامعه لاجرم به تفوق و اولویت حاملان گفتمان سازندگى خواهد انجامید. اما دوره 76 تا 80 بسیارى از این ذهنیتها را متحول کرد. اصحاب گفتمان ارزشى سابق نیز باگذار آرام از کنار ابعاد ارزشمندانه خود و تکیه صرف بر اقتصاد، عرصه رقابت را از رقابت عقلانى - ارزشى انتخابات 76 به عرصه رقابت آزادى - رفاه در انتخابات 80 بدل کردند.
اشاره
1. بىتردید امنیت، رفاه و آزادى سه شاخصه حکومت مطلوبند که در نظریات سیاسى به آنها پرداخته مىشود. در عین حال نباید این نکته را از نظر دور داشت که در شرایط خاص اوضاع یک کشور، ممکن است هر یک از نخبگان براى رسیدن به وضعیت مطلوب، تأکید بیشترى بر یکى از این شاخصهها داشته باشد. مسلماً نمىتوان گفت خروج از بحرانها در همه وضعیتها در گرو امنیت یا آزادى یا رفاه است. مسلماً هر یک از مشکلات و بحرانها تابع کمبود ظرفیت خاصى است که باید براى جبران آن کوشید.
2. پارادایم امنیت در دنیاى امروز بسیار متفاوت با دوران قدیم است و اینطور نیست که براى رسیدن به امنیت بیشتر باید پلهاى آزادى خراب شود. وجود ساختارهاى نیرومند حامى آزادى در کنار داشتن پایههاى قانونى محکم در جهت حفظ امنیت، امرى است ممکن و مطلوب. بنابراین توسعه پارادایم امروزین امنیت که با شاخصههاى مدرن تعریف مىشود، الزاماً رفتن به سمت استبداد را طلب نمىکند.
3. در انتخابات اخیر، تلقى مردم از شعارهاى آقاى توکلى تلقى رفاهطلبانه نبود. بیشترین تأکید نامزد مزبور بر عدالت اجتماعى و اقتصادى بود و بهروشنى دیدگاههاى این نامزد با آنچه قبلاً و در دوره قبل از 76 به «گفتمان سازندگى» معروف شده بود متفاوت بود. این نامزد نه تنها برنامه دولت خاتمى را مورد انتقاد قرار مىداد، دوران سازندگى را نیز مورد مناقشه جدى قرار داده بود. از این رو به نظر مىرسد تعبیر گفتمان رفاه از آن و یکى دانستن آن با گفتمان سازندگى، آنچنان که در این مقاله مورد اشاره قرار گرفته، محل تأمل جدى است. مىتوان گفت نامزد مزبور بیش از آنکه نماینده گفتمان رفاه باشد، سخنگوى گفتمان عدالت بود.
4. غلبه تعداد آراى رئیسجمهور منتخب بر سایر رقبا، صرفاً به اعتبار غلبه یک گفتمان، یعنى گفتمان آزادى نبود؛ به دلیل اینکه تفوق آرا صرفاً تابع تفوق گفتمان نیست و دهها عامل دیگر مىتواند انگیزه مردم و بهخصوص توده را در رأى دادن به یک فرد شکل دهد. با این همه نمىتوان انکار کرد که وجود آزادى و ساختارهاى قانونمند، مطالبهاى است جدى که پس از انقلاب اسلامى و خصوصاً در دوران اخیر کانون توجه جدى بسیارى از آحاد جامعه اسلامى قرار گرفته است و نمىتوان تغییر مطالبات و هنجارها را با توجه به شرایط خاصى که بر این دوران حاکم است انکار کرد.
عصرما، ش 222